English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
psychoanalytic وابسته به روانکاوی
Other Matches
psychoanalysis روانکاوی
analytic روانکاوی
neopsychoanalysis نو روانکاوی
analytical روانکاوی
depth psychology روانکاوی
didactic analysis روانکاوی اموزشی
didactic psychoanalysis روانکاوی اموزشی
psychanalyze روانکاوی کردن
classical psychoanalysis روانکاوی کلاسیک
psychologize پژوهش روانشناسی کردن روانکاوی کردن
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associates وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
affiliate وابسته
affiliates وابسته
elysian وابسته به
affiliating وابسته
germane وابسته
related وابسته
attendant وابسته
pertinent وابسته
affiliated وابسته
tuitionary وابسته به
contingent وابسته
contingents وابسته
subordinate وابسته
subordinated وابسته
aquatic وابسته به اب
comprador وابسته
attributable وابسته به
belonging وابسته ها
monitorial وابسته به
congenerous وابسته
diphtheric وابسته به
sexual organs وابسته به
plantar وابسته به کف پا
dependant وابسته
subordinating وابسته
dependants وابسته
subordinates وابسته
dependent وابسته
thereof وابسته به ان
attendants وابسته
levitical وابسته به
attache وابسته
interdependent وابسته
pertianing وابسته
wedded وابسته
appurtenant وابسته
cantabrigian وابسته به
israelitish وابسته به
carpal وابسته به مچ
pyretic وابسته به تب
pyrexial وابسته به تب
riverrine وابسته به
akin وابسته
adjectives وابسته
adjective وابسته
thereof=of that وابسته به ان
hanger on وابسته
relative وابسته
pyrexic وابسته به تب
attached وابسته
elfin وابسته به جن
syncop وابسته به غش
commissarial وابسته به
federates وابسته
of kin وابسته
messianic وابسته به
federated وابسته
relevant وابسته
federate وابسته
pertaining وابسته
federating وابسته
correspondent وابسته
febile وابسته به تب
correspondents وابسته
cephalic وابسته به سر
piscatorial وابسته به صیدماهی
periclean وابسته به پریکلس
associated company شرکت وابسته
army attache وابسته زمینی
degenerative وابسته به انحطاط
pancreatic وابسته به لوزالمعده
photic وابسته به نوروروشنایی
piscatory وابسته به صیدماهی
piscatory وابسته به ماهیگیری
analphabetic وابسته به بیسوادی
affiliated company شرکت وابسته
astronautical وابسته به فضانوردان
peruvian وابسته به پرو
perigeal وابسته به حضیضی
army attache وابسته نظامی
petrologic وابسته به سنگ
air attache وابسته هوایی
antichristian وابسته به دجال
pharisaic وابسته به فریسی
aesculapian وابسته به دارگونه طب
aortal وابسته بشاهرگ
pygmaean وابسته به پیگمی ها
nasolabial وابسته به لب و بینی
aortic وابسته بشاهرگ
aerological وابسته بهواشناسی
anginal وابسته به گلودرد
acoustical وابسته به شنوایی
photic وابسته به تولیدنور
pharyngal وابسته به گلوگاه
perigean وابسته به حضیضی
piscatorial وابسته به ماهیگیری
archimedean وابسته به ارشمیدس
perlitic وابسته به مروارید
adipic وابسته به چربی
altitudinal وابسته به اوج
pharmacologic وابسته بداروشناسی
cosmic وابسته بگیتی
menstrual وابسته به قاعده گی
vital وابسته بزندگی
vital وابسته به زندگی
investigatory وابسته به رسیدگی
pubertal وابسته به بلوغ
scientific وابسته بعلم
puberal وابسته به بلوغ
psychologic وابسته به روانشناسی
municipal وابسته بشهرداری
seminal وابسته به منی
provencal وابسته بشهر
ethnic وابسته به نژادشناسی
pleural وابسته به شامه شش
aesthetically وابسته به زیبایی
ethnicity وابسته به نژادشناسی
promethean وابسته به پرومیتوس
pyrrhic وابسته به " پیروس "
pythian وابسته به "اپولو"
porcine وابسته بخوک
rhinal وابسته به بینی
jugular وابسته بوریدوداجی
jugulars وابسته بوریدوداجی
matrimonial وابسته به عروسی
rectorial وابسته به rector
oracular وابسته به وحی
surgical وابسته به جراحی
rectal وابسته به مقعد
ranine وابسته به وزغ
radio ulnar وابسته به زندبالاوزندپائین
radio carpal وابسته به زندبالاومچ
photographic وابسته به عکاسی
solar وابسته بخورشید
homicidal وابسته به ادمکشی
pygmean وابسته به پیگمی ها
psychiatric وابسته به روانپزشکی
programmatic وابسته به پروگرام
human وابسته بانسان
humans وابسته بانسان
potamic وابسته به رودها
naval وابسته به کشتی
maritime وابسته بدریانوردی
marine وابسته به دریانوردی
marines وابسته به دریانوردی
connubial وابسته به زناشویی
pocky وابسته به ابله
materialistic وابسته به مادیات
paralytic وابسته به فلج
paralytics وابسته به فلج
plumbous وابسته به سرب
generic وابسته به تیره
oratorical وابسته به سخنرانی
platinic وابسته به پلاتین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com