English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
probationary وابسته به دوره کاراموزی یاازمایشی
Other Matches
apprenticeship دوره کاراموزی در CL به هر نوع کاراموزی اطلاق میشود که ماجورنبوده یا اجرت ان از دو پاونددر هفته تجاوز نکند
apprenticeships دوره کاراموزی در CL به هر نوع کاراموزی اطلاق میشود که ماجورنبوده یا اجرت ان از دو پاونددر هفته تجاوز نکند
study for bar دوره تعلیماتی و کاراموزی کانون وکلا را طی کردن درس حقوق خواندن
holocene وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
miocene وابسته به دوره سوم
miocenic وابسته به دوره سوم
preglacial وابسته به پیش از دوره یخ
paleocene وابسته به دوره پالیوسین
millenial وابسته به دوره هزار ساله
sexantenary وابسته به عد د06 یا دوره 06ساله
protogenetic وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
protogenic وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
pre chellean وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
preexilic وابسته به قبل از دوره اسارت یهود در بابل
postexilic وابسته به دوره بعد از اسارت یهود دربابل
paleolithic وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
mesozoic وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
neozoic وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
paleozoic وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
premedical دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
appernticeship کاراموزی
apprenticeship کاراموزی
apprenticeships کاراموزی
training کاراموزی
trains کاراموزی کردن
train کاراموزی کردن
trained کاراموزی کردن
training ورزش کاراموزی
preservice training کاراموزی پیش از خدمت
he was engagedon probation بعنوان کاراموزی اورا استخدام کردند
cooling off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregnum فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
probation کاراموزی به سر بردن محکومین جوان در مراکز اموزش مخصوص کانون اصلاح و تربیت
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
colporteur کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
production cycle زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
semifinal مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
associates وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
edges دوره
edge دوره
cycle دوره
period دوره
cycles دوره
term دوره
compass دوره
set دوره
sets دوره
setting up دوره
cycled دوره
contemporary هم دوره
outlined دوره
outline دوره
careered دوره
eras دوره
era دوره
careering دوره
Ice Age دوره یخ
course : دوره
coursed : دوره
courses : دوره
periphery دوره
peripheries دوره
instar دوره
outlines دوره
outlining دوره
border دوره
bordered دوره
bordering دوره
sessions دوره
pool دوره
pooled دوره
pools دوره
phases دوره
phased دوره
phase دوره
session دوره
career دوره
contemporaries هم دوره
one's d. دوره
perimeter دوره
circuits دوره
circuit دوره
stadiums دوره
stadium دوره
careers دوره
stadia دوره
he has run his race دوره
periodicity دوره
to have ones fling دوره
perimeters دوره
rhythm دوره
rhythms دوره
rims دوره
rim دوره
epochs دوره
periods دوره
reviewal دوره
terming دوره
felloe دوره
termed دوره
rimless بی دوره
epoch دوره
felly دوره
period of roll دوره تناوب
revolution یک دوره کامل
huckster دوره گرد
guarantee period دوره ضمانت
hucksters دوره گرد
revolutions یک دوره کامل
game cycle دوره بازی
duty cycle دوره کار
duty factor دوره کار
preparatory interval دوره امادگی
payback period دوره بازپرداخت
period of vibratio دوره ارتعاش
ages دوره عصر.
age دوره عصر.
pentad دوره پنجساله
flux linking a turn شاره دوره
financial period دوره مالی
practice period دوره تمرین
pliocene دوره پلیوسن
period of office دوره تصدی
estrous cycle دوره فحلی
period of instrument دوره سنجه
period of delivery دوره تحویل
fellyfelloe دوره درندگی
foreperiod پیش دوره
period of production دوره تولید
electoral legislative term دوره انتخابیه
payback period دوره برگشت
stretch خط ممتد دوره
stretched خط ممتد دوره
stretches خط ممتد دوره
grace period دوره مهلت
pedlary دوره گردی
elimination heat دوره مقدماتی
perlim دوره مقدماتی
germinal period دوره نوجنینی
toured یک دوره مسابقه
tournament یک دوره مسابقه
tournaments یک دوره مسابقه
action period دوره کنش
snakebite دوره بدشانسی
to serve apprenticeship دوره شاگردی
to run over دوره کردن
tip circle دوره نوک
processes دوره عمل
process دوره عمل
advanced course دوره عالی
short term دوره کوتاه
short period دوره کوتاه
touring یک دوره مسابقه
tours یک دوره مسابقه
trochoid دوره گرد
trivium دوره نخستین
trimester دوره سه ماهه
triennium دوره سه ساله
transition period دوره انتقال
transition period دوره گذار
sexennium دوره شش ساله
adolescence دوره جوانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com