Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English
Persian
shakespearean
وابسته به شکسپیر
shakespearian
وابسته به شکسپیر
shaksperian
وابسته به شکسپیر
Search result with all words
shaken
وابسته به شکسپیر شاعر نامی انگلیس
Other Matches
bardolater
شیفته اشعار وسبک شعری شکسپیر
hamlet
نام قهرمان ونمایشنامه تراژدی شکسپیر
hamlets
نام قهرمان ونمایشنامه تراژدی شکسپیر
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associates
وابسته وابسته کردن
associating
وابسته وابسته کردن
associate
وابسته وابسته کردن
associated
وابسته وابسته کردن
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
dependent
وابسته
elfin
وابسته به جن
dependants
وابسته
attache
وابسته
appurtenant
وابسته
cantabrigian
وابسته به
dependant
وابسته
subordinated
وابسته
subordinates
وابسته
subordinate
وابسته
thereof=of that
وابسته به ان
israelitish
وابسته به
pertaining
وابسته
carpal
وابسته به مچ
hanger on
وابسته
thereof
وابسته به ان
interdependent
وابسته
febile
وابسته به تب
federating
وابسته
sexual organs
وابسته به
adjective
وابسته
adjectives
وابسته
federates
وابسته
akin
وابسته
federated
وابسته
federate
وابسته
diphtheric
وابسته به
elysian
وابسته به
congenerous
وابسته
riverrine
وابسته به
pertinent
وابسته
syncop
وابسته به غش
cephalic
وابسته به سر
pyretic
وابسته به تب
pyrexial
وابسته به تب
aquatic
وابسته به اب
pyrexic
وابسته به تب
commissarial
وابسته به
affiliating
وابسته
affiliates
وابسته
affiliated
وابسته
affiliate
وابسته
related
وابسته
attendant
وابسته
comprador
وابسته
attendants
وابسته
tuitionary
وابسته به
subordinating
وابسته
attributable
وابسته به
relative
وابسته
correspondents
وابسته
correspondent
وابسته
of kin
وابسته
belonging
وابسته ها
relevant
وابسته
monitorial
وابسته به
messianic
وابسته به
wedded
وابسته
germane
وابسته
pertianing
وابسته
levitical
وابسته به
plantar
وابسته به کف پا
contingents
وابسته
contingent
وابسته
attached
وابسته
missions
وابسته به ماموریت
trachean
وابسته به نای
cuticular
وابسته به پوست
troy
وابسته به تروا
cuttural attache
وابسته فرهنگی
marine
وابسته به دریانوردی
maritime
وابسته بدریانوردی
cycloidal
وابسته به دایره
naval
وابسته به کشتی
darky
وابسته به نژادسیاه
deathy
وابسته بمردن
cufic
وابسته به کوفه
stimulus bound
محرک- وابسته
stomatal
وابسته به دهان
compunctious
وابسته به پشیمانی
nasal
وابسته به بینی
nasal
وابسته به منخرین
communistic
وابسته بکمونیسم
pessimistic
وابسته به بدبینی
mission
وابسته به ماموریت
trigonometric
وابسته به مثلثات
trophic
وابسته بتغذیه
oratorical
وابسته به سخنرانی
congestive
وابسته به تراکم
stomatic
وابسته بدهان
corneal
وابسته به قرنیه
deltaic
وابسته به دلتا
dependant variable
متغیر وابسته
dependent variable
متغیر وابسته
tubulifloral
وابسته به استکانیان
undersurface
وابسته بزیرسطح
soudanese
وابسته به soudan
dioecious
وابسته به مگ س گیران
seminal
وابسته به منی
municipal
وابسته بشهرداری
diphtheritic
وابسته به خناق
tussive
وابسته به سرفه
dipteran
وابسته به دوبالان
scientific
وابسته بعلم
dominical
وابسته بخداوند
tutelary
وابسته بقیمومت
investigatory
وابسته به رسیدگی
vital
وابسته به زندگی
vital
وابسته بزندگی
ethnic
وابسته به نژادشناسی
ethnicity
وابسته به نژادشناسی
human
وابسته بانسان
planetary
وابسته به سیاره
dermatic
وابسته به زیرپوست
social
وابسته بجامعه
specie
وابسته بسکه
device dependent
وابسته به دستگاه
analphabetic
وابسته به بیسوادی
diaconal
وابسته بشماس
subversion
وابسته به خرابکاری
diametral
وابسته بقطر
structurally
وابسته به بنا
structurally
وابسته به ساختمان
structural
وابسته به بنا
tubuliferous
وابسته به استکانیان
humans
وابسته بانسان
menstrual
وابسته به قاعده گی
commercial attache
وابسته تجاری
anginal
وابسته به گلودرد
attache
وابسته نظامی
aesculapian
وابسته به دارگونه طب
aerological
وابسته بهواشناسی
adipic
وابسته به چربی
acoustical
وابسته به شنوایی
degenerative
وابسته به انحطاط
auditive
وابسته به شنوایی
pancreatic
وابسته به لوزالمعده
emotive
وابسته به احساسات
auricular
وابسته بشنوایی
theosophical
وابسته به عرفان
avian
وابسته به مرغان
bacchanal
وابسته به باکوس
bacterial
وابسته به باکتری
texas
وابسته به تکزاس
affiliated company
شرکت وابسته
astronautical
وابسته به فضانوردان
associated company
شرکت وابسته
tibial
وابسته بدرشت نی
antichristian
وابسته به دجال
aortal
وابسته بشاهرگ
aortic
وابسته بشاهرگ
time dependent
وابسته به زمان
therof
وابسته بان
altitudinal
وابسته به اوج
tonsorial
وابسته به سلمانی
air attache
وابسته هوایی
thermometric
وابسته به گرماسنجی
toplogic
وابسته به مکانشناسی
thermometric
وابسته به گرماسنج
archimedean
وابسته به ارشمیدس
army attache
وابسته نظامی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com