English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
secular وابسته بدنیا
Other Matches
to s e the light بدنیا امدن
twinborn دوقلو بدنیا امده
neoteric تازه بدنیا امده
born in the purple در نازونعمت بدنیا امده
To be born with a silver spoon in ones mouth . درناز ونعمت بدنیا آمدن
stillbirths زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirth زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillborn زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associate وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
attributable وابسته به
subordinated وابسته
subordinates وابسته
israelitish وابسته به
appurtenant وابسته
interdependent وابسته
subordinate وابسته
thereof وابسته به ان
relative وابسته
contingent وابسته
contingents وابسته
adjectives وابسته
adjective وابسته
carpal وابسته به مچ
sexual organs وابسته به
cantabrigian وابسته به
affiliating وابسته
riverrine وابسته به
tuitionary وابسته به
pertaining وابسته
pertinent وابسته
levitical وابسته به
elfin وابسته به جن
hanger on وابسته
congenerous وابسته
affiliate وابسته
affiliated وابسته
germane وابسته
affiliates وابسته
thereof=of that وابسته به ان
comprador وابسته
dependants وابسته
attache وابسته
dependant وابسته
related وابسته
wedded وابسته
monitorial وابسته به
pyrexic وابسته به تب
commissarial وابسته به
federate وابسته
federated وابسته
federates وابسته
federating وابسته
pyrexial وابسته به تب
cephalic وابسته به سر
belonging وابسته ها
syncop وابسته به غش
aquatic وابسته به اب
subordinating وابسته
elysian وابسته به
messianic وابسته به
dependent وابسته
akin وابسته
plantar وابسته به کف پا
attendant وابسته
febile وابسته به تب
correspondents وابسته
correspondent وابسته
attendants وابسته
attached وابسته
pyretic وابسته به تب
diphtheric وابسته به
of kin وابسته
relevant وابسته
pertianing وابسته
swinish وابسته به خوک
sympathetics پی یا عصب که وابسته به
compunctious وابسته به پشیمانی
structurally وابسته به بنا
symphyseal وابسته به همرویش
structural وابسته به ساختمان
supererogatory وابسته به بس پردازی
commercial attache وابسته بازرگانی
commercial attache وابسته تجارتی
commercial attache وابسته تجاری
sudanese وابسته به سودان
congestive وابسته به تراکم
structural وابسته به بنا
communistic وابسته بکمونیسم
humans وابسته بانسان
diaconal وابسته بشماس
ethnic وابسته به نژادشناسی
diametral وابسته بقطر
dioecious وابسته به مگ س گیران
seminal وابسته به منی
municipal وابسته بشهرداری
diphtheritic وابسته به خناق
dipteran وابسته به دوبالان
dominical وابسته بخداوند
specie وابسته بسکه
undersurface وابسته بزیرسطح
dramaturgic وابسته به فن نمایش
soudanese وابسته به soudan
scientific وابسته بعلم
investigatory وابسته به رسیدگی
vital وابسته به زندگی
vital وابسته بزندگی
marine وابسته به دریانوردی
ethnicity وابسته به نژادشناسی
device dependent وابسته به دستگاه
subordinate class طبقه وابسته
corneal وابسته به قرنیه
human وابسته بانسان
stomatic وابسته بدهان
cufic وابسته به کوفه
cuticular وابسته به پوست
cuttural attache وابسته فرهنگی
cycloidal وابسته به دایره
stomatal وابسته به دهان
stimulus bound محرک- وابسته
darky وابسته به نژادسیاه
deathy وابسته بمردن
deltaic وابسته به دلتا
dependant variable متغیر وابسته
dependent variable متغیر وابسته
dermatic وابسته به زیرپوست
subunits یکانهای وابسته
cloistral وابسته به صومعه
marines وابسته به دریانوردی
altitudinal وابسته به اوج
air attache وابسته هوایی
totemic وابسته به توتم
totemistic وابسته به توتم
affiliated company شرکت وابسته
aesculapian وابسته به دارگونه طب
aerological وابسته بهواشناسی
pessimistic وابسته به بدبینی
analphabetic وابسته به بیسوادی
nasal وابسته به منخرین
aortic وابسته بشاهرگ
aortal وابسته بشاهرگ
tubulifloral وابسته به استکانیان
tonsorial وابسته به سلمانی
toplogic وابسته به مکانشناسی
nasal وابسته به بینی
antichristian وابسته به دجال
anginal وابسته به گلودرد
adipic وابسته به چربی
acoustical وابسته به شنوایی
trigonometric وابسته به مثلثات
paralytics وابسته به فلج
trophic وابسته بتغذیه
naval وابسته به کشتی
maritime وابسته بدریانوردی
paralytic وابسته به فلج
materialistic وابسته به مادیات
connubial وابسته به زناشویی
generic وابسته به تیره
troy وابسته به تروا
mission وابسته به ماموریت
degenerative وابسته به انحطاط
pancreatic وابسته به لوزالمعده
missions وابسته به ماموریت
emotive وابسته به احساسات
tubuliferous وابسته به استکانیان
trachean وابسته به نای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com