Dictiornary-Farsi | وابسته به شانه وبازو | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)

English	Persian
scapulo humeral	وابسته به شانه وبازو


Other Matches

ctenophoran	وابسته بشانه داران جانور شانه دار
hackle	شانه مخصوص شانه کردن لیفهای کتان وابریشم کتان زن
reed	شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
head to head	رقابت شانه به شانه
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
combed	شانه
pitchforks	شانه
comb	شانه
pitchfork	شانه
beater	شانه
harrower	شانه زن
master slave manipulator	یک شانه
iekke	شانه ها
scapulas	شانه
scapula	شانه
omoplate	شانه
combing	شانه
epaule	شانه
combings	دم شانه
shouldered	شانه
boek bou	شانه
shouldering	شانه
shoulder	شانه
shoulders	شانه
clip	شانه فشنگ
clipped	شانه فشنگ
clippings	شانه فشنگ
clips	شانه فشنگ
shouldered	شانه راه
lapwings	شانه بسر
harnessed	بند شانه
bough	شانه حیوان
boughs	شانه حیوان
harness	بند شانه
shoulder	شانه راه
harnessing	بند شانه
lapwing	شانه بسر
pectinated	شانه دار
hard shoulder	شانه استوار
hatchel	شانه کتان
shouldering	شانه راه
neck and neck	شانه بشانه
shoulders	شانه راه
curries	شانه یا قشوکردن
curry	شانه یا قشوکردن
hoopoe	شانه بسر
unkempt	شانه نکرده
clip ejector	شانه پران
clip laten	شانه گیر
comb case	شانه دان
ctenoid	شانه مانند
hackle	شانه کردن
ctenophora	شانه داران
fly comb	شانه ارهای
flush shoulder	شانه همکف
flush shoulder	شانه همسطح
flax comb	شانه کتان
brushed	شانه خورده
cop-out	شانه خالی
cop-outs	شانه خالی
ctenophore	شانه داران
epauliere	شانه پوش
Comb ( brush ) your hair .	موهایت را شانه کن
rake comb	شانه شیاری
honeycomb	شانه عسل
honeycombs	شانه عسل
verges	شانه نااستوار
verges	شانه راه
honey comb	شانه عسل
heckle	شانه کردن
heckled	شانه کردن
heckles	شانه کردن
heckling	شانه کردن
shoulder blade	استخوان شانه
shoulder blades	استخوان شانه
verge	شانه نااستوار
verge	شانه راه
arch spring line	شانه طاق
broad shouldered	شانه پهن
epauliere	زره شانه
raised shoulder	شانه برجسته
teazle	شانه زدن
teazels	شانه چوپان
shoulder of road	شانه راه
Afro pick	شانه مخصوص فر
scaular	استخوان شانه
teasels	شانه چوپان
shoulder brace	شانه بند
teazles	شانه چوپان
teazle	شانه چوپان
teasel	شانه چوپان
shoulder balance	بالانس شانه
soft shoulder	شانه هموار
rack type cutter	شانه رنده
hard shouder	شانه راست
raised shoulder	شانه سکویی
teazel	شانه زدن
sister services	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
repudiate	شانه خالی کردن
shirk	شانه خالی کردن
teazles	خارزدن شانه زدن
flinches	شانه خالی کردن
flinched	شانه خالی کردن
evade	شانه خالی کردن
flinch	شانه خالی کردن
verges	شانه تثبیت نشده
verges	شانه تحکیم نشده
verge	شانه خاکی جاده
beat	شانه خالی کردن
pectinate	شانهای شانه دار
teazel	خارخسک شانه چوپان
shrugging	شانه را بالا انداختن
verge	شانه تثبیت نشده
verge	شانه تحکیم نشده
teazels	خارزدن شانه زدن
bleneh	شانه خالی کردن
teasers	شانه کننده پشم
teeth of the comb	دندانه های شانه
shirks	شانه خالی کردن از
shirking	شانه خالی کردن از
shirked	شانه خالی کردن از
shirk	شانه خالی کردن از
teaser	شانه کننده پشم
shrugged	شانه را بالا انداختن
shrug	شانه را بالا انداختن
quail	شانه خالی کردن
teasel	خارزدن شانه زدن
shrink	شانه خالی کردن از
shrinking	شانه خالی کردن از
shrinks	شانه خالی کردن از
weasels	شانه خالی کردن
weasel	شانه خالی کردن
quails	شانه خالی کردن
camail	زره شانه وگردن
teasels	خارزدن شانه زدن
comber	ماشین شانه زنی
verges	شانه خاکی جاده
hard shoulder	شانه تحکیم شده
shouldering	هرچیزی شبیه شانه
winnowwing fan	جام پنجه شانه
shouldered	هرچیزی شبیه شانه
acromial	متعلق بنوک شانه
shoulders	هرچیزی شبیه شانه
flinching	شانه خالی کردن
shoulder roll	چرخیدن روی شانه ها
shoulder	هرچیزی شبیه شانه
square shouldered	دارای شانه پهن
horned grebe	مرغابی شانه بسر
hard shoulder	شانه تثبیت شده
cop-out	شانه خالی کردن
clipped	شانه فشنگ گیره کاغذ
heckles	بباد طعنه گرفتن شانه
hatchel	کتان پاک کن شانه زدن
heckling	بباد طعنه گرفتن شانه
subscapular	واقع در زیر استخوان شانه
clips	شانه فشنگ گیره کاغذ
carding	شانه کردن پشم یاپنبه
dabchick	اسفرود بی دم یامرغابی شانه بسر
clippings	شانه فشنگ گیره کاغذ
clip	شانه فشنگ گیره کاغذ
back-comb	شانه کردن مو به سمت فرق سر
heckle	بباد طعنه گرفتن شانه
He shrugged his shoulders.	او [مرد] شانه اش را بالا انداخت.
shoulder block	سد کردن حریف با ضربه شانه
to c. ata difficulty	ازسختی شانه خالی کردن
heckled	بباد طعنه گرفتن شانه
ravel	شانه مخصوص جداکردن تارهای نخ
narani seogi	ایستادن موازی پاها همعرض شانه
shrink one's duty	از انجام وظیفه شانه خالی کردن
You cannot put old heads on young shoulders . <proverb>	سر پیر نتوان بر شانه جوان بگذاشت .
To shirk ones responsibility .	اززیر با رمسئولیت شانه خالی کردن
lie down	از زیرکار شانه خالی کردن درازکشیدن
to reject something with a shrug [of the shoulders]	با شانه بالا انداختن چیزی را رد کردن
shoulder knot	روبان یاحمایل زینتی روی شانه
shrugging	بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
shrug	بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
lie-down	از زیرکار شانه خالی کردن درازکشیدن
d. muscle	ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی