Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 157 (8 milliseconds)
English
Persian
Nobody has come yet .
هیچکس هنوز نیامده
Other Matches
There's more to come.
<idiom>
هنوز تموم نشده.
[هنوز ادامه داره]
beta software
نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
azymic
ور نیامده
he has not come
نیامده است
Hasnt she come then ?
مگر نیامده ؟
irredenta
از گرو در نیامده
azyme
نان ور نیامده
unaccounted
بحساب نیامده
The football players are warming up before the game ( match) .
هنوز درگرما گرم موضوع است ( کاملا" متوجه نیست ؟ هنوز گرم است )
uncharged
بحساب هزینه نیامده
unearned
از طریق کار به دست نیامده
terra incognita
قطعه زمین از گرو در نیامده
inopinate
غیر مترقب بقکر نیامده
oatcake
کلوچه ور نیامده که ازارذجودوسردرست می کنند قرص جودوسر
dead freight
کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
dead carriage
کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
none but low people go there
هیچکس
neer a man
هیچکس
no one
هیچکس
never a one
هیچکس
never a man
هیچکس
no person
هیچکس
no-one
هیچکس
never so
هیچکس
none other than
هیچکس دیگر جز
his hat cover his fanily
هیچکس را ندارد
no one man
هیچکس به تنهایی
no one raised his voice
صدای هیچکس درنیامد
no one is here
هیچکس اینجا نیست
no person other than yourself
به غیر از شما هیچکس
it is a thankless task
هیچکس نخواهدگفت مرحمت سرکارزیاد
No-one is above the law.
هیچکس برتر از قانون نیست.
nix
هیچکس رای مخالف دادن
Nobody was late except me .
هیچکس غیر از من دیر نکرده بود
no one man can do it
هیچکس به تنهایی نمیتوانداین کار را بکند
to be second to no one
<idiom>
هیچکس حریف او نمی شود
[اصطلاح]
to be second to none
<idiom>
هیچکس حریف او نمی شود
[اصطلاح]
But no one was ever talking about that!
اما هیچکس در آن مورد حرفی نزد!
No one needed to know save herself / outside herself
[American E]
.
به غیر از او
[زن]
هیچکس نباید از آن چیز آگاه باشد.
One cannot put back the clock.
<proverb>
هیچکس نمى تواند زمان را به عقب بر گرداند .
You cannot make a silk purse out of a sows ear .
<proverb>
هیچکس نمى تواند از گوش ماده خو,ابریشم خالص بگیرد .
I didn't tell anyone beforehand, as I didn't want to jinx it
[anything]
.
من قبل از آن به هیچکس نگفتم چونکه نخواستم
[هیچ چیزی]
جادو بشود.
not yet
<adv.>
نه هنوز
not yet
<adv.>
هنوز نه
stiller
هنوز
as yet
هنوز
stills
هنوز
stillest
هنوز
nevertheless
هنوز
still
هنوز
yet
هنوز
however
هنوز
i am yet to learnt
من هنوز نمیدانم
I don't know yet.
من هنوز نمیدانم.
unborn
هنوز فاهرنشده
He scorns and sneers at everyone. He is contemptuous of everyone.
هیچکس راداخل آدم نمی داند (حساب نمی کند )
How can you ask?
هنوز نمی دانی؟
It is not known yet . It is not settled yet .
هنوز معلوم نیست
his palce is still open
جای او هنوز خالی
we are still above ground
هنوز زنده ایم
callow
جوجهای که هنوز پردرنیاورده
There is yet time.
هنوز وقت هست.
is he still single?
ایا هنوز تک است
maiden
اسبی که هنوز برنده نشده
shoulders
سمت موجی که هنوز نشکسته
shouldering
سمت موجی که هنوز نشکسته
shouldered
سمت موجی که هنوز نشکسته
He cant count yet.
هنوز شمردن بلد نیست
The ice-cream has not set yet.
بستنی هنوز سفت نشده
shoulder
سمت موجی که هنوز نشکسته
maidens
اسبی که هنوز برنده نشده
wort
گیاه خیسانده که هنوز تخمیرنشده
Since you are not ready ...
چونکه هنوز آماده نیستی...
As you are not ready ...
چونکه هنوز آماده نیستی...
Having hardly arrived you want to. . .
هنوز از راه نرسیدی می خواهی ...
The letter hasnt arrived yet.
نامه هنوز نرسیده است
preadolescent
شخصیکه هنوز به بلوغ نرسیده
the battle still rages
جنگ هنوز شدت دارد
there is little in it
هنوز نمتوان گفت که خواهدبرد
novillero
گاوبازی که هنوز برنده نشده
it remains to be proved
هنوز ثابت نشده است
Are you still on the line?
هنوز پشت تلفن هستی؟
My departure time is not determined yet .
وقت حرکت من هنوز مشخص نیست.
There's more to come.
<idiom>
باز هم هست.
[هنوز ادامه داره]
landsman
ملوان ساده که هنوز درجهای نگرفته
generation
توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
generations
توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
There has as yet been no confirmation.
تا حالا هنوز هیچ تأییدی نیست.
built into
که هنوز بخش فیزیکی سیستم است
see if he is still there
به بیند او هنوز انجا است یانه
He is stI'll wet behind the ears.
هنوز دهانش بوی شیر می دهد
Presumably she hasnt arrived yet .
از قرار معلوم هنوز واردنشده است
The project is not fully developed yet.
این طرح هنوز پخته وآماده نیست
My tea is not cool enough to drink.
چائی ام بقدر کافی هنوز سرد نشده
fails
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
The regulations are stI'll in force ( effect ) .
این مقررات هنوز بقوت خود با قی است
I have not played my trump ( winning ) card .
ورق برنده را هنوز رو نکره ام ( بازی نکردم )
fail
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
elimination
بخشی از داده هنوز استفاده نشده است
failed
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
yhis port is not yet peopled
این بندر هنوز اباد نشده است
There is still time before I go.
هنوز وقت هست تا اینکه من راه بیفتم.
Befor I knew it , the hotel bI'll was sent .
هنوز هیچه نشده صورتحساب هتل را فرستادند
not out
توپزنی که هنوز اخراج نشده اعلام خطا
Do you still remember how poor we were?
آیا هنوز یادت میاد، که چقدر فقیر بودیم.
I'm still not quite sure how good you are.
من هنوز هم نمی دونم که تو واقعا چقدر خوب هستی.
merge
ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند
merges
ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند
Are you still around?
هنوز هستی ؟
[مانند پشت تلفن یا درچت اینترنت]
He has been a beggar for a hundred years; yet he d.
<proverb>
صد سال گدائى مى کند هنوز شب جمعه را نمى داند .
galley proof
نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
accrued interest
بهره ای که عاید شده ولی هنوز پرداخت نشده است
deferred expense
هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
soft
که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
softest
که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
plene administrative preter
دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
open
نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
Thinking of it still gives me a pang.
[Colloquial]
هنوز من را آزار می دهد
[اذیت می کند]
وقتی که در باره آن فکر می کنم.
greasy wool
پشم چرب
[پشمی که هنوز شسته نشده و آماده ریسندگی نیست.]
softer
که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
opens
نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
opened
نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
He poked the mouse with his finger to see if it was still alive.
او
[مرد]
با انگشتش موش را سیخونک زد تا ببیند که آیا هنوز زنده بود یا نه.
retour sans protet
اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
sliver
فتیله نخ
[الیاف کشیده شده و موازی که هنوز تاب داده نشده اند.]
audit
بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
auditing
بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
audits
بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
audited
بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
selectable
نرخ baud ارسال و دریافت مودم که توسط کاربر انتخاب میشود و هنوز مشخص نیست
free
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freed
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freeing
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
frees
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
raw
1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
upwards compatible
طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
fourth generation computers
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
upward compatible
طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
seconds
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconding
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconded
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
cartridges
کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
cartridge
کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
shell out
خارج شدن به سیستم عامل وقتی که برنامه اصلی هنوز در حافظه است , پس کاربر به برنامه برمی گردد
dark fiber
فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
dark fibre
فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
urban bundle
بقچه شهری
[این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
unborn
هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
Netscape Navigator
یکی از جستجوگران معروف www که هنوز هم در بازار مط رح است شامل خصوصیات بسیاری از قبیل خوانندگان جدید و نیز تامین برنامههای java است
available cash
موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
pipeline
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipelines
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
bare board
تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
i had scarely arrived
تازه وارد شده بودم که هنوز وارد نشده بودم که ...
Safavid period
دوران صفویه
[اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com