Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
Oxbridge
وابسته به دانشگاههای آکسفورد و کمبریج
Other Matches
Oxbridge
دانشگاههای آکسفورد و کمبریج
Collegiate Gothic
[گوتیک غیرمذهبی در کالج کمبریج و آکسفورد در قرن نوزدهم میلادی]
pillsbury defence
دفاع کمبریج اسپرینگز
When is the last train to Oxford?
چه وقت آخرین قطار به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
When is the next train to Oxford?
چه وقت قطار بعدی به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
previous examination
نخستین امتحانی که درجه A.B در کمبریج باید داد
Ivy League
نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
little go
نخستین امتحانی که برای گرفتن درجه در a.b کمبریج باید داد
gentleman commoner
شاگرد ممتازدانشگاه اکسفوردو کمبریج که شهریهای بیشترازشاگردان عادی میپردازد
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associate
وابسته وابسته کردن
associated
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
associating
وابسته وابسته کردن
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
elysian
وابسته به
akin
وابسته
subordinating
وابسته
attache
وابسته
pertianing
وابسته
related
وابسته
pertinent
وابسته
pyrexic
وابسته به تب
pyretic
وابسته به تب
subordinates
وابسته
hanger on
وابسته
israelitish
وابسته به
adjective
وابسته
adjectives
وابسته
subordinate
وابسته
subordinated
وابسته
interdependent
وابسته
attributable
وابسته به
federates
وابسته
dependent
وابسته
pyrexial
وابسته به تب
federating
وابسته
federate
وابسته
attached
وابسته
monitorial
وابسته به
germane
وابسته
attendant
وابسته
diphtheric
وابسته به
appurtenant
وابسته
thereof
وابسته به ان
syncop
وابسته به غش
tuitionary
وابسته به
belonging
وابسته ها
attendants
وابسته
congenerous
وابسته
dependant
وابسته
dependants
وابسته
federated
وابسته
plantar
وابسته به کف پا
affiliate
وابسته
riverrine
وابسته به
commissarial
وابسته به
aquatic
وابسته به اب
sexual organs
وابسته به
elfin
وابسته به جن
wedded
وابسته
pertaining
وابسته
cantabrigian
وابسته به
febile
وابسته به تب
messianic
وابسته به
of kin
وابسته
contingent
وابسته
relative
وابسته
levitical
وابسته به
carpal
وابسته به مچ
relevant
وابسته
comprador
وابسته
affiliating
وابسته
affiliates
وابسته
thereof=of that
وابسته به ان
contingents
وابسته
cephalic
وابسته به سر
correspondents
وابسته
correspondent
وابسته
affiliated
وابسته
memory dependent
وابسته حافظه
toxicological
وابسته به زهرشناسی
humans
وابسته بانسان
machine dependent
وابسته ماشین
scolopendrine
وابسته به هزارپاها
machine dependent
وابسته به ماشین
ethnic
وابسته به نژادشناسی
ethnicity
وابسته به نژادشناسی
provencal
وابسته بشهر
ethnologic
وابسته به نژادشناسی
scribal
وابسته به کتابت
ethnical
وابسته به نژادشناسی
anatomical
وابسته به کالبدشناسی
anatomic
وابسته به کالبدشناسی
viral
وابسته به ویروس
menopausal
وابسته به یائسگی
cardiac
وابسته بدل
focal
وابسته بکانون
lukan
وابسته به لوقا
incidents
حتمی وابسته
incident
حتمی وابسته
floricultural
وابسته به گلکاری
oratorical
وابسته به سخنرانی
metatarsal
وابسته بمشط پا
meteorologic
وابسته به هواشناسی
slavishly
وابسته بتقلیدکورکورانه
slavish
وابسته بتقلیدکورکورانه
glandular
وابسته به غده
planetary
وابسته به سیاره
pulmonary
وابسته به ریه
social
وابسته بجامعه
macaronic
وابسته به ماکارونی
mensal
وابسته به میز
promethean
وابسته به پرومیتوس
programmatic
وابسته به پروگرام
structural
وابسته به ساختمان
structural
وابسته به بنا
eponymic
وابسته به سرخاندان
neural
وابسته بعصب
flexional
وابسته به صرف
structurally
وابسته به بنا
subversion
وابسته به خرابکاری
presbyterial
وابسته به کشیش ها
homicidal
وابسته به ادمکشی
psychiatric
وابسته به روانپزشکی
porcine
وابسته بخوک
maximal
وابسته به حداکثر
exegetic
وابسته به تفسیر
oracular
وابسته به وحی
manurial
وابسته بکود
menstrual
وابسته به قاعده گی
vital
وابسته بزندگی
vital
وابسته به زندگی
matrimonial
وابسته به عروسی
investigatory
وابسته به رسیدگی
matricidal
وابسته بمادرکشی
masticatory
وابسته به جویدن
radio carpal
وابسته به زندبالاومچ
ranine
وابسته به وزغ
rectal
وابسته به مقعد
rectorial
وابسته به rector
solar
وابسته بخورشید
photographic
وابسته به عکاسی
facultative
وابسته به faculty
marian
وابسته به مریم
rhinal
وابسته به بینی
radio ulnar
وابسته به زندبالاوزندپائین
far eastern
وابسته بخاوردور
surgical
وابسته به جراحی
jugulars
وابسته بوریدوداجی
pygmean
وابسته به پیگمی ها
mayoral
وابسته به شهردار
pubertal
وابسته به بلوغ
microscopic
وابسته به میکروسکپ
malarial
وابسته به مالاریا
pythian
وابسته به "اپولو"
municipal
وابسته بشهرداری
puberal
وابسته به بلوغ
seminal
وابسته به منی
eugenic
وابسته به به نژادی
psychologic
وابسته به روانشناسی
scansorial
وابسته بصعود
fetal
وابسته به جنین
saturnian
وابسته بزحل
satellitory
وابسته به اقمارسیارات
jugular
وابسته بوریدوداجی
scientific
وابسته بعلم
pygmaean
وابسته به پیگمی ها
mantic
وابسته به پیشگویی
faunistic
وابسته به جانوران
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com