Dictiornary-Farsi | وابسته به سلعه لحمی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
sarcomatous	وابسته به سلعه لحمی


Other Matches

sarcomatous tumour	سلعه لحمی
sarcomatous	لحمی
sarcomatous	دچارسلعه لحمی
oedema	استقسا لحمی
polypus	بواسیر لحمی
polypus of the nose	بواسیر لحمی بینی
polyposis	دچاری بگوشت زیادی یابواسیر لحمی
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
lithic	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
Neanderthal	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associated	وابسته وابسته کردن
associating	وابسته وابسته کردن
associates	وابسته وابسته کردن
associate	وابسته وابسته کردن
epistemologycal	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
federated	وابسته
comprador	وابسته
thereof	وابسته به ان
relative	وابسته
congenerous	وابسته
riverrine	وابسته به
federate	وابسته
commissarial	وابسته به
cephalic	وابسته به سر
contingents	وابسته
interdependent	وابسته
sexual organs	وابسته به
aquatic	وابسته به اب
subordinate	وابسته
subordinated	وابسته
contingent	وابسته
subordinates	وابسته
carpal	وابسته به مچ
germane	وابسته
attendants	وابسته
subordinating	وابسته
levitical	وابسته به
attendant	وابسته
plantar	وابسته به کف پا
elysian	وابسته به
elfin	وابسته به جن
febile	وابسته به تب
pertianing	وابسته
wedded	وابسته
attributable	وابسته به
diphtheric	وابسته به
federates	وابسته
of kin	وابسته
pyrexic	وابسته به تب
pyrexial	وابسته به تب
pyretic	وابسته به تب
hanger on	وابسته
federating	وابسته
dependant	وابسته
dependants	وابسته
attached	وابسته
pertaining	وابسته
belonging	وابسته ها
israelitish	وابسته به
monitorial	وابسته به
tuitionary	وابسته به
messianic	وابسته به
adjectives	وابسته
adjective	وابسته
akin	وابسته
affiliating	وابسته
affiliate	وابسته
syncop	وابسته به غش
affiliated	وابسته
pertinent	وابسته
appurtenant	وابسته
thereof=of that	وابسته به ان
affiliates	وابسته
attache	وابسته
correspondents	وابسته
dependent	وابسته
correspondent	وابسته
related	وابسته
relevant	وابسته
cantabrigian	وابسته به
faunistic	وابسته به جانوران
far eastern	وابسته بخاوردور
inspectoral	وابسته به بازرس ها
hippocratic	وابسته به طب بقراط
haemic	وابسته بخون
infusorial	وابسته به نمرویان
galilean	وابسته به گالیله
irrigational	وابسته به ابیاری
gasolinic	وابسته به بنزین
interrogatory	وابسته به سئوال
laryngitic	وابسته به نای
folkish	وابسته به فولکلور
folklorish	وابسته به فولکلور
flexional	وابسته به صرف
iranian	وابسته به ایران
iraqi	وابسته به عراق
fetal	وابسته به جنین
interoceptive	وابسته به احشاء
floricultural	وابسته به گلکاری
laryngeal	وابسته بنای
internuptial	وابسته به عروسی
interferential	وابسته به دخالت
intercollegiate	وابسته بکالج ها
inhibitive	وابسته به جلوگیری
geomantic	وابسته به رمالی
gerontic	وابسته به پیری
isthmic	وابسته به باریکه
indic	وابسته به هند
incorporative	وابسته به الحاق
idiographic	وابسته به مجاز
humnanist	وابسته به بشردوستی
hunnish	وابسته به هونها
hyperbolic	وابسته به هذلولی
hydrologic	وابسته به اب شناسی
hydrological	وابسته به خواص اب
hygroscopic	وابسته به نم نما
jesuitic	وابسته به یسوعیون
hypochondriacal	وابسته به تهیگاه
ichthyic	وابسته به ماهی
kufic	وابسته به کوفه
icarian	وابسته به ایکاروس
indonesian	وابسته به اندونزی
glandulose	وابسته به غدد
glandulous	وابسته به غدد
gnomonic	وابسته به شاخص
gregorian	وابسته به گریگوری
gular	وابسته به مری
gutturo nasal	وابسته بگلووبینی
lactic	وابسته به شیر
inflexional	وابسته به صرف
inferential	وابسته به استنتاج
hematic	وابسته به خون
inner directed	درون وابسته
homeric	وابسته به هومر
horatian	وابسته به هوراس
isthmian	وابسته به باریکه
iatric	وابسته به پزشکی
auricular	وابسته بشنوایی
analphabetic	وابسته به بیسوادی
altitudinal	وابسته به اوج
air attache	وابسته هوایی
affiliated company	شرکت وابسته
aesculapian	وابسته به دارگونه طب
aerological	وابسته بهواشناسی
adipic	وابسته به چربی
acoustical	وابسته به شنوایی
degenerative	وابسته به انحطاط
pancreatic	وابسته به لوزالمعده
anginal	وابسته به گلودرد
antichristian	وابسته به دجال
auditive	وابسته به شنوایی
texas	وابسته به تکزاس
attache	وابسته نظامی
astronautical	وابسته به فضانوردان
associated company	شرکت وابسته
army attache	وابسته زمینی
army attache	وابسته نظامی
archimedean	وابسته به ارشمیدس
aortic	وابسته بشاهرگ
aortal	وابسته بشاهرگ
emotive	وابسته به احساسات
landed	وابسته بزمین
generic	وابسته به تیره
nasal	وابسته به بینی
oratorical	وابسته به سخنرانی
focal	وابسته بکانون
planetary	وابسته به سیاره
social	وابسته بجامعه
subversion	وابسته به خرابکاری
structurally	وابسته به بنا
structural	وابسته به بنا
structural	وابسته به ساختمان