English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
zonular وابسته به حلقه یا کمربندکوچک
Other Matches
base ring حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
looped بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
write enable ring حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
nests حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrule حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrules حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nest حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
looped حلقه درون حلقه دیگر
loops حلقه درون حلقه دیگر
crisp موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loop حلقه درون حلقه دیگر
crisps موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisper موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest موجدارکردن حلقه حلقه کردن
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bight حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
eye bolt حلقه حلقه اتصال
purling حلقه حلقه شدن
wreathy حلقه حلقه شده
purls حلقه حلقه شدن
convolute حلقه حلقه کردن
quoit حلقه پرتاب حلقه
purled حلقه حلقه شدن
purl حلقه حلقه شدن
adjusting ring حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associated وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
bell-flower حلقه گل
metamere حلقه
looped حلقه
hoops حلقه
eye حلقه
lunette حلقه
loop حلقه
collar حلقه
strop حلقه
curled حلقه
earring حلقه
curly حلقه حلقه
curl حلقه
curls حلقه
collars حلقه
eyeing حلقه
reel حلقه
vortex حلقه
reeled حلقه
cycles حلقه
reeling حلقه
vortexes حلقه
reels حلقه
cycle حلقه
vortices حلقه
eyes حلقه
eying حلقه
hoop حلقه
straps حلقه
strap حلقه
ring حلقه
ran حلقه
ear ring حلقه
fascias حلقه
grummet حلقه
gyre حلقه
gird حلقه
convolutions حلقه
convolution حلقه
loops حلقه
for/next loop حلقه NEXT/FOR
flower cup حلقه گل
fascia حلقه
anadem حلقه گل
meshes حلقه
coils حلقه
coiled حلقه
hank حلقه
coil حلقه
do while loop حلقه WHILE/DO
hanks حلقه
ring aperture حلقه
whorl حلقه
volute حلقه
whorls حلقه
wreath حلقه گل
wisp حلقه
wisps حلقه
link حلقه
verticil حلقه
wreaths حلقه گل
meshing حلقه
cycled حلقه
volution حلقه
mesh حلقه
encircled حلقه زدن
swivels حلقه خودگرد
encircle حلقه زدن
ringleted حلقه دار
encompasses حلقه زدن
looped حلقه دارکردن
looped حلقه شدن
encompassed حلقه زدن
loops حلقه شدن
encircling حلقه زدن
ringlety حلقه دار
loops حلقه زدن
positioning band حلقه استقرار
eyelet حلقه چشم
encircles حلقه زدن
eyelets حلقه چشم
ring current جریان در حلقه
loops حلقه طناب
swivelled حلقه خودگرد
ringleader سر حلقه رهبرشورشیان
swivelled حلقه گردان
ringleaders سر حلقه رهبرشورشیان
protection ring حلقه حفافت
under neath زیر حلقه
swivel حلقه خودگرد
loops حلقه دارکردن
encompassing حلقه زدن
ring current جریان حلقه
ring clossure حلقه بندی
swivels حلقه گردان
reel number شماره حلقه
raceway حلقه گردش
frog حلقه کمربند
frogs حلقه کمربند
looped حلقه زدن
encompass حلقه زدن
swivel حلقه گردان
grommet strop حلقه بافته
coils حلقه شدن
adaptor piece حلقه اتصال
endless loop حلقه بی انتها
endless loop حلقه بی پایان
end of reel انتهای حلقه
end link حلقه پایانی
end link حلقه انتهایی
drip loop حلقه ریزش اب
drawing blick حلقه کشش
draw in در حلقه دراوردن
annular حلقه مانند
annular حلقه وار
coiled حلقه شدن
coil حلقه شدن
grommet حلقه ضامن
grid mesh حلقه شبکه
gloria حلقه نور
segment حلقه بند
segment بند حلقه
segments حلقه بند
segments بند حلقه
feed reel حلقه خوراننده
missing link حلقه مفقوده
missing links حلقه مفقوده
fairy ring حلقه قارچ
eye splice حلقه دائم
annulary حلقه دار
annulate حلقه دار
bale sling strop حلقه بشکه
coil down حلقه کردن
closed loop حلقه مسدود
closed loop حلقه بسته
becket حلقه پارو
becket حلقه اتصال
cincture حلقه محوطه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com