Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
Other Matches
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
electronic current
جریان الکترونی
electron flow
جریان الکترونی
electron current
جریان الکترونی
rarefaction
جریان مافوق صوت درمجرای همگرا که در ان فشارکاهش یافته و سرعت شدیداافزایش یابد
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
venturi
کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
d.c. transformer
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternator
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
electromagnetism
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
antonymous
وابسته بکلمه متضاد
y plates
صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
heavy current engineering
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
tzigane
وابسته به کولیهای مجار یاموزیک انها
interdenominational
وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
tide
جریان
in the air
<idiom>
جریان
proceeding
جریان
rheostome
جریان بر
insets
جریان
effluvium
جریان
courses
جریان
coursed
جریان
income
جریان
course
جریان
processes
جریان
flow
جریان
process
جریان
total current
جریان کل
gushes
جریان
gushed
جریان
gush
جریان
line of flow
خط جریان
flows
جریان
flowed
جریان
twayblade
جریان
runoff
جریان
current
جریان
conducts
جریان
afoot
در جریان
fluor
جریان
conducting
جریان
circulation
جریان
in hand
در جریان
circulations
جریان
conducted
جریان
conduct
جریان
rede
جریان
flowline
خط جریان
currents
جریان
going
جریان
inset
جریان
streamed
جریان اب
stream
جریان اب
flushes
جریان
affluxion
جریان
streamed
جریان
flush
جریان
streams
جریان اب
against the stream
بر ضد جریان اب
actions
جریان
flow limit
حد جریان
action
جریان
stream
جریان
afflux
جریان
flow line
خط جریان
flushing
جریان
streams
جریان
electron multiplier
چند برابر کننده الکترونی افزاینده الکترونی
undulatory current
جریان موجی
unidirectional current
جریان یکسوی
reactive current
جریان هرز
line bar
شمش جریان
line bar
شینه جریان
input current
جریان اولیه
input current
جریان ورودی
undulatory current
جریان مواج
two phase current
جریان دوفازه
upward flow
جریان رو به بالا
lightning discharge current
جریان تخلیه
unidirectional current
جریان یکسو
uniform flow
جریان یکنواخت
extra current
جریان اضافی
rapid flow
جریان سریع
undertow
جریان اب زیردریا
underway
در جریان بودن
rate of flow
میزان جریان
input of current
ورود جریان
light current
جریان ضعیف
rated current
جریان اسمی
quiescent current
جریان استراحت
radial flow
جریان شعاعی
reactive component
جریان هرز
unsteady flow
جریان غیرماندگار
lighting current
جریان نور
exciting current
جریان تحریک
lightning current
جریان برق
light current
جریان نور
au courant
در جریان روز
live ball
توپ در جریان
ground ball
توپ در جریان
windflaw
جریان باد
wind current
جریان بادی
induced current
جریان القایی
alternative current
جریان متناوب
live
جریان دار
lived
جریان دار
airstream
جریان هوا
airflow
جریان هوا
welding current
جریان جوشکاری
an eletriccurret
جریان برق
ground water runoff
جریان زیرزمینی
electron current
جریان الکترونها
parasitic current
جریان مزاحم
peak cathode current
جریان کاتدی
armature current
جریان ارمیچر
induction current
جریان القائی
zero current
جریان صفر
inductive current
جریان القائی
zero current
جریان نول
zener current
جریان زنر
aperiodic current
جریان نامتناوب
periodic current
جریان دورهای
electronic current
جریان الکترونها
laminal flow
جریان خطی
welding current
جریان جوش
polarization current
جریان قطبی
processes
جریان کار
process
جریان کار
inflow
جریان بداخل
load current
جریان بار
equilibrium flow
جریان متعادل
gold flow
جریان طلا
primary current
جریان ورودی
primery current
جریان اولیه
production process
جریان تولید
line circuit
جریان شبکه
line charging current
جریان بارگیری خط
process
مرحله جریان
inducing current
جریان القائی
polyphase current
جریان چندفاز
weak current
جریان ضعیف
wattless component
جریان کور
wattless component
جریان هرز
wattless
جریان بیمصرف
wattles current
جریان کور
wattful current
جریان موثر
energized
جریان دار
emission current
جریان صدوری
energizing current
جریان تحریک
energy flow
جریان انرژی
processes
مرحله جریان
pulsating current
جریان ضربانی
ionic current
جریان یونی
flow control
کنترل جریان
space current
جریان پیرامون
flow diagram
نمودار جریان
eddying
جریان متلاطم
eddy
جریان متلاطم
eddies
جریان متلاطم
eddied
جریان متلاطم
three phase current
جریان سه فازه
steady current
جریان ثابت
steady flow
جریان ماندگار
steady flow
جریان دائمی
steady flow
جریان دائم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com