English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
fibular وابسته بساق کوچک
Other Matches
small-town وابسته به شهرهای کوچک
radicular وابسته به ریشه کوچک
uvular وابسته بزبان کوچک
attic اطاق کوچک زیر شیروانی وابسته به شهر اتن
attics اطاق کوچک زیر شیروانی وابسته به شهر اتن
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
increments فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board تخته کوچک برای موجهای کوچک
jigger بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
knobble برامدگی کوچک گره کوچک
pannikin لیوان کوچک پیمانه کوچک
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
applet 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
small-scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
associating وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
storage 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
davit جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
runty کوچک
weeny کوچک
weeniest کوچک
weenier کوچک
ponceau پل کوچک
weensy کوچک
small کوچک
smaller کوچک
pillule حب کوچک
puny کوچک
small fry کوچک
culverts پل کوچک
culvert پل کوچک
ickle کوچک
thumbnail کوچک
thumbnails کوچک
cerebellum مخ کوچک
half pint کوچک
seed bud پر کوچک
plumelet پر کوچک
minus cule کوچک
imminution کوچک
whiffet سگ کوچک
minuscule کوچک
fractional کوچک
venule رگ کوچک
pipsqueak کوچک
diminutive کوچک
pilule حب کوچک
minor کوچک
smallest کوچک
exiguousness کوچک
petit کوچک
short ton تن کوچک
pipsqueaks کوچک
floret گل کوچک
gracile کوچک
tiddly کوچک
pint size کوچک
tiddliest کوچک
minute کوچک
tiddlier کوچک
bantams کوچک
pint-size کوچک
little کوچک
fortalice دژ کوچک
bantam کوچک
canis minoris سگ کوچک
micro کوچک
dimmers کوچک
micros کوچک
dinky کوچک
canis minor سگ کوچک
plumule پر کوچک
petty کوچک
dismissive کوچک انگار
figurine پیکر کوچک
lap-top کامپیوتر کوچک
figurines پیکر کوچک
craft شناوه کوچک
small scale مقیاس کوچک
crafts شناوه کوچک
small-scale مقیاس کوچک
foldaway کوچک شونده
incidentals چیزهای کوچک
shrink کوچک شدن
infinitesimal بی نهایت کوچک
springlet چشمه کوچک
spyglass تلسکوب کوچک
infinitesimal بینهایت کوچک
microstomous کوچک دهان
in miniature بطور کوچک
dribblet مبلغ کوچک
microcephalia کوچک سری
petit-four کیک کوچک
dismissive کوچک انگارانه
pettily بطور کوچک
petit-fours کیک کوچک
minicomputer کامپیوتر کوچک
petits-fours کیک کوچک
minify کوچک کردن
boom تیر کوچک
boomed تیر کوچک
booming تیر کوچک
booms تیر کوچک
minibuses اتوبوس کوچک
spray شاخه کوچک
ticked قلاب کوچک
shrinking کوچک شدن
handbags چمدان کوچک
ticks قلاب کوچک
tick قلاب کوچک
mini floppy دیسک کوچک
spyglass دوربین کوچک
smallish نسبتا کوچک
staddle درخت کوچک
cabana خانه کوچک
alley خیابان کوچک
alleys خیابان کوچک
alleyways خیابان کوچک
stalklet ساقه کوچک
handbag چمدان کوچک
starlet ستاره کوچک
sprayed شاخه کوچک
chapels کلیسای کوچک
spherule کره کوچک
diskette گرده کوچک
diskette دیسک کوچک
forenames نام کوچک
maisonette خانه کوچک
maisonettes خانه کوچک
kitchenette اشپزخانه کوچک
forename نام کوچک
first names نام کوچک
first name نام کوچک
kitchenettes اشپزخانه کوچک
operetta اپرای کوچک
operettas اپرای کوچک
spherule گوی کوچک
fibula ساق کوچک
speckle لکه کوچک
mini- در معنای کوچک
chapel کلیسای کوچک
hillock تپه کوچک
hillocks تپه کوچک
fibulas ساق کوچک
molehill تپه کوچک
fibulae ساق کوچک
molehills تپه کوچک
sparklet برق کوچک
sparklet جرقه کوچک
kegs چلیک کوچک
ditties سرود کوچک
ditties تصنیف کوچک
phlyctenule تاول کوچک
tiny بسیار کوچک
minuscule حرف کوچک
tiny کوچک ناچیز
tiniest بسیار کوچک
lower case حروف کوچک
rivulet جوی کوچک
tiniest کوچک ناچیز
rivulets جوی کوچک
tinier بسیار کوچک
petty offence جرم کوچک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com