English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
gastroscopic وابسته بمعده بینی
Other Matches
gastro colic وابسته بمعده وقولون
gastro intestinal وابسته بمعده وروده
nasal وابسته به بینی
rhinal وابسته به بینی
nasolabial وابسته به لب و بینی
nassal وابسته به بینی
previsional وابسته به پیش بینی
rhiopharyngeal وابسته به بینی وگلوگاه
oculonasal وابسته بچشم و بینی
narial وابسته به سوراخ بینی
previsionary وابسته به پیش بینی
nasofrontal وابسته به بینی و پیشانی
nasopalatal وابسته بکام و بینی
nasopalatine وابسته بکام و بینی
animalcular وابسته به جانوران ذره بینی
nasoethmoidal وابسته به بینی و استخوان غربالی
astrologic وابسته به نجوم بینی یا طالع شناسی
prognostic وابسته به اثار اتی وپیش بینی مرض
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
snub nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
septum حفرههای بینی پره بینی
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
guided propagation تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
vomer استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
weather forecast پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecasts پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anaglyph عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
anticipated stock losses تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
predicting interval فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associates وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
nose بینی
mucus of the nose اب بینی
noses بینی
nozzle بینی
snoot بینی
palmistry کف بینی
snot اب بینی
nozzles بینی
the handle of the face بینی
nasally از بینی
double vision دو بینی
cross eye کج بینی
sniveling اب بینی
hand reading کف بینی
snivelling اب بینی
night bilndness شب بینی
neb بینی
rhinologist بینی
snivels اب بینی
rheum اب بینی
snivel اب بینی
sniveled اب بینی
graphology خط بینی
pecker بینی
chiromancy کف بینی
snivelled اب بینی
cross eye دو بینی
optimism خوش بینی
forecasted پیش بینی
forecasts پیش بینی
erythropsia سرخ بینی
optimism نیک بینی
foresight پیش بینی
stricture باریک بینی
nares مجراهای بینی
strictures باریک بینی
lenticular ذره بینی
subtility باریک بینی
clairvoyance غیب بینی
anticipation پیش بینی
near sight نزدیک بینی
spectroscopy طیف بینی
myopy نزدیک بینی
precautions پیش بینی
spectroscope طیف بینی
second sight دور بینی
paranasal نزدیک بینی
precaution پیش بینی
near sightedness نزدیک بینی
clairvoyance روشن بینی
priggery خود بینی
second sight روشن بینی
predictions پیش بینی
nasute گنده بینی
sniff بینی گرفتن
myopia نزدیک بینی
megalomania خودبزرگ بینی
nearsightedness نزدیک بینی
nasitis اماس بینی
pregiurement پیش بینی
nasion بیخ بینی
astrology اختر بینی
sniffs بینی گرفتن
nasal مربوط به بینی
keenness of sight تیز بینی
nasoscope بینی بین
sniffed بینی گرفتن
astrology طالع بینی
nasology مبحث بینی
sniffing بینی گرفتن
nose leather چرم بینی
My nose is running. از بینی ام آب می آید
nose بینی اسب
nasality وابستگی به بینی
pessimistically ازروی بد بینی
laryngoscopy حنجره بینی
nostrils سوراخ بینی
nostril سوراخ بینی
night bilndness روز بینی
stereoscopic برجسته بینی
forecasting پیش بینی
prediction پیش بینی
astronomy طالع بینی
prognostications پیش بینی
prognostication پیش بینی
nasiform بینی شکل
strology زایجه بینی
auguries پیش بینی
isomorphism هم ریخت بینی
augury پیش بینی
forecast پیش بینی
prevision پیش بینی
priggism اندک بینی
hook nosed دارای بینی کج
microscopy ذره بینی
microscopy ریز بینی
quillet باریک بینی
platyrrhine پهن بینی
ozena قرحه بینی
forcasting پیش بینی
microscopic ذره بینی
biopsy زنده بینی
rhiopharyngeal بینی حلقی
genethlilogy طالع بینی
projections پیش بینی
self imprtance خود بینی
projection پیش بینی
introspection باطن بینی
the tip of the nose نوک بینی
ornithoscopy مرغ بینی
objectivity واقع بینی
genethlilogy زایچه بینی
the two nostrils دو سوراخ بینی
moon blindness روز بینی
worldview جهان بینی
to blow nose گرفتن بینی
preparations پیش بینی
vibrissa موی بینی
preparation پیش بینی
otoscopy گوش بینی
realism واقع بینی
inferiority complex خود کم بینی
inferiority complexes خود کم بینی
insolence خود بینی
subtlety باریک بینی
subtleties باریک بینی
crystal gazing بلور بینی
fortune telling طالع بینی
conchoscope بینی بین
scintillating scotoma اخگر بینی
caution پیش بینی
cautioned پیش بینی
to read people's hands کف بینی کردن
macropsia درشت بینی
cautioning پیش بینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com