English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
doric وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
Other Matches
uncial وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
doric بسبک معماری قدیم یونان
mercury یکی از خدایان یونان قدیم
hoplite سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
mycenaean اهل شهر "مسین " قدیم یونان
mycenian اهل شهر "مسین " قدیم یونان
ionic وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
olympiad جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
agonistical وابسته به مسابقههای باستانی یونان
agonistic وابسته به مسابقات باستانی یونان
peloponnesian وابسته به شبه جزیره جنوبی یونان
proconsular وابسته به فرمانداران رم قدیم
italic وابسته به ایتالیاییهای قدیم
fabliau وابسته باشعار قدیم فرانسه
paleo etc وابسته بشمال دنیای قدیم
sab وابسته به سبایایمن قدیم یمنی
paleo arctic or palaeo وابسته بشمال دنیای قدیم
pre chellean وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
archeologic وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
mesolithic وابسته بدوره بین عصر حجر قدیم وجدید میانسنگی
paleolithic وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
Ancient Greece یونان باستانی [یونان جهان باستان]
teutonic از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
revealed religion مذهبی که بوسیله پیغمبران بمردم ابلاغ شده باشد
pale face سفید پوست لقبی است که گمان می کنندسرخ پوستان امریکایی بمردم سفیدپوست
philhellenic یونان
philhellene یونان
hellas یونان
Hellenic مربوط به یونان
philhellene دوست یونان
hellene یونان باستان
hellene تبعه یونان
philhellenic دوست یونان
Greece کشور یونان
homeric شاعر نابینای یونان
Bassae Order [معماری یونی یونان]
aeolus پادشاه تسالی یونان
pythian اهل دلفی یونان
bouleuterion [مجلس سنا در یونان]
laconian ولایتی از یونان باستان
hellenist متخصص فرهنگ یونان
Orinthian Order معماری کلاسیک [در یونان و رم]
croesus کراسوس : پادشاه یونان
melpomene الهه شعر وتراژدی یونان
romaic زبان بومی یونان امروز
achaean اهل شهراخائیه در یونان باستان
heraclidae اولادهرکول پهلوان نامی یونان
achaian اهل شهراخائیه در یونان باستان
drachmas پول نقره یونان باستان
romaika رقص ملی یونان امروز
delphian ساکن معبد دلف یونان
delphic ساکن معبد دلف یونان
drachma پول نقره یونان باستان
greco پیشوند بمعنی یونان و یونانی
classicism پیروی از سبکهای یونان وروم
drachmae پول نقره یونان باستان
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
nectar شراب لذیذ خدایان یونان شهد
agora [فضای باز عمومی در یونان باستان]
pallium ردای چارگوش که فیلسوفان یونان می پوشیدند
trireme کشتی جنگی روم و یونان باستان
Dryopic [مربوط به دوره دراوپی یونان باستان]
naos ضریع یا محل استقراربت در معابد یونان
corinthian اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
tiresias غیب گوی نابینای شهر تبس در یونان
pyrrhic dance یکجور رقص نظامی یا جنگی در یونان باستان
klepht یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
cyzicene hall [تالار بزرگ در خانه های یونان باستان]
obol سکه سیم در یونان باستان که نزدیک بود با یک pennyونیم
parnassian نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
humanist دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
phratry درتاریخ یونان واحد قومیت یکی از تقسیمات سه گانه قبیله
anciently در قدیم
the old world بر قدیم
yore در قدیم
primitive قدیم
of old قدیم
theoric وجوهی که در یونان باستان جمع میکردند ...رفتن به تماشاخانه هاکمک کنند
In times past . In olden days . درروزگاران قدیم
pierian در مقدونیه قدیم
old world دنیای قدیم
the youth of the world روزگارخیلی قدیم
dateless بسیار قدیم
the old ways رسوم قدیم
Aborigine اهلی قدیم
tzar امپراطورروسیه قدیم
the old testament عهد قدیم
f. times ایام قدیم
ancientry عهد قدیم
immensurable خیلی قدیم
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
iconostasis [پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
old english زبان انگلیسی قدیم
satrap استاندار قدیم ایران
samaria سامریه در فلسطین قدیم
samson قاضی قدیم اسرائیل
babylon شهر بابل قدیم
immemorially بطور خیلی قدیم
iguanodont سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
proconsulship مقام فرمانداری در رم قدیم
carthage شهر کارتاژ قدیم
land grave کنت قدیم المانی
earliest مربوط به قدیم عتیق
early مربوط به قدیم عتیق
Old Testament پیمان یا وصیت قدیم
from immemorial times از زمان خیلی قدیم
conservative پیرو سنت قدیم
conservatives پیرو سنت قدیم
unite سکه قدیم انگلیسی
It is an old saying that … از قدیم گفته اند که ...
unites سکه قدیم انگلیسی
uniting سکه قدیم انگلیسی
conventionality پیروی از سنت قدیم
kempo تکنیک قدیم کاراته
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
babel شهر و برج قدیم بابل
nestorian کلیسای نسطوری قدیم ایران
propraetor کنسول فرمانداراستان قدیم روم
apis گاو مقدس مصریان قدیم
immemorial بسیار قدیم خیلی پیش
tchigorin indian دفاع هندی قدیم شطرنج
pony express پست سریع السیر قدیم
the a of days خدای سرمدی قدیم الایام
ra خدای افتاب مصریان قدیم
pandect حقوق مدنی روم قدیم
Hamedan شهر همدان [اکباتان قدیم]
paleethnology مبحث شناسایی انسانهای قدیم
plebs توده مردم روم قدیم
ecclesiast عضوانجمن سیاسی اتنیهای قدیم
stuart خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
triumvier یکی از سه زمامدار روم قدیم
triumvirates یکی از سه زمامدار روم قدیم
old guard صنوف صاحب اعتبار قدیم
old indian defence دفاع هندی قدیم شطرنج
punic اهل کارتاژ قدیم قرطاجنی
saker باز شکاری در اروپای قدیم
macaque نوعی میمون دنیای قدیم
macaca نوعی میمون دنیای قدیم
triumvirate یکی از سه زمامدار روم قدیم
paleontology مبحث زیست شناسی دوران قدیم
Whig عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
archon یکی از افسران عالیرتبهء اتن قدیم
Whigs عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
essenism اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
sogdian اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
shekel واحد وزن وپول بابل قدیم
portcullis درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
portcullises درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
gambit of aleppo نام قدیم گامبی وزیر شطرنج
classics مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
classic مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
atrium اطاق میانی خانههای روم قدیم
from (since) the year one [American E] <adv.> از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
protasis نخستین قسمت درام قدیم رومی
lambrequin دستمال روی کلاه خوددلاروران قدیم
guard mount مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
acinaces شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
hierology علم خواندن خطوط قدیم مصر
quadriga ارابه چهار اسبه رومیان قدیم
He is an old – timer at this club . از قدیم عضو این با شگاه بو ده است
from (since) the year dot [British E] <adv.> از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
propretor کنسول فرماندار استان قدیم روم
goth یکی از اقوام المانی قدیم بربری
lawmerchant قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
scutum سپر دراز یا تخم مرغی روم قدیم
knight bachelor پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
gutta تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
paleolith الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
shaman کشیش یاکاهن یاجادوگرمردم قدیم شمال اسیاواروپا
canon low دررم قدیم مورد عمل بوده وامروز در
primogeniture حق فرزند ارشد ذکور نسبت به تمام ارث (در قدیم)
elam کشور ایلام قدیم که درناحیه خوزستان بوده
fleur de lis گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fleur de lys گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
paleontologist ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
staged تغییر بین سیستم قدیم و جدید در یک سری طبقات
modernism نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
lowboy عضو حزب محافظه کار قدیم میز چهارپایه کشودار
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
palafitte خانهای که درزمانهای قدیم پیش ازتاریخ روی تیرهای که دردریاچه فرومیکردند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com