English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
Other Matches
pliocene وابسته بدوره پلیوسن
prepuberal وابسته بدوره قبل از بلوغ
prebubertal وابسته بدوره قبل از بلوغ
permian وابسته بدوره زمین شناسی پرمیان
postglacial وابسته بدوره بعد از عصریخ بندان
mesolithic وابسته بدوره بین عصر حجر قدیم وجدید میانسنگی
mesozoic وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
kame تپه کوچک متشکله ازسنگ وخاک اب اورد متعلق بدوره یخبندان
folkish وابسته به توده مردم
folklike وابسته به توده مردم
avocational وابسته بکار فرعی
preschool وابسته بدوره پیش کودکستان کودکستان
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associate وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
relevant وابسته
subordinate وابسته
elfin وابسته به جن
congenerous وابسته
affiliating وابسته
elysian وابسته به
affiliates وابسته
messianic وابسته به
thereof وابسته به ان
commissarial وابسته به
attendant وابسته
attendants وابسته
dependants وابسته
of kin وابسته
aquatic وابسته به اب
wedded وابسته
appurtenant وابسته
attributable وابسته به
attache وابسته
thereof=of that وابسته به ان
pertaining وابسته
comprador وابسته
dependant وابسته
israelitish وابسته به
contingent وابسته
contingents وابسته
subordinating وابسته
hanger on وابسته
diphtheric وابسته به
subordinated وابسته
syncop وابسته به غش
affiliated وابسته
affiliate وابسته
related وابسته
pyrexic وابسته به تب
pyrexial وابسته به تب
correspondent وابسته
correspondents وابسته
pyretic وابسته به تب
subordinates وابسته
pertinent وابسته
adjective وابسته
relative وابسته
attached وابسته
carpal وابسته به مچ
akin وابسته
interdependent وابسته
plantar وابسته به کف پا
adjectives وابسته
sexual organs وابسته به
dependent وابسته
monitorial وابسته به
federate وابسته
riverrine وابسته به
federating وابسته
levitical وابسته به
federates وابسته
febile وابسته به تب
cantabrigian وابسته به
belonging وابسته ها
pertianing وابسته
germane وابسته
federated وابسته
tuitionary وابسته به
cephalic وابسته به سر
symphyseal وابسته به همرویش
visual وابسته به دید
visually وابسته به دید
secular وابسته بدنیا
troy وابسته به تروا
icarian وابسته به ایکاروس
monotheistic وابسته به توحید
idiographic وابسته به مجاز
symbiotic وابسته به همزیگری
maternity وابسته به زایمان
ichthyic وابسته به ماهی
atavistic وابسته به نیاکان
visuals وابسته به دید
galactic وابسته به کهکشان
syncretic وابسته به همتایی
auditive وابسته به شنوایی
trachean وابسته به نای
trigonometric وابسته به مثلثات
iatric وابسته به پزشکی
comic وابسته به کمدی
comics وابسته به کمدی
tubulifloral وابسته به استکانیان
astronautical وابسته به فضانوردان
inspectoral وابسته به بازرس ها
mimetic وابسته به تقلید
associated company شرکت وابسته
memory dependent وابسته حافظه
mythologic وابسته به اساطیر
tussive وابسته به سرفه
army attache وابسته زمینی
supererogatory وابسته به بس پردازی
tubuliferous وابسته به استکانیان
hypochondriacal وابسته به تهیگاه
presbyterial وابسته به کشیش ها
sympathetics پی یا عصب که وابسته به
angelic وابسته به فرشته
angelical وابسته به فرشته
trophic وابسته بتغذیه
probationary وابسته به التزام
myelogenous وابسته بمغزاستخوان
attache وابسته نظامی
mensal وابسته به میز
swinish وابسته به خوک
menopausal وابسته به یائسگی
army attache وابسته نظامی
thermometric وابسته به گرماسنج
texas وابسته به تکزاس
time dependent وابسته به زمان
plumbous وابسته به سرب
photic وابسته به تولیدنور
military attache وابسته نظامی
bacterial وابسته به باکتری
photic وابسته به نوروروشنایی
microscopical وابسته به ریزبین
tonsorial وابسته به سلمانی
toplogic وابسته به مکانشناسی
tetanal وابسته به کزاز
infusorial وابسته به نمرویان
incorporative وابسته به الحاق
cervical وابسته به گردن
thermometric وابسته به گرماسنجی
indonesian وابسته به اندونزی
therof وابسته بان
psychologic وابسته به روانشناسی
masonic وابسته به فراماسون
indic وابسته به هند
tibial وابسته بدرشت نی
theosophical وابسته به عرفان
inferential وابسته به استنتاج
inflexional وابسته به صرف
declamatory وابسته به دکلمه
provencal وابسته بشهر
terpsichorean وابسته به رقص
Koranic وابسته بقران
migratory وابسته به مهاجرت
sermons وابسته بموعظه
meteorologic وابسته به هواشناسی
tutelary وابسته بقیمومت
inner directed درون وابسته
tarsal وابسته بقوزک پا
metatarsal وابسته بمشط پا
auricular وابسته بشنوایی
pocky وابسته به ابله
totemic وابسته به توتم
totemistic وابسته به توتم
synesthetic وابسته به همرنجی
promethean وابسته به پرومیتوس
sermon وابسته بموعظه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com