Dictiornary-Farsi | وابسته به بدبینی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
pessimistic	وابسته به بدبینی


Other Matches

downbeat	بدبینی
pessimism	بدبینی
sceptics	پیروفلسفه بدبینی
skepsis	فلسفه بدبینی
sceptic	پیروفلسفه بدبینی
pessimistcally	از روی بدبینی
skeptics	پیروفلسفه بدبینی
skepticism	انتقادمضر واز روی بدبینی
pessimism	بدی مطلق فلسفه بدبینی
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
zygose	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
morphic	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associate	وابسته وابسته کردن
associating	وابسته وابسته کردن
associates	وابسته وابسته کردن
associated	وابسته وابسته کردن
physico chemical	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
carpal	وابسته به مچ
cantabrigian	وابسته به
interdependent	وابسته
cephalic	وابسته به سر
subordinates	وابسته
attendants	وابسته
monitorial	وابسته به
dependants	وابسته
congenerous	وابسته
comprador	وابسته
subordinating	وابسته
commissarial	وابسته به
dependant	وابسته
of kin	وابسته
tuitionary	وابسته به
attendant	وابسته
diphtheric	وابسته به
thereof=of that	وابسته به ان
related	وابسته
affiliate	وابسته
affiliated	وابسته
affiliates	وابسته
affiliating	وابسته
riverrine	وابسته به
belonging	وابسته ها
aquatic	وابسته به اب
attributable	وابسته به
germane	وابسته
pertaining	وابسته
sexual organs	وابسته به
attached	وابسته
pyretic	وابسته به تب
pyrexial	وابسته به تب
dependent	وابسته
adjective	وابسته
adjectives	وابسته
attache	وابسته
akin	وابسته
pertianing	وابسته
appurtenant	وابسته
syncop	وابسته به غش
federate	وابسته
federated	وابسته
federates	وابسته
federating	وابسته
thereof	وابسته به ان
plantar	وابسته به کف پا
pertinent	وابسته
pyrexic	وابسته به تب
subordinated	وابسته
correspondents	وابسته
levitical	وابسته به
hanger on	وابسته
messianic	وابسته به
contingent	وابسته
contingents	وابسته
relative	وابسته
israelitish	وابسته به
elfin	وابسته به جن
febile	وابسته به تب
elysian	وابسته به
wedded	وابسته
relevant	وابسته
correspondent	وابسته
subordinate	وابسته
connubial	وابسته به زناشویی
gnomonic	وابسته به شاخص
pocky	وابسته به ابله
paralytic	وابسته به فلج
paralytics	وابسته به فلج
plumbous	وابسته به سرب
pleural	وابسته به شامه شش
inspectoral	وابسته به بازرس ها
glandulous	وابسته به غدد
glandulose	وابسته به غدد
materialistic	وابسته به مادیات
marines	وابسته به دریانوردی
marine	وابسته به دریانوردی
gutturo nasal	وابسته بگلووبینی
indic	وابسته به هند
indonesian	وابسته به اندونزی
gular	وابسته به مری
inferential	وابسته به استنتاج
mission	وابسته به ماموریت
gregorian	وابسته به گریگوری
missions	وابسته به ماموریت
predial or prae	وابسته به زمین
jesuitic	وابسته به یسوعیون
inflexional	وابسته به صرف
potamic	وابسته به رودها
infusorial	وابسته به نمرویان
naval	وابسته به کشتی
inhibitive	وابسته به جلوگیری
inner directed	درون وابسته
maritime	وابسته بدریانوردی
intercollegiate	وابسته بکالج ها
irrigational	وابسته به ابیاری
piscatorial	وابسته به ماهیگیری
adipic	وابسته به چربی
aerological	وابسته بهواشناسی
aesculapian	وابسته به دارگونه طب
affiliated company	شرکت وابسته
air attache	وابسته هوایی
isthmian	وابسته به باریکه
altitudinal	وابسته به اوج
isthmic	وابسته به باریکه
gasolinic	وابسته به بنزین
galilean	وابسته به گالیله
lactic	وابسته به شیر
photic	وابسته به تولیدنور
laryngeal	وابسته بنای
acoustical	وابسته به شنوایی
piscatorial	وابسته به صیدماهی
piscatory	وابسته به ماهیگیری
gerontic	وابسته به پیری
interferential	وابسته به دخالت
internuptial	وابسته به عروسی
iraqi	وابسته به عراق
interoceptive	وابسته به احشاء
interrogatory	وابسته به سئوال
platinic	وابسته به پلاتین
geomantic	وابسته به رمالی
landed	وابسته بزمین
iranian	وابسته به ایران
pistillary	وابسته به مادگی گل
emotive	وابسته به احساسات
pancreatic	وابسته به لوزالمعده
degenerative	وابسته به انحطاط
piscatory	وابسته به صیدماهی
photic	وابسته به نوروروشنایی
generic	وابسته به تیره
hunnish	وابسته به هونها
hippocratic	وابسته به طب بقراط
hyperbolic	وابسته به هذلولی
psychiatric	وابسته به روانپزشکی
porcine	وابسته بخوک
pygmean	وابسته به پیگمی ها
hydrologic	وابسته به اب شناسی
pygmaean	وابسته به پیگمی ها
pythian	وابسته به "اپولو"
hydrological	وابسته به خواص اب
pyrrhic	وابسته به " پیروس "
menstrual	وابسته به قاعده گی
vital	وابسته بزندگی
vital	وابسته به زندگی
investigatory	وابسته به رسیدگی
scientific	وابسته بعلم
homicidal	وابسته به ادمکشی
humnanist	وابسته به بشردوستی
aesthetically	وابسته به زیبایی
cosmic	وابسته بگیتی
rhinal	وابسته به بینی
jugular	وابسته بوریدوداجی
jugulars	وابسته بوریدوداجی
matrimonial	وابسته به عروسی