English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
premillennial وابسته بظهور ثانوی عیسی قبل از هزار سال
Other Matches
Jehovah's Witnesses دستهای از مسیحیان که بحکومت خداوند و به بازگشت عیسی پس از هزار سال دیگراعتقاددارند
postmillenarian معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
postmillennialist معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
millenial وابسته به دوره هزار ساله
bring on بظهور رساندن
calvary نام صلیب گاه حضرت عیسی نمایش صلیب کردن حضرت عیسی
Loo sanpra [منطقه ای در چین که در آن یک فرش کوچک در ابعاد یک متر در یک متر با رنگ های قرمز، زرد، سیاه و آبی به دست آمده است و عمری بین هزار و هفتصد پانزده تا دو هزار و دویست و نود سال دارد.]
milfoil بومادران هزار برگ هزار برگ
Jesus عیسی
Christ عیسی
star of bethlehem عیسی
Nativity تولد عیسی
crucifixes صلیب عیسی
crucifix صلیب عیسی
jesus christ عیسی مسیح
corpus christ عید بدن عیسی
ascension عروج عیسی به اسمان
Epiphany فهور و تجلی عیسی
peter پطرس حواری عیسی
resurrection قیام عیسی ازمردگان
Yuletide ایام عید تولد عیسی
ascension day روز عروج عیسی به اسمان
Yule جشن میلاد عیسی مسیح
ihs مخفف کلمه یونانی عیسی
adoptionist معتقد به فرزند خواندگی عیسی
mariolatry پرستش مریم مادر عیسی
premillenarian معتقدبظهور عیسی قبل از هزارسال
pax لوحه تمثال عیسی ومریم
premillennialist معتقدبظهور عیسی قبل از هزارسال
macarize اقوال عیسی که در طی ان " خوشابحال "ذکر شده
Maundy Thursday پنجشنبه هفته عذاب ورنج عیسی
pieta نقاشی یامجسمه مریم مادر عیسی
adoption مربوط به قضیه پسر خواندگی عیسی
crucifixions تصویر عیسی بر بالای صلیب مصلوب ساختن
paternosters دعای ربانی یا دعایی که عیسی تعلیم داده
arianism اعتقاد باینکه عیسی باهمه پاکی و تقدس
invination امیختگی خون عیسی در بادهای که در عشاربانی مینوشند
paternoster دعای ربانی یا دعایی که عیسی تعلیم داده
crucifixion تصویر عیسی بر بالای صلیب مصلوب ساختن
last supper اخرین شام حضرت عیسی باحواریون خود
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
adoptionism اعتقادبه اینکه عیسی فرزندخوانده خدا است نه پسرحقیقی او
gospels یکی از چهارکتابی که تاریخچه زندگی عیسی را شرح داده
Doom [نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
paulian عضو تیرهای از نصاراکه بخدابودن عیسی عقیده نداشتند
gospel یکی از چهارکتابی که تاریخچه زندگی عیسی را شرح داده
furthered ثانوی
secondary ثانوی
furthering ثانوی
furthers ثانوی
seconding ثانوی
peripheral ثانوی
second ثانوی
seconded ثانوی
afterexpulsion ثانوی
seconds ثانوی
further ثانوی
secs ثانوی
sec ثانوی
whitmonday روز بعد از عید نزول روح القدس بر رسولان عیسی
nestorianism عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
secondary elaboration بسط ثانوی
secondary storage انباره ثانوی
secondary inhibitor بازدارنده ثانوی
till further notice تا اخطار ثانوی
secondary processes فرایندهای ثانوی
until further notice تا اخطار ثانوی
reabsorption جذب ثانوی
secondary plan طرح ثانوی
secondary emission صدور ثانوی
secondary electron الکترون ثانوی
coconsciousness اگاهی ثانوی
secondary markets بازارهای ثانوی
subsere رشد ثانوی
overglaze لعاب ثانوی
after-effect اثر ثانوی
secondary motivation انگیزش ثانوی
side-effect واکنش ثانوی
side-effects واکنش ثانوی
secondary function کارکرد ثانوی
coconscious اگاهی ثانوی
secondary effects اثرات ثانوی
aftertastes لذت ثانوی
aftertaste لذت ثانوی
second anode اند ثانوی
cotype نوع ثانوی
after-effects اثر ثانوی
revision رسیدگی ثانوی
revisions رسیدگی ثانوی
post deflection acceleration شتاب ثانوی
second order conditions شرایط ثانوی
ultor اند ثانوی
twice born تجسم ثانوی
second nature طبیعت ثانوی
secondary coil پیچک ثانوی
second wind سازگاری ثانوی
repossession تملک ثانوی
aftereffect اثر ثانوی
secondary qualities صفات ثانوی
side effect واکنش ثانوی
secondary reward پاداش ثانوی
dynode کاتد ثانوی
secondary drive سائق ثانوی
Jesuit عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
Jesuits عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
apocrypha کتاب مشکوکی که راجع بزندگی عیسی ودین مسیح نوشته شده
secondary projection area منطقه فرافکنی ثانوی
secondary sex characteristics ویژگیهای جنسی ثانوی
by-play کار یا نمایش ثانوی
secondary reinforcer تقویت کننده ثانوی
flip side بخش ثانوی هرچیز
retrocessive مبنی برواگذاری ثانوی
second دومین بار ثانوی
seconded دومین بار ثانوی
seconding دومین بار ثانوی
seconds دومین بار ثانوی
secondary gain بهره ثانوی بیماری
secondary storage medium رسانه انباره ثانوی
intensifier electrode الکترد شتابده ثانوی
post deflection الکترد شتابده ثانوی
secondary emission ratio شدت صدور ثانوی
shadow memory حافظه ثانوی موقت
secondary emission characteristic مشخصه صدور ثانوی
epinosic gain بهره ثانوی بیماری
secondary storage device دستگاه حافظه ثانوی
per mil در هزار
one thousand یک هزار
ten thousand ده هزار
per mill در هزار
million هزار در هزار
mil هزار
per mill در هر هزار
milliped هزار پا
thousands هزار
thousand هزار
millions هزار در هزار
myriad ده هزار
milleped هزار پا
thousandth یک هزار
multiped هزار پا
thousandths یک هزار
myriads ده هزار
labyrinthine fret هزار تو
secondary mental deficiency عقب ماندگی ذهنی ثانوی
epiphenomenon علائم بعدی و ثانوی مرض
kilo در معنای یک هزار
tonnes هزار کیلوگرم
kilogram هزار گرم
kilogrammes هزار گرم
kilograms هزار گرم
millennium هزار سال
myriametre ده هزار متر
thou یک هزار دلار
diplopodous دارای هزار پا
millennia هزار سال
kilos در معنای یک هزار
grandest هزار دلار
kilo معادل هزار
kilocycle هزار چرخه
millepore هزار سوراخ
kilos هزار گرم
kilo هزار گرم
myriagram ده هزار گرم
polypody هزار پایی
several thousands چندین هزار
grand هزار دلار
grander هزار دلار
tonne هزار کیلوگرم
kilos معادل هزار
kilometres هزار متر
myriameter ده هزار متر
thousand and one هزار ویک
myrialitre ده هزار لیتر
spline هزار خار
bimillenary دو هزار ساله
kilometre هزار متر
kilometers هزار متر
milliard هزار میلیون
chiliad هزار عدد
chiliad هزار ساله
myriapoda هزار پایان
millenniums هزار سال
countersigns امضای ثانوی بر روی سند جیرو
countersign امضای ثانوی بر روی سند جیرو
countersigning امضای ثانوی بر روی سند جیرو
countersigned امضای ثانوی بر روی سند جیرو
ball-flower [ابزار تزئینی به سبک گوتیک ثانوی]
to transubstantiate تغییر دادن ماده [نان و شراب مربوط به عشاربانی] به بدن و خون عیسی مسیح [دین]
k نشانه بیان یک هزار
omasum هزار لاخئذقث خق ذثق
kips هزار دستورالعمل درثانیه
kilohertz هزار سیکل در یک ثانیه
To take ones leave . هزار تومان کم آورده ام
kilo هزار بیت داده
kilomegacycle هزار میلیون چرخه
kilos هزار بیت داده
Kbit معادل هزار بایت
kilobaud هزار بیت در ثانیه
millennial جشن هزار ساله
two thousand tonner کشتی دو هزار تنی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com