Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
physiological
وابسته به علم فیزیولوژی
physiologic
وابسته به علم فیزیولوژی
Other Matches
physiology
فیزیولوژی
psychophysiology
روان- فیزیولوژی
physiologism
فیزیولوژی نگری
zoodvnamics
فیزیولوژی جانوران
physiologists
ویژه گر فیزیولوژی
physiologist
ویژه گر فیزیولوژی
physiologically
مطابق فیزیولوژی
histophysiology
فیزیولوژی بافتی
neurophysiology
فیزیولوژی اعصاب
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associating
وابسته وابسته کردن
associated
وابسته وابسته کردن
associate
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
attributable
وابسته به
thereof
وابسته به ان
cantabrigian
وابسته به
affiliating
وابسته
contingents
وابسته
elfin
وابسته به جن
affiliates
وابسته
contingent
وابسته
affiliated
وابسته
affiliate
وابسته
related
وابسته
pertinent
وابسته
plantar
وابسته به کف پا
dependants
وابسته
dependant
وابسته
subordinates
وابسته
subordinating
وابسته
belonging
وابسته ها
congenerous
وابسته
aquatic
وابسته به اب
febile
وابسته به تب
diphtheric
وابسته به
commissarial
وابسته به
dependent
وابسته
monitorial
وابسته به
elysian
وابسته به
subordinate
وابسته
subordinated
وابسته
comprador
وابسته
pyrexial
وابسته به تب
thereof=of that
وابسته به ان
adjective
وابسته
israelitish
وابسته به
attached
وابسته
carpal
وابسته به مچ
adjectives
وابسته
akin
وابسته
relative
وابسته
hanger on
وابسته
pyretic
وابسته به تب
pyrexic
وابسته به تب
pertianing
وابسته
interdependent
وابسته
germane
وابسته
wedded
وابسته
sexual organs
وابسته به
cephalic
وابسته به سر
correspondents
وابسته
messianic
وابسته به
pertaining
وابسته
federating
وابسته
attache
وابسته
attendants
وابسته
relevant
وابسته
attendant
وابسته
tuitionary
وابسته به
correspondent
وابسته
riverrine
وابسته به
of kin
وابسته
federate
وابسته
federated
وابسته
appurtenant
وابسته
syncop
وابسته به غش
federates
وابسته
levitical
وابسته به
perigeal
وابسته به حضیضی
acoustical
وابسته به شنوایی
associated company
شرکت وابسته
piscatory
وابسته به ماهیگیری
perlitic
وابسته به مروارید
army attache
وابسته زمینی
army attache
وابسته نظامی
piscatory
وابسته به صیدماهی
perigean
وابسته به حضیضی
degenerative
وابسته به انحطاط
pistillary
وابسته به مادگی گل
piscatorial
وابسته به صیدماهی
aesculapian
وابسته به دارگونه طب
aortic
وابسته بشاهرگ
aortal
وابسته بشاهرگ
antichristian
وابسته به دجال
photic
وابسته به نوروروشنایی
anginal
وابسته به گلودرد
photic
وابسته به تولیدنور
affiliated company
شرکت وابسته
air attache
وابسته هوایی
altitudinal
وابسته به اوج
aerological
وابسته بهواشناسی
cuticular
وابسته به پوست
archimedean
وابسته به ارشمیدس
adipic
وابسته به چربی
peruvian
وابسته به پرو
petiolar
وابسته به برگدم
piscatorial
وابسته به ماهیگیری
petrologic
وابسته به سنگ
pharisaic
وابسته به فریسی
shaksperian
وابسته به شکسپیر
pharmacologic
وابسته بداروشناسی
pharyngal
وابسته به گلوگاه
analphabetic
وابسته به بیسوادی
pancreatic
وابسته به لوزالمعده
aesthetically
وابسته به زیبایی
pyrrhic
وابسته به " پیروس "
menstrual
وابسته به قاعده گی
vital
وابسته بزندگی
vital
وابسته به زندگی
investigatory
وابسته به رسیدگی
pubertal
وابسته به بلوغ
scientific
وابسته بعلم
puberal
وابسته به بلوغ
psychologic
وابسته به روانشناسی
municipal
وابسته بشهرداری
seminal
وابسته به منی
provencal
وابسته بشهر
promethean
وابسته به پرومیتوس
ethnic
وابسته به نژادشناسی
ethnicity
وابسته به نژادشناسی
programmatic
وابسته به پروگرام
human
وابسته بانسان
pythian
وابسته به "اپولو"
pygmaean
وابسته به پیگمی ها
cosmic
وابسته بگیتی
rhinal
وابسته به بینی
jugular
وابسته بوریدوداجی
jugulars
وابسته بوریدوداجی
matrimonial
وابسته به عروسی
rectorial
وابسته به rector
oracular
وابسته به وحی
surgical
وابسته به جراحی
rectal
وابسته به مقعد
ranine
وابسته به وزغ
radio ulnar
وابسته به زندبالاوزندپائین
radio carpal
وابسته به زندبالاومچ
photographic
وابسته به عکاسی
solar
وابسته بخورشید
homicidal
وابسته به ادمکشی
pygmean
وابسته به پیگمی ها
psychiatric
وابسته به روانپزشکی
humans
وابسته بانسان
generic
وابسته به تیره
missions
وابسته به ماموریت
predial or prae
وابسته به زمین
potamic
وابسته به رودها
naval
وابسته به کشتی
porcine
وابسته بخوک
maritime
وابسته بدریانوردی
marine
وابسته به دریانوردی
marines
وابسته به دریانوردی
connubial
وابسته به زناشویی
materialistic
وابسته به مادیات
paralytic
وابسته به فلج
paralytics
وابسته به فلج
pocky
وابسته به ابله
plumbous
وابسته به سرب
pleural
وابسته به شامه شش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com