Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
strategic
وابسته به رزم ارایی
Other Matches
taxonomies
ره ارایی
arrayal
صف ارایی
embattle
صف ارایی
taxonomy
ره ارایی
fig
ارایش صف ارایی
strategies
رزم ارایی
choreography
رقص ارایی
strategy
رزم ارایی
rally
صف ارایی کردن
rallies
صف ارایی کردن
rallied
صف ارایی کردن
tactics
رزم ارایی
deployment
موضع صف ارایی
figs
ارایش صف ارایی
taxidermy
پوست ارایی
topiary
درخت ارایی
layouts
صفحه ارایی
layout
صفحه ارایی
phonotactics
واج ارایی
formation
صف ارایی تشکیل
battle array
جنگ ارایی
to a troops
صف ارایی کردن
unaligned
بدون صف ارایی
lay out
صفحه ارایی
eco design
بوم ارایی
pitched battles
جنگ صف ارایی شده
to prank out oneself
خود ارایی کردن
to prink oneself up
خود ارایی کردن
to preen oneself
خود ارایی کردن
prink
خود ارایی کردن
lay out tool
ابزار صفحه ارایی
page layout program
برنامه صفحه ارایی
pitched battle
جنگ صف ارایی شده
kahn's test of symbol arrangement
ازمون نماد ارایی کان
roughs
صفحه ارایی پیش نویس
rigged
گول زدن دگل ارایی
rig
گول زدن دگل ارایی
rigs
گول زدن دگل ارایی
he lined up his men
مردان خود را در صف اورد صف ارایی کرد
tactic
ماهردرفنون جنگی تاکتیک یا رزم ارایی
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
associated
وابسته وابسته کردن
associate
وابسته وابسته کردن
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
attache
وابسته
federates
وابسته
dependant
وابسته
pertaining
وابسته
federated
وابسته
thereof
وابسته به ان
israelitish
وابسته به
febile
وابسته به تب
thereof=of that
وابسته به ان
federate
وابسته
levitical
وابسته به
dependants
وابسته
elfin
وابسته به جن
elysian
وابسته به
cantabrigian
وابسته به
congenerous
وابسته
riverrine
وابسته به
hanger on
وابسته
federating
وابسته
sexual organs
وابسته به
adjectives
وابسته
affiliating
وابسته
affiliates
وابسته
adjective
وابسته
affiliated
وابسته
affiliate
وابسته
pertinent
وابسته
comprador
وابسته
aquatic
وابسته به اب
commissarial
وابسته به
carpal
وابسته به مچ
pertianing
وابسته
pyretic
وابسته به تب
pyrexial
وابسته به تب
pyrexic
وابسته به تب
cephalic
وابسته به سر
akin
وابسته
syncop
وابسته به غش
diphtheric
وابسته به
related
وابسته
attendant
وابسته
attendants
وابسته
interdependent
وابسته
correspondent
وابسته
subordinate
وابسته
contingents
وابسته
correspondents
وابسته
belonging
وابسته ها
relative
وابسته
attributable
وابسته به
relevant
وابسته
wedded
وابسته
messianic
وابسته به
plantar
وابسته به کف پا
of kin
وابسته
germane
وابسته
contingent
وابسته
subordinated
وابسته
monitorial
وابسته به
tuitionary
وابسته به
appurtenant
وابسته
subordinating
وابسته
dependent
وابسته
subordinates
وابسته
attached
وابسته
maritime
وابسته بدریانوردی
dependant variable
متغیر وابسته
dependent variable
متغیر وابسته
naval
وابسته به کشتی
device dependent
وابسته به دستگاه
dermatic
وابسته به زیرپوست
deltaic
وابسته به دلتا
deathy
وابسته بمردن
stomatal
وابسته به دهان
stimulus bound
محرک- وابسته
cufic
وابسته به کوفه
trachean
وابسته به نای
paralytic
وابسته به فلج
materialistic
وابسته به مادیات
connubial
وابسته به زناشویی
marines
وابسته به دریانوردی
cuticular
وابسته به پوست
cuttural attache
وابسته فرهنگی
cycloidal
وابسته به دایره
marine
وابسته به دریانوردی
paralytics
وابسته به فلج
darky
وابسته به نژادسیاه
stomatic
وابسته بدهان
diaconal
وابسته بشماس
dominical
وابسته بخداوند
soudanese
وابسته به soudan
tubulifloral
وابسته به استکانیان
social
وابسته بجامعه
subversion
وابسته به خرابکاری
structurally
وابسته به بنا
structurally
وابسته به ساختمان
structural
وابسته به بنا
structural
وابسته به ساختمان
humans
وابسته بانسان
human
وابسته بانسان
ethnicity
وابسته به نژادشناسی
dramaturgic
وابسته به فن نمایش
ethnic
وابسته به نژادشناسی
tussive
وابسته به سرفه
seminal
وابسته به منی
dipteran
وابسته به دوبالان
planetary
وابسته به سیاره
trigonometric
وابسته به مثلثات
missions
وابسته به ماموریت
mission
وابسته به ماموریت
pessimistic
وابسته به بدبینی
bacchanal
وابسته به باکوس
nasal
وابسته به منخرین
diametral
وابسته بقطر
specie
وابسته بسکه
nasal
وابسته به بینی
trophic
وابسته بتغذیه
dioecious
وابسته به مگ س گیران
troy
وابسته به تروا
oratorical
وابسته به سخنرانی
diphtheritic
وابسته به خناق
tubuliferous
وابسته به استکانیان
focal
وابسته بکانون
subordinate class
طبقه وابسته
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com