English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
vespertilian وابسته به شبکور
Other Matches
flitter mouse شبکور
moon blind شبکور
night blind شبکور
nyctalopic شبکور
reremouse شبکور
moon eyed شبکور
kalong شبکور بزرگ
pipistrel یکجور شبکور کوچک
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associate وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
syncop وابسته به غش
pyrexial وابسته به تب
pyretic وابسته به تب
carpal وابسته به مچ
attendants وابسته
attributable وابسته به
cantabrigian وابسته به
attendant وابسته
elfin وابسته به جن
of kin وابسته
pyrexic وابسته به تب
subordinated وابسته
subordinates وابسته
subordinating وابسته
congenerous وابسته
comprador وابسته
commissarial وابسته به
dependant وابسته
dependants وابسته
cephalic وابسته به سر
subordinate وابسته
tuitionary وابسته به
attached وابسته
thereof وابسته به ان
belonging وابسته ها
pertinent وابسته
related وابسته
affiliate وابسته
affiliated وابسته
affiliates وابسته
affiliating وابسته
levitical وابسته به
aquatic وابسته به اب
federating وابسته
federates وابسته
federated وابسته
attache وابسته
thereof=of that وابسته به ان
dependent وابسته
interdependent وابسته
appurtenant وابسته
plantar وابسته به کف پا
israelitish وابسته به
germane وابسته
adjective وابسته
adjectives وابسته
akin وابسته
pertaining وابسته
federate وابسته
elysian وابسته به
contingents وابسته
correspondent وابسته
contingent وابسته
wedded وابسته
riverrine وابسته به
sexual organs وابسته به
messianic وابسته به
febile وابسته به تب
correspondents وابسته
pertianing وابسته
diphtheric وابسته به
monitorial وابسته به
hanger on وابسته
relative وابسته
relevant وابسته
pessimistic وابسته به بدبینی
shakespearean وابسته به شکسپیر
gnomonic وابسته به شاخص
facultative وابسته به faculty
shaksperian وابسته به شکسپیر
mission وابسته به ماموریت
nasal وابسته به بینی
nasal وابسته به منخرین
shakespearian وابسته به شکسپیر
exegetic وابسته به تفسیر
planetary وابسته به سیاره
trigonometric وابسته به مثلثات
structural وابسته به ساختمان
tubuliferous وابسته به استکانیان
structurally وابسته به بنا
subversion وابسته به خرابکاری
structural وابسته به بنا
social وابسته بجامعه
faunistic وابسته به جانوران
glandulose وابسته به غدد
focal وابسته بکانون
glandulous وابسته به غدد
troy وابسته به تروا
far eastern وابسته بخاوردور
oratorical وابسته به سخنرانی
trophic وابسته بتغذیه
sexed وابسته به تذکیروتانیث
eugenic وابسته به به نژادی
gular وابسته به مری
ethnical وابسته به نژادشناسی
totemic وابسته به توتم
generic وابسته به تیره
eponymic وابسته به سرخاندان
gutturo nasal وابسته بگلووبینی
sister services خدمات وابسته
skiey وابسته باسمان
haemic وابسته بخون
degenerative وابسته به انحطاط
skyey وابسته باسمان
eleemosynary وابسته به صدقه
programmatic وابسته به پروگرام
promethean وابسته به پرومیتوس
landed وابسته بزمین
emotive وابسته به احساسات
totemistic وابسته به توتم
paralytics وابسته به فلج
missions وابسته به ماموریت
marines وابسته به دریانوردی
cephalalgic وابسته بسردرد
lenten وابسته به چله
leninist وابسته به لنین
laryngitic وابسته به نای
laryngeal وابسته بنای
trachean وابسته به نای
naval وابسته به کشتی
maritime وابسته بدریانوردی
marine وابسته به دریانوردی
connubial وابسته به زناشویی
gregorian وابسته به گریگوری
materialistic وابسته به مادیات
ethnologic وابسته به نژادشناسی
paralytic وابسته به فلج
pancreatic وابسته به لوزالمعده
microscopic وابسته به میکروسکپ
scolopendrine وابسته به هزارپاها
solar وابسته بخورشید
manurial وابسته بکود
gasolinic وابسته به بنزین
uranological وابسته به اسمانشناسی
scientail وابسته به علم
mantic وابسته به پیشگویی
volitionary وابسته به اراده
homicidal وابسته به ادمکشی
preemptive وابسته به حق شفعه
malic وابسته به سیب
malarial وابسته به مالاریا
psychiatric وابسته به روانپزشکی
porcine وابسته بخوک
scansorial وابسته بصعود
undersurface وابسته بزیرسطح
photographic وابسته به عکاسی
marian وابسته به مریم
sculptural وابسته به هنرپیکرتراشی
mayoral وابسته به شهردار
aesthetic وابسته به زیبایی
aesthetically وابسته به زیبایی
cosmic وابسته بگیتی
scribal وابسته به کتابت
uxorial وابسته به عیال
maximal وابسته به حداکثر
matricidal وابسته بمادرکشی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com