Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
parheliacal
وابسته بعکس خورشیدیاشمس کاذب
Other Matches
parhelic
وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید
invcersely
بعکس
reversely
وارونه بعکس
jolly boat
قایق بار کشی از کشتی به ساحل و بعکس
hachures
خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
three turn
چرخش از جلو بعقب و بعکس با تغییر لبه اسکیت
drop mohawk
چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
stockli
حرکت روی خرک ازانتها به وسط یا بعکس بادایره زدن ژیمناست از پهلو
mohawk
چرخش از جلو بعقب و بعکس از روی یک پا به روی پای دیگر
pseudotuberculosis
سل کاذب
false fcoor
کف کاذب
rose rash
کاذب
false floor
کف کاذب
false
کاذب
faise
کاذب
pseudo
کاذب
lairs
کاذب
lair
کاذب
liar
کاذب
mendacious
کاذب
liars
کاذب
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
false ribs
ریبهای کاذب
false recognition
بازشناسی کاذب
false spar
تیرک کاذب
false resistance
مقاومت کاذب
pseudomemory
خاطره کاذب
pseudomorph
شکل کاذب
fausse reconnaissance
بازشناسی کاذب
false retrieval
بازیابی کاذب
pseudomorphism
نمود کاذب
pseudomorphism
شکل کاذب
non sequitur
نتیجه کاذب
pseudopregnancy
ابستنی کاذب
pseudopodium
پای کاذب
lethargy
موت کاذب
lethargy
مرگ کاذب
false start
استارت کاذب
spurious correlation
همبستگی کاذب
false ceiling
سقف کاذب
false dawn
صبح کاذب
false lift
برای کاذب
false negative
منفی کاذب
false or asternal ribs
دندههای کاذب
false positive
مثبت کاذب
false reaction
واکنش کاذب
non sequiturs
نتیجه کاذب
parhelion
خورشید کاذب
pseudocarp
میوه کاذب
form work
کاذب سازی
friars lantern
نور کاذب
mock moon
قمر کاذب
serosa
مشیمه کاذب
pseudocyesis
ابستنی کاذب
paralogism
قیاس کاذب
pseudoclassic
کلاسیک کاذب
mola
جنین کاذب
false starts
استارت کاذب
scarlet rash
سرخچه کاذب
pseudoaggression
پرخاشگری کاذب
jack o' lantern
نور کاذب
corbel-arch
طاق کاذب
pseudomembrance
غشای کاذب
pseudohallucination
توهم کاذب
pseudodepression
افسردگی کاذب
psedoparalysis
فلج کاذب
pseudomorphism
تحول بشکل کاذب
zodiacal light
روشنایی صبح کاذب
pseudomyopia
نزدیک بینی کاذب
pseudopod
شبه پا پای کاذب
double jointed
دارای مفصل کاذب
pseudoneurosis
روان رنجوری کاذب
pseudopsychopathic
جامعه ستیز کاذب
double-jointed
دارای مفصل کاذب
pseudomorphous
دارای نمود کاذب
pseudochromia
رنگ بینی کاذب
pseudodementia
زوال عقل کاذب
pseudomnesia
یاداوری کاذب مرضی
pseudo isochromatic charts
تصورهای هم فام کاذب
pseudo christ
مسیح کاذب دجال
pad the bill
<idiom>
اضافه شدن هزینههای کاذب
pseudochromesth
رنگ بینی کاذب واژهای
diphtheria
گلو درد به اغشاء کاذب
will o the wisp
روشنایی کاذب درباغ سبز
subornation
جرم تهیه شهود کاذب
flying facade
[ساخت نیمه چوبی کاذب]
pseudo
پیشوند بمعنی " کاذب " و "ساختگی " و " دروغ "
pseud
پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
pseuds
پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
doping
نیروی کاذب حاصل از داروهای غیر مجاز
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associating
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
associated
وابسته وابسته کردن
associate
وابسته وابسته کردن
antichrst
مسیح دروغی مسیح کاذب
pseudocode
نمونه رمز رمز یا کد کاذب
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
pyretic
وابسته به تب
elfin
وابسته به جن
cephalic
وابسته به سر
interdependent
وابسته
belonging
وابسته ها
pyrexic
وابسته به تب
pyrexial
وابسته به تب
attendants
وابسته
syncop
وابسته به غش
monitorial
وابسته به
attached
وابسته
attendant
وابسته
congenerous
وابسته
tuitionary
وابسته به
commissarial
وابسته به
comprador
وابسته
israelitish
وابسته به
carpal
وابسته به مچ
adjective
وابسته
attache
وابسته
affiliating
وابسته
affiliates
وابسته
affiliated
وابسته
thereof
وابسته به ان
affiliate
وابسته
attributable
وابسته به
levitical
وابسته به
aquatic
وابسته به اب
related
وابسته
appurtenant
وابسته
federating
وابسته
federates
وابسته
adjectives
وابسته
dependent
وابسته
akin
وابسته
cantabrigian
وابسته به
pertaining
وابسته
thereof=of that
وابسته به ان
of kin
وابسته
germane
وابسته
federate
وابسته
federated
وابسته
pertinent
وابسته
hanger on
وابسته
messianic
وابسته به
relative
وابسته
subordinate
وابسته
subordinates
وابسته
subordinating
وابسته
wedded
وابسته
elysian
وابسته به
subordinated
وابسته
dependants
وابسته
febile
وابسته به تب
dependant
وابسته
sexual organs
وابسته به
diphtheric
وابسته به
plantar
وابسته به کف پا
relevant
وابسته
correspondent
وابسته
contingents
وابسته
contingent
وابسته
correspondents
وابسته
riverrine
وابسته به
pertianing
وابسته
generic
وابسته به تیره
logarithmic
وابسته به لگاریتم
flexional
وابسته به صرف
horatian
وابسته به هوراس
humnanist
وابسته به بشردوستی
hunnish
وابسته به هونها
hyperbolic
وابسته به هذلولی
fetal
وابسته به جنین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com