English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
pediculate وابسته به خفاش
Other Matches
batted خفاش
bats خفاش
bat خفاش
reremouse خفاش
flying fox خفاش میوه خوار
leech خفاش خون اشام انگل
leeches خفاش خون اشام انگل
fruit bat خفاش میوه خوارنواحی گرمسیر
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associate وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
subordinating وابسته
subordinate وابسته
dependent وابسته
affiliating وابسته
dependant وابسته
diphtheric وابسته به
subordinates وابسته
carpal وابسته به مچ
elysian وابسته به
belonging وابسته ها
aquatic وابسته به اب
subordinated وابسته
monitorial وابسته به
attributable وابسته به
dependants وابسته
attendants وابسته
federate وابسته
syncop وابسته به غش
of kin وابسته
cephalic وابسته به سر
cantabrigian وابسته به
pertianing وابسته
interdependent وابسته
thereof=of that وابسته به ان
adjective وابسته
adjectives وابسته
akin وابسته
attendant وابسته
tuitionary وابسته به
federated وابسته
affiliates وابسته
affiliated وابسته
affiliate وابسته
related وابسته
pertinent وابسته
plantar وابسته به کف پا
thereof وابسته به ان
congenerous وابسته
febile وابسته به تب
comprador وابسته
commissarial وابسته به
federating وابسته
federates وابسته
attache وابسته
levitical وابسته به
correspondent وابسته
appurtenant وابسته
sexual organs وابسته به
pyretic وابسته به تب
relevant وابسته
pyrexial وابسته به تب
elfin وابسته به جن
pertaining وابسته
attached وابسته
pyrexic وابسته به تب
israelitish وابسته به
hanger on وابسته
messianic وابسته به
relative وابسته
contingent وابسته
contingents وابسته
germane وابسته
correspondents وابسته
wedded وابسته
riverrine وابسته به
scientific وابسته بعلم
anginal وابسته به گلودرد
photic وابسته به نوروروشنایی
antichristian وابسته به دجال
aortal وابسته بشاهرگ
porcine وابسته بخوک
aortic وابسته بشاهرگ
pharyngal وابسته به گلوگاه
radio carpal وابسته به زندبالاومچ
investigatory وابسته به رسیدگی
vital وابسته به زندگی
vital وابسته بزندگی
photic وابسته به تولیدنور
pyrrhic وابسته به " پیروس "
pygmaean وابسته به پیگمی ها
pygmean وابسته به پیگمی ها
menstrual وابسته به قاعده گی
altitudinal وابسته به اوج
analphabetic وابسته به بیسوادی
pythian وابسته به "اپولو"
air attache وابسته هوایی
homicidal وابسته به ادمکشی
solar وابسته بخورشید
army attache وابسته زمینی
perigeal وابسته به حضیضی
rectorial وابسته به rector
surgical وابسته به جراحی
periclean وابسته به پریکلس
oracular وابسته به وحی
matrimonial وابسته به عروسی
jugulars وابسته بوریدوداجی
jugular وابسته بوریدوداجی
rhinal وابسته به بینی
cosmic وابسته بگیتی
associated company شرکت وابسته
aesthetically وابسته به زیبایی
army attache وابسته نظامی
perigean وابسته به حضیضی
rectal وابسته به مقعد
photographic وابسته به عکاسی
radio ulnar وابسته به زندبالاوزندپائین
cuticular وابسته به پوست
naval وابسته به کشتی
ranine وابسته به وزغ
pharmacologic وابسته بداروشناسی
pharisaic وابسته به فریسی
shakespearian وابسته به شکسپیر
petrologic وابسته به سنگ
petiolar وابسته به برگدم
peruvian وابسته به پرو
perlitic وابسته به مروارید
archimedean وابسته به ارشمیدس
astronautical وابسته به فضانوردان
missions وابسته به ماموریت
marine وابسته به دریانوردی
marines وابسته به دریانوردی
connubial وابسته به زناشویی
pocky وابسته به ابله
materialistic وابسته به مادیات
paralytic وابسته به فلج
paralytics وابسته به فلج
subversion وابسته به خرابکاری
structurally وابسته به بنا
plumbous وابسته به سرب
pleural وابسته به شامه شش
generic وابسته به تیره
structurally وابسته به ساختمان
social وابسته بجامعه
maritime وابسته بدریانوردی
presbyterial وابسته به کشیش ها
predial or prae وابسته به زمین
pessimistic وابسته به بدبینی
nasal وابسته به منخرین
nasal وابسته به بینی
preemptive وابسته به حق شفعه
preemptive وابسته به پیشدستی
prefectoral وابسته به اداری
oratorical وابسته به سخنرانی
focal وابسته بکانون
potamic وابسته به رودها
planetary وابسته به سیاره
mission وابسته به ماموریت
press attache وابسته مطبوعاتی
structural وابسته به بنا
structural وابسته به ساختمان
piscatory وابسته به ماهیگیری
piscatorial وابسته به صیدماهی
acoustical وابسته به شنوایی
piscatorial وابسته به ماهیگیری
adipic وابسته به چربی
seminal وابسته به منی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com