English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
ventilatory وابسته به بادگیر
Other Matches
windward بادگیر
air pockets بادگیر
louvre بادگیر
abat-son بادگیر
blowier بادگیر
wind deflector بادگیر
wind catcher بادگیر
ventilator بادگیر
ventilators بادگیر
louvers بادگیر
louver بادگیر
funneling بادگیر
air hole بادگیر
air pocket بادگیر
anoraks بادگیر
anorak بادگیر
funnel بادگیر
funneled بادگیر
funnelling بادگیر
windcheater بادگیر
funnels بادگیر
air trap بادگیر
windward بادخور بادگیر
weather side سمت بادگیر
sail area قسمت بادگیر کشتی
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
syncop وابسته به غش
congenerous وابسته
appurtenant وابسته
pertianing وابسته
cephalic وابسته به سر
affiliating وابسته
subordinate وابسته
subordinated وابسته
subordinates وابسته
commissarial وابسته به
subordinating وابسته
dependants وابسته
riverrine وابسته به
hanger on وابسته
comprador وابسته
cantabrigian وابسته به
elfin وابسته به جن
dependant وابسته
thereof=of that وابسته به ان
attendants وابسته
pertaining وابسته
adjectives وابسته
pyrexic وابسته به تب
pyrexial وابسته به تب
pyretic وابسته به تب
israelitish وابسته به
carpal وابسته به مچ
attache وابسته
aquatic وابسته به اب
levitical وابسته به
attendant وابسته
belonging وابسته ها
relative وابسته
thereof وابسته به ان
febile وابسته به تب
federating وابسته
federates وابسته
messianic وابسته به
sexual organs وابسته به
of kin وابسته
germane وابسته
tuitionary وابسته به
akin وابسته
diphtheric وابسته به
dependent وابسته
plantar وابسته به کف پا
elysian وابسته به
attributable وابسته به
affiliated وابسته
affiliate وابسته
related وابسته
contingents وابسته
contingent وابسته
monitorial وابسته به
wedded وابسته
adjective وابسته
correspondents وابسته
correspondent وابسته
interdependent وابسته
federated وابسته
relevant وابسته
affiliates وابسته
attached وابسته
pertinent وابسته
federate وابسته
device dependent وابسته به دستگاه
diametral وابسته بقطر
cloistral وابسته به صومعه
specie وابسته بسکه
diaconal وابسته بشماس
clitoric وابسته به چوچوله
syncretic وابسته به همتایی
symphyseal وابسته به همرویش
dipteran وابسته به دوبالان
diphtheritic وابسته به خناق
clerkly وابسته به کشیش
dioecious وابسته به مگ س گیران
sympathetics پی یا عصب که وابسته به
clitoral وابسته به چوچوله
dominical وابسته بخداوند
swinish وابسته به خوک
supererogatory وابسته به بس پردازی
deathy وابسته بمردن
darky وابسته به نژادسیاه
cycloidal وابسته به دایره
cuttural attache وابسته فرهنگی
cuticular وابسته به پوست
cufic وابسته به کوفه
stimulus bound محرک- وابسته
stomatal وابسته به دهان
stomatic وابسته بدهان
corneal وابسته به قرنیه
subordinate class طبقه وابسته
compunctious وابسته به پشیمانی
communistic وابسته بکمونیسم
dermatic وابسته به زیرپوست
soudanese وابسته به soudan
dependent variable متغیر وابسته
sudanese وابسته به سودان
congestive وابسته به تراکم
commercial attache وابسته بازرگانی
commercial attache وابسته تجارتی
commercial attache وابسته تجاری
dependant variable متغیر وابسته
deltaic وابسته به دلتا
subunits یکانهای وابسته
adipic وابسته به چربی
connubial وابسته به زناشویی
marines وابسته به دریانوردی
marine وابسته به دریانوردی
maritime وابسته بدریانوردی
naval وابسته به کشتی
trophic وابسته بتغذیه
troy وابسته به تروا
tubuliferous وابسته به استکانیان
missions وابسته به ماموریت
materialistic وابسته به مادیات
paralytic وابسته به فلج
acoustical وابسته به شنوایی
degenerative وابسته به انحطاط
pancreatic وابسته به لوزالمعده
emotive وابسته به احساسات
trachean وابسته به نای
landed وابسته بزمین
generic وابسته به تیره
trigonometric وابسته به مثلثات
paralytics وابسته به فلج
mission وابسته به ماموریت
pessimistic وابسته به بدبینی
structurally وابسته به ساختمان
structural وابسته به بنا
structural وابسته به ساختمان
humans وابسته بانسان
ethnicity وابسته به نژادشناسی
ethnic وابسته به نژادشناسی
seminal وابسته به منی
municipal وابسته بشهرداری
undersurface وابسته بزیرسطح
structurally وابسته به بنا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com