English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
psychotherapeutic وابسته بدرمان روانی
Other Matches
cathectic وابسته به تمرکز روانی شهوانی شده
antimalarial داروی مربوط بدرمان مالاریا داروی ضد مالاریا
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
psychical روانی
subversives روانی
freedoms روانی
mental روانی
freedom روانی
yield point حد روانی
liquid limit حد روانی
volubility روانی
fluency روانی
flow روانی
mellifluence روانی
fluidity روانی
flowed روانی
subversive روانی
flows روانی
facility روانی
psychic روانی
psychological روانی
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
psychological operations عملیات روانی
mental disorder بیماری روانی
analeptic نیروبخش روانی
psychological environment محیط روانی
psychological factors عوامل روانی
mental disturbance اختلال روانی
psychomotor روانی- حرکتی
psychiatric disorder اختلال روانی
mental economy اقتصاد روانی
mental examination معاینه روانی
mental health بهداشت روانی
mental disorder اختلال روانی
mental illness بیماری روانی
psychosis بیماری روانی
psychological scale مقیاس روانی
psychological space فضای روانی
psychiatry پزشکی روانی
psycholepsis افت روانی
mental conflict تعارض روانی
psychograph نمودار روانی
psychognosis شناخت روانی
mental derangement اشفتگی روانی
mental disease بیماری روانی
psychological field میدان روانی
psycholepsy افت روانی
mental health سلامت روانی
mental hygiene بهداشت روانی
versatility روانی مهارت
psychoanalysis تحلیل روانی
stream of consciousness تسلسل روانی
cathexis انرژی روانی
exopsychic برون روانی
cathexis تمرکز روانی
cathexis نیروگذاری روانی
playing the man بازی روانی
supersensible روحی روانی
endopsychic درون روانی
physical psychological جسمی- روانی
physical psychological تنی- روانی
ease of style روانی انشا
complex عقده روانی
sociopsychological اجتماعی- روانی
neurasthenia خسته روانی
psychasthenia ضعف روانی
psychogenesis پدیدایی روانی
mental status وضع روانی
mental test ازمون روانی
psychological test ازمون روانی
psychodiagnosis تشخیص روانی
psychic trauma اسیب روانی
psychic secretion تراوش روانی
psychic energy نیروی روانی
psychic deafness ناشنوایی روانی
psychic blindness نابینایی روانی
psychic apparatus دستگاه روانی
psychiatric social work مددکاری روانی
psychiatric nurse پرستار روانی
psychiatric hospital بیمارستان روانی
complexes عقده روانی
psychopharmacology داروشناسی روانی
intrapsychic درون روانی
psychopathy معالجه روانی
flow روانی سلاست
moods وضع روانی
psychopath بیمار روانی
liquid limit مرز روانی
psychopathy اختلالات روانی
psychopaysical روانی- فیزیکی
flowed روانی سلاست
stress فشار روانی
flows روانی سلاست
stresses فشار روانی
psychosocial روانی- اجتماعی
stressing فشار روانی
liquid limit test ازمون حد روانی
mood وضع روانی
nervous breakdown فروباشی روانی
neurosis اختلال روانی
mentally از نظر روانی
sanity سلامت روانی
psychotic بیمار روانی
neuroses اختلال روانی
psychopaths بیمار روانی
fluidity روانی بیان
gift of the gab روانی زبان
nervous breakdowns بحران روانی
nervous breakdowns فروباشی روانی
psychosurgery جراحی روانی
psychological warfare جنگ روانی
psyho بیمار روانی
psychotherapy درمان روانی
nervous breakdown بحران روانی
psychosexual روانی- جنسی
psychodiagnostics ابزارهای تشخیص روانی
organic mental disorder اختلال روانی عضوی
psychopath مبتلا بامراض روانی
psychic determinism علیت گرایی روانی
psychodrama نقش گزاری روانی
viscosity ناروانی کند روانی
neuropsychiatric مرض روانی و عصبی
psi ability توانایی فرا روانی
stressable <adj.> فشار روانی پذیر
california psychological inventory پرسشنامه روانی کالیفرنیا
stress tolerance تحمل فشار روانی
nervous breakdown واماندگی روانی [پزشکی]
psychasthenia خستگی روانی بی تصیمی
neuropsychiatric درمان روانی عصبی
psychodynamics پویش شناسی روانی
nervous breakdown درماندگی روانی [پزشکی]
psychomotor agitation بیقراری روانی- حرکتی
reflux column ستون باز روانی
psychogalvanic reflex بازتاب گالوانیکی- روانی
reflux condenser چگالنده باز روانی
psychopathologist اسیب شناس روانی
psychonomics محیط شناسی روانی
pgr بازتاب گالوانیکی- روانی
depth psychology تجزیه و تحلیل روانی
to speak with f. به روانی سخن گفتن
facility وسیله تسهیل روانی
psychomotor tests ازمونهای روانی- حرکتی
psychologism پیروی از اصول روانی
psychognosy مطالعه عمیق روانی
reagent موضوع ازمایش روانی
intrapsychic conflict تعارض درون روانی
psychopaths مبتلا بامراض روانی
psychological warfare عملیات جنگ روانی
nervous breakdown ناتوانی روانی [پزشکی]
psychogalvanic response پاسخ گالوانیکی- روانی
psychosomatic disease بیماری روانی- تنی
mental measurement اندازه گیری روانی
psychomotor retardation کندی روانی- حرکتی
phrenology جمجمه شناسی روانی
psychognosis مطالعه عمیق روانی
mental element of crime عنصر روانی جرم
psychopathology اسیب شناسی روانی
stress تنش جسمانی- روانی
stressing تنش جسمانی- روانی
stresses تنش جسمانی- روانی
post traumatic stress disorder اختلال فشار روانی پس اسیبی
psychoneural parallelism توازی نگری روانی- عصبی
acute stress reaction واکنش حاد فشار روانی
psychognosy تحقیقات روانی روان پژوهش
psychognosis تحقیقات روانی روان پژوهش
mental deficiency عقب ماندگی روانی وفکری
psychopathology علم اسیب شناسی روانی
psychomotor stimulant داروی محرک روانی- حرکتی
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
illinois test of psycholinguistic ازمون تواناییهای زبانی- روانی ایلینوی
psychoneurosis ناراحتی روانی در اثر حالت عصبی
psychergograph دستگاه اندازه گیری کار روانی
dsm راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
How does he [she] tick? او [مرد ] [زن] چطور [از نظر روانی] عمل میکند؟
depressions کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
depression کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
psychosurgery جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
psychanalyze بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
schizoid مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com