English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
goechemical وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
Other Matches
apractic وابسته به تغییرات بافتی مغز
apraxic وابسته به تغییرات بافتی مغز
landform تغییرات سطح زمین در اثرعوامل طبیعی
pyrochemical وابسته به فعالیت شیمیایی درگرمای زیاد
geochemistry علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
predial or prae وابسته به زمین
geologic وابسته به زمین شناسی
geomagnetic وابسته به جاذبه زمین
geological وابسته به زمین شناسی
geothermal وابسته به حرارت مرکزی زمین
geothermic وابسته به حرارت مرکزی زمین
geogonostical وابسته به خارههای ویژه زمین
seismic وابسته به زمین لرزه مرتعش
geogonostic وابسته به شناسایی خارههای ویژه زمین
permian وابسته بدوره زمین شناسی پرمیان
hydrothermal وابسته به عمل ابهای گرم درپوسته زمین
geodesical وابسته بعلم زمین پیمایی درسطح کره
geodetic وابسته به علم زمین پیمایی درسطح کره
chthonian درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
chthonic درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
geostrophic وابسته به نیروی انحناء وپیچیدگی یا انقباضی که دراثرگردش زمین ایجادمیشود
mesozoic وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
neozoic وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
chemical survey بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
paleozoic وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
serf درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serfs درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
holocene وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
predials بردگان وابسته به زمین بردگان زراعتی
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
v , series سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
perelotok زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
transaction code کد تغییرات
oscilliations تغییرات
variations تغییرات
variation تغییرات
ranges دامنه تغییرات
social changes تغییرات اجتماعی
range دامه تغییرات
seasonal variations تغییرات فصلی
tolerance دامنه تغییرات
tolerances دامنه تغییرات
calculation variation انالیز تغییرات
qualitative changes تغییرات کیفی
quantitative changes تغییرات کمی
rate of changes نرخ تغییرات
taste changes تغییرات سلیقه
lateral shifts تغییرات عرضی
lateral shifts تغییرات جانبی
isothermal change تغییرات هم دما
adiabetic changes تغییرات ادیابتیک
incrementally تغییرات پلهای
calculus of variations حساب تغییرات
flux تغییرات پی در پی جریان
chance variations تغییرات تصادفی
transaction file فایل تغییرات
technological changes تغییرات فنی
flux and reflux تغییرات زمانه
f. and reflux تغییرات روزگار
output variability تغییرات تولید
physical change تغییرات فیزیکی
ranges دامه تغییرات
coefficient of variation ضریب تغییرات
ranged دامنه تغییرات
deflection shift تغییرات انحراف
depth varies عمق تغییرات
range دامنه تغییرات
ranged دامه تغییرات
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
covenant runing with land شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
revolutionising تغییرات اساسی دادن
Fundamental ( radical) changes. تغییرات اساسی وعمده
parabolic variation تغییرات سهمی شکل
revolutionize تغییرات اساسی دادن
revolutionises تغییرات اساسی دادن
revolutionized تغییرات اساسی دادن
go through changes <idiom> گرفتار تغییرات شدن
flux گداز تغییرات پی درپی
revolutionised تغییرات اساسی دادن
touch up <idiom> اصلاح کردن تغییرات
innovating تغییرات واصلاحاتی دادن در
innovates تغییرات واصلاحاتی دادن در
innovated تغییرات واصلاحاتی دادن در
minimal changes method روش کمترین تغییرات
revolutionizing تغییرات اساسی دادن
modular range دامنه تغییرات مدول
revolutionizes تغییرات اساسی دادن
variational calculus حسابان تغییرات [ریاضی]
aspect change تغییرات منظری هدف
electrodermal changes تغییرات برقی پوست
wind shear تغییرات سمتی باد
calculus of variations حساب تغییرات [ریاضی]
innovate تغییرات واصلاحاتی دادن در
variational calculus حساب تغییرات [ریاضی]
calculus of variations حسابان تغییرات [ریاضی]
cataplasia تغییرات قهقهرایی در سلول
chemic شیمیایی
chemical sense حس شیمیایی
chemical biological and radiological شیمیایی
chemical شیمیایی
chemicals شیمیایی
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse نوعی موشک زمین به زمین
crawling peg تغییرات جزئی در نرخ ارز
atmosphere related syndrome [ARS] حساسیت به تغییرات هوا [پزشکی]
rate میزان مهارت شدت تغییرات
stenothermy کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
meteoropathy حساسیت به تغییرات هوا [پزشکی]
rates میزان مهارت شدت تغییرات
sounding rocket موشک اکتشاف تغییرات جوی
aeromancy پیش بینی تغییرات هوا
military pay order جدول تغییرات حقوقی پرسنل
tolerance حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
total differential تغییرات کلی ممکنه در یک متغیر
tolerances حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
biosphere قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
chemical grouting تزریق شیمیایی
mulch ماده شیمیایی
chemical agent عامل شیمیایی
mulches ماده شیمیایی
fertilisers کود شیمیایی
chemical analyse تجزیه شیمیایی
chemical agent ماده شیمیایی
chemical ammunition مهمات شیمیایی
biochemical زیستی- شیمیایی
chemical analysis تجزیه شیمیایی
fertilizers کود شیمیایی
fertilizer کود شیمیایی
chemical bond پیوند شیمیایی
precipitates رسوب شیمیایی
chemiluminescence نورتابی شیمیایی
narcosis خواب شیمیایی
chemical weathering هوازدگی شیمیایی
chemical survey تجسس شیمیایی
chemical shift جابجایی شیمیایی
chemical species گونههای شیمیایی
chemical security تامین شیمیایی
chemical research پژوهش شیمیایی
chemical reactor واکنشگاه شیمیایی
chemism خاصیت شیمیایی
chemisorption جذب شیمیایی
precipitated رسوب شیمیایی
precipitate رسوب شیمیایی
decomposition هوازدگی شیمیایی
galvanic cell پیل شیمیایی
electrochemical برقی- شیمیایی
cloud attack تک با ابر شیمیایی
chemotropism گرایش شیمیایی
homolysis تجزیه شیمیایی
chemoreceptor گیرنده شیمیایی
chemical reaction واکنش شیمیایی
chemical properties خواص شیمیایی
chemical energy انرژی شیمیایی
chemical element عنصر شیمیایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com