Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
bionic
وابسته به زیست سازه شناسی
Other Matches
psychbiology
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
lateral meniscus
منیسک خارجی
[کالبد شناسی]
[زیست شناسی]
to tip something
[British E]
ذخیره کردن چیزی
[محیط زیست]
[بوم شناسی]
[حفاظت محیط زیست]
to tip something
[British E]
رسوب کردن چیزی
[محیط زیست]
[بوم شناسی]
[حفاظت محیط زیست]
to tip something
[British E]
ته نشین شدن چیزی
[محیط زیست]
[بوم شناسی]
[حفاظت محیط زیست]
immunogenetics
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
biologism
زیست شناسی
biology
زیست شناسی
philological
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
phenology
زیست پدیده شناسی
bioclimatology
زیست اقلیم شناسی
life zone
منطقه زیست شناسی
environmentalism
محیط زیست شناسی
geobiology
زمین زیست شناسی
bacteriologic
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
biologic
زیست شناسی معرفت الحیات
genetic screen
بررسی ژن
[پزشکی]
[زیست شناسی]
host
ارگانیسم میزبان
[زیست شناسی]
host organism
ارگانیسم میزبان
[زیست شناسی]
genetic analysis
بررسی ژن
[پزشکی]
[زیست شناسی]
gene analysis
بررسی ژن
[پزشکی]
[زیست شناسی]
to be parasitic
[on]
پارازیتی شدن
[زیست شناسی]
to be parasitic
[on]
انگلی شدن
[زیست شناسی]
adenoid
لوزه سوم
[کالبدشناسی]
[زیست شناسی]
medial meniscus
منیسک داخلی
[زیست شناسی]
[کالبدشناسی]
biotecture
[معماری تاثیر گرفته از زیست شناسی]
genetic analysis
بررسی ژنتیکی
[پزشکی]
[زیست شناسی]
genetic screen
بررسی ژنتیکی
[پزشکی]
[زیست شناسی]
pharyngeal tonsil
لوزه سوم
[کالبدشناسی]
[زیست شناسی]
paleontology
مبحث زیست شناسی دوران قدیم
nasopharyngeal tonsil
لوزه سوم
[کالبدشناسی]
[زیست شناسی]
gene analysis
بررسی ژنتیکی
[پزشکی]
[زیست شناسی]
biology
زیست شناسی زندگی حیوانی وگیاهی هرناحیه
bio-
پیشوند وابسته به زیست یا زیستشناسی
radiobiology
مبحث زیست شناسی مربوط به تشعشعات رادیو اکتیو
paleontologist
ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
genetics
شاخهای از علم زیست شناسی که در باره انتقال وراثت
phenology
مبحث رابطه بین اب وهواوتغییرات حاصله در پدیدههای زیست شناسی
limnology
بخشی از زیست شناسی که درباره موجودات اب شیرین بحث میکند
neurologic
وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
biocenology
رشتهای از زیست شناسی که از اجتماعی موجودات و تاثیرانها بریکدیگر بحث میکند
hematology
شاخهای از زیست شناسی که درباره خون ودستگاههای خونساز بحث میکند
biogeography
رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
biotechnology
ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
laryngological
وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hydrologic
وابسته به اب شناسی
colony
گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند
[زیست شناسی]
agrobiology
مطالعهء مواد غذایی خاک زیست شناسی خاک
ichthyological
وابسته به ماهی شناسی
paleontological
وابسته به دیرین شناسی
pathologic
وابسته به اسیب شناسی
phenomenological
وابسته به پدیده شناسی
sociologic
وابسته به انسگان شناسی
geological
وابسته به زمین شناسی
histologic
وابسته به بافت شناسی
hypnological
وابسته به خواب شناسی
immunologic
وابسته به ایمنی شناسی
conchological
وابسته بصدف شناسی
volcanologic
وابسته به اتشفشان شناسی
numismatic
وابسته به سکه شناسی
teleologic
وابسته به پایان شناسی
therapeutic
وابسته به درمان شناسی
geologic
وابسته به زمین شناسی
orographic
وابسته به کوه شناسی
histological
وابسته به بافت شناسی
orological
وابسته بکوه شناسی
sociological
وابسته به جامعه شناسی
ornithological
وابسته به پرنده شناسی
lithologic
وابسته به سنگ شناسی
oncologic
وابسته به غده شناسی
linguistic
وابسته به زبان شناسی
toxicologic
وابسته به زهر شناسی
toxicol gical
وابسته به زهر شناسی
ontogenetic
وابسته به رشد شناسی
craniological
وابسته به جمجمه شناسی
ontological
وابسته به هستی شناسی
linguistically
وابسته به زبان شناسی
herpetological
وابسته بخزنده شناسی
odontological
وابسته بدندان شناسی
archaeological
وابسته به باستان شناسی
archeological
وابسته به باستان شناسی
petrologic
وابسته به سنگ شناسی
kinematical
وابسته به جنبش شناسی
osteologic
وابسته به استخوان شناسی
botanical
وابسته به گیاه شناسی
ornithologic
وابسته به پرنده شناسی
phytopathologic
وابسته به اسیب شناسی گیاهان
sociologic
وابسته بجامعه شناسی انسگانی
synecologic
وابسته به بوم شناسی گروهی
zoological
وابسته به جانور شناسی حیوان
zoographical
وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
philogical
وابسته به علم زبان یا لغت شناسی
physiognomic
وابسته به قیافه شناسی سیما شناس
zoographic
وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
physiognomonic
تشخیس دهنده وابسته به قیافه شناسی
biologic
وابسته بعلم حیات یا زندگی شناسی
hymnologic
وابسته به سرود شناسی یاسرود سازی
astrologic
وابسته به نجوم بینی یا طالع شناسی
permian
وابسته بدوره زمین شناسی پرمیان
phonological
وابسته به صوت شناسی یادگرگونی صدا در زبان
anthropological
وابسته بانسان شناسی مربوط بطبیعت انسانی
archeologic
وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
mesozoic
وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
neozoic
وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
paleozoic
وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
holocene
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
eco-branch
شعبه زیست بوم
[شاخه اقتصاد مناسب با زیست بوم]
ophthalmological
وابسته به چشم شناسی یاناخوشیهای چشم
constructed
سازه
structuring
سازه
structures
سازه
constructing
سازه
constructs
سازه
structure
سازه
construct
سازه
factors
سازه
factor
سازه
frame
سازه
environmental preservation
نگهداشت زیست محیطی حفافت زیست محیطی
hypothetical construct
سازه فرضی
element area
سازه تصویر
heating unit
سازه گرمساز
construct validity
اعتبار سازه
factor of safety
سازه ابیمی
concrete structure
سازه بتنی
picture element
سازه تصویر
elements
سازه برقی
structrual engineering industry
صنعت سازه
positive element
سازه مثبت
steel framed structured
سازه فولادی
negative element
سازه منفی
element
سازه برقی
eye-catcher
سازه تزئینی
internal structure
سازه داخلی
sextets
نغمه شش سازه یا شش اوازه
sextet
نغمه شش سازه یا شش اوازه
ecological factor
سازه بوم شناختی
cellular structure
ساختارسلولی سازه سلولی
sextette
نغمه شش سازه یا شش اوازه
constituent
سازه تشکیل دهنده
frame partition
جداگر سازه دار
constituents
سازه تشکیل دهنده
crystalline structure
سازه بلوری ساختمان کریستالی
distortion
تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
distortions
تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
entomology
حشره شناسی
[حشره شناسی]
[جانور شناسی]
[رشته دانشگاهی]
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
philology
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
landing wires
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
Cinoiserie
[سبک معماری اروپایی از هنر سازه های چینی که اولین بار در قرن هفدهم میلادی استفاده شد.]
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
karyology
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
zoo ecology
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
kinematics
حرکت شناسی جنبش شناسی
typology
گونه شناسی نوع شناسی
reserve factor
نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monocoque
ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
ornithology
پرنده شناسی
[جانور شناسی]
[پرنده شناسی]
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
symbion
هم زیست
performance of the dam
زیست سد
bio-
زیست -
biogen
زیست زا
subsistence
زیست
pathologically
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
environments
محیط زیست
settlement
زیست گاه
modus vivendi
شیوه زیست
subsist
زیست کردن
inhabitant
زیست کننده در
settlements
زیست گاه
subsisted
زیست کردن
biogenosphere
زیست کره
eco-
زیست بوم
biogeographic
زیست جغرافیایی
biogeography
زیست جغرافی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com