Dictiornary-Farsi | وابسته بمار ماری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)

English	Persian
ophidian	وابسته بمار ماری


Other Matches

anguine	ماری
marijuana	ماری جوانا
marihuana	ماری جوانا
grass	ماری جوانا
grasses	ماری جوانا
what the hell do you want	چه زهر ماری میخواهید
pots	ماری جواناوسایرمواد مخدره
adders tongue	کرف زبان ماری
pot	ماری جواناوسایرمواد مخدره
What the hell do you want?	چه زهر ماری می خواهی ؟
adders tongue	سرخس زبان ماری
potting	ماری جواناوسایرمواد مخدره
Mary is in the next room.	ماری در اتاق پهلویی است.
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
zygose	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
Neanderthal	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associate	وابسته وابسته کردن
associated	وابسته وابسته کردن
associates	وابسته وابسته کردن
associating	وابسته وابسته کردن
epistemologycal	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
subordinated	وابسته
subordinate	وابسته
subordinates	وابسته
subordinating	وابسته
pyretic	وابسته به تب
pyrexic	وابسته به تب
dependent	وابسته
plantar	وابسته به کف پا
aquatic	وابسته به اب
belonging	وابسته ها
affiliated	وابسته
pyrexial	وابسته به تب
dependant	وابسته
dependants	وابسته
federated	وابسته
federate	وابسته
cantabrigian	وابسته به
wedded	وابسته
appurtenant	وابسته
interdependent	وابسته
monitorial	وابسته به
adjectives	وابسته
akin	وابسته
attributable	وابسته به
carpal	وابسته به مچ
federates	وابسته
federating	وابسته
comprador	وابسته
affiliating	وابسته
affiliates	وابسته
levitical	وابسته به
affiliate	وابسته
related	وابسته
congenerous	وابسته
adjective	وابسته
commissarial	وابسته به
pertinent	وابسته
thereof	وابسته به ان
cephalic	وابسته به سر
attendant	وابسته
attendants	وابسته
attache	وابسته
syncop	وابسته به غش
contingent	وابسته
messianic	وابسته به
germane	وابسته
pertianing	وابسته
relative	وابسته
relevant	وابسته
elysian	وابسته به
febile	وابسته به تب
sexual organs	وابسته به
correspondent	وابسته
tuitionary	وابسته به
correspondents	وابسته
riverrine	وابسته به
thereof=of that	وابسته به ان
hanger on	وابسته
diphtheric	وابسته به
elfin	وابسته به جن
of kin	وابسته
pertaining	وابسته
attached	وابسته
israelitish	وابسته به
contingents	وابسته
Judaic	وابسته به یهودا
antichristian	وابسته به دجال
natatory	وابسته به شنا
naval attache	وابسته دریایی
gular	وابسته به مری
psychiatric	وابسته به روانپزشکی
natatorial	وابسته به شنا
orthopedic	وابسته به استخوانپزشکی
outer directed	برون وابسته
ovular	وابسته به تخمک
tibial	وابسته بدرشت نی
analphabetic	وابسته به بیسوادی
scientific	وابسته بعلم
palating	وابسته بسق
investigatory	وابسته به رسیدگی
anginal	وابسته به گلودرد
vital	وابسته به زندگی
vital	وابسته بزندگی
palatal	وابسته به کام
palatal	وابسته سق دهانی
porcine	وابسته بخوک
municipal	وابسته بشهرداری
aortal	وابسته بشاهرگ
aortic	وابسته بشاهرگ
paschal	وابسته به عیررستاخیزمسیح
army attache	وابسته نظامی
passerine	وابسته به گنجشک
army attache	وابسته زمینی
myelogenous	وابسته بمغزاستخوان
surgical	وابسته به جراحی
oracular	وابسته به وحی
matrimonial	وابسته به عروسی
jugular	وابسته بوریدوداجی
patrimonial	وابسته میراث
pediculate	وابسته به خفاش
cosmic	وابسته بگیتی
inhibitive	وابسته به جلوگیری
photographic	وابسته به عکاسی
archimedean	وابسته به ارشمیدس
menstrual	وابسته به قاعده گی
texas	وابسته به تکزاس
homicidal	وابسته به ادمکشی
menopausal	وابسته به یائسگی
tetanal	وابسته به کزاز
jugulars	وابسته بوریدوداجی
nassal	وابسته به بینی
nasolabial	وابسته به لب و بینی
terpsichorean	وابسته به رقص
mythologic	وابسته به اساطیر
solar	وابسته بخورشید
jobless	وابسته به بیکاری
altitudinal	وابسته به اوج
negroid	وابسته به سیاهان
odontic	وابسته به دندان
nasal	وابسته به منخرین
numbered fleet	ناوگان وابسته
materialistic	وابسته به مادیات
paralytic	وابسته به فلج
paralytics	وابسته به فلج
generic	وابسته به تیره
nasal	وابسته به بینی
onomastic	وابسته به اسم
oratorical	وابسته به سخنرانی
non self maintained discharge	تخلیه وابسته
focal	وابسته بکانون
planetary	وابسته به سیاره
pessimistic	وابسته به بدبینی
mission	وابسته به ماموریت
connubial	وابسته به زناشویی
oesophageal	وابسته به مری
ogygian	وابسته بروزگار
oleic	وابسته بروغن
olfactive	وابسته به بویایی
missions	وابسته به ماموریت
thermometric	وابسته به گرماسنج
thermometric	وابسته به گرماسنجی
naval	وابسته به کشتی
nunnish	وابسته به راهبات
numerary	وابسته به اعداد
marine	وابسته به دریانوردی
marines	وابسته به دریانوردی
landed	وابسته بزمین
parenthetical	وابسته به دو کمانک
acoustical	وابسته به شنوایی
therof	وابسته بان
ethnicity	وابسته به نژادشناسی