Dictiornary-Farsi | وابسته به شریان شاهرگی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
carotid	وابسته به شریان شاهرگی


Other Matches

arteries	شریان
artery	شریان
tenaculum	شریان گیر
arteritis	اماس شریان
carotid artery	شریان سبات
carotidal	شریان سبات
carotidal artery	شریان سبات
coronary artery	شریان اکلیلی
pumonary artery	شریان ریه
carotid arteries	شریان سبات
atherosclerosis	تصلب شریان
garrote	شریان بند
tourniquets	شریان بند
garotte	شریان بند
arteriology	شریان شناسی
tourniquet	شریان بند
aneurism	اتساع شریان
arteritis	ورم شریان
femoral artery	شریان ران
popliteal artery	شریان پس زانو
f.artery	شریان صورت
arteriole	شریان کوچک
iliac artery	شریان حرقفی
arterial	مربوط به شریان یاسرخرگ
arteriotomy	برش یا گشایش شریان
coronaries	شریان یاورید اکبلیلی
subclavian artery	شریان زیر ترقوه
aorta	شریان بزرگ شاهرگ
aortas	شریان بزرگ شاهرگ
radial artery	شریان زند اصلی
coronary	شریان یاورید اکبلیلی
ligature	شریان بندی رشته
endo arterities	اماس درونی شریان
coronary thrombosis	انسداد شریان اکلیلی قلب
coronary thromboses	انسداد شریان اکلیلی قلب
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
saltation	جهش ناگهانی جهش خون شریان
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
ligature	زخم بند شریان بند
morphic	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associate	وابسته وابسته کردن
associated	وابسته وابسته کردن
associates	وابسته وابسته کردن
associating	وابسته وابسته کردن
epistemologycal	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
elfin	وابسته به جن
diphtheric	وابسته به
attendant	وابسته
attendants	وابسته
pertaining	وابسته
pyretic	وابسته به تب
pyrexial	وابسته به تب
pyrexic	وابسته به تب
attached	وابسته
elysian	وابسته به
thereof=of that	وابسته به ان
dependent	وابسته
congenerous	وابسته
sexual organs	وابسته به
comprador	وابسته
monitorial	وابسته به
belonging	وابسته ها
commissarial	وابسته به
of kin	وابسته
dependant	وابسته
cephalic	وابسته به سر
relative	وابسته
federated	وابسته
federates	وابسته
federating	وابسته
affiliating	وابسته
affiliates	وابسته
affiliated	وابسته
affiliate	وابسته
related	وابسته
pertinent	وابسته
thereof	وابسته به ان
wedded	وابسته
federate	وابسته
tuitionary	وابسته به
germane	وابسته
riverrine	وابسته به
levitical	وابسته به
interdependent	وابسته
adjective	وابسته
adjectives	وابسته
israelitish	وابسته به
akin	وابسته
febile	وابسته به تب
aquatic	وابسته به اب
dependants	وابسته
hanger on	وابسته
syncop	وابسته به غش
correspondent	وابسته
correspondents	وابسته
contingent	وابسته
attache	وابسته
subordinating	وابسته
contingents	وابسته
attributable	وابسته به
subordinates	وابسته
subordinated	وابسته
subordinate	وابسته
pertianing	وابسته
relevant	وابسته
messianic	وابسته به
cantabrigian	وابسته به
carpal	وابسته به مچ
appurtenant	وابسته
plantar	وابسته به کف پا
gutturo nasal	وابسته بگلووبینی
faunistic	وابسته به جانوران
gular	وابسته به مری
archimedean	وابسته به ارشمیدس
galilean	وابسته به گالیله
gregorian	وابسته به گریگوری
gnomonic	وابسته به شاخص
astronautical	وابسته به فضانوردان
parenthetical	وابسته به دو کمانک
fetal	وابسته به جنین
flexional	وابسته به صرف
haemic	وابسته بخون
visive	وابسته به بینایی
dipteran	وابسته به دوبالان
air attache	وابسته هوایی
geomantic	وابسته به رمالی
ethnical	وابسته به نژادشناسی
attache	وابسته نظامی
ethnologic	وابسته به نژادشناسی
eugenic	وابسته به به نژادی
vituperative	وابسته به ناسزاگویی
exegetic	وابسته به تفسیر
ventricular	وابسته به شکم
hematic	وابسته به خون
oratorical	وابسته به سخنرانی
facultative	وابسته به faculty
far eastern	وابسته بخاوردور
vindicatory	وابسته به توجیه
floricultural	وابسته به گلکاری
folkish	وابسته به فولکلور
glandulous	وابسته به غدد
vaccinal	وابسته به واکسن
army attache	وابسته نظامی
connubial	وابسته به زناشویی
uxorial	وابسته به عیال
gerontic	وابسته به پیری
glandulose	وابسته به غدد
structurally	وابسته به بنا
army attache	وابسته زمینی
antichristian	وابسته به دجال
Judaic	وابسته به یهودا
aortal	وابسته بشاهرگ
aortic	وابسته بشاهرگ
structurally	وابسته به ساختمان
anginal	وابسته به گلودرد
device dependent	وابسته به دستگاه
analphabetic	وابسته به بیسوادی
focal	وابسته بکانون
folklorish	وابسته به فولکلور
vespertilian	وابسته به شبکور
vespal	وابسته به زنبور
venusian	وابسته به زهره
associated company	شرکت وابسته
venusian	وابسته به ونوس
structural	وابسته به بنا
ventilatory	وابسته به بادگیر
planetary	وابسته به سیاره
social	وابسته بجامعه
altitudinal	وابسته به اوج
subversion	وابسته به خرابکاری
gasolinic	وابسته به بنزین
jobless	وابسته به بیکاری