English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
leninist وابسته به لنین
Other Matches
leninism اصول عقاید لنین مارکسیسم با تفسیر واستنباطی که لنین از ان به منظور انطباق با ایدئولوژی مذکور با وضع روسیه کرده است
leninist پیرو لنین
leninism عقاید اشتراکی لنین
trotskism سیستم فکری تروتسکی همکار لنین که به وسیله استالین از روسیه طرد شد
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
democratic comiteism سیستم کمیتهای دمکراتیک اصطلاحی است که لنین وتروتسکی و سایر نویسندگان کمونیست برای کمیسیون بازیهای سیستم دممراتیک وضع کرده اند و این نحوه عمل را از نقاط ضعف و عیوب دمکراسی می دانند
dogmatic marxism مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
bolshevism مکتبی متفرع از مارکسیسم که مبدع ان لنین بوده است و مبتنی است بر تاکید این مسئله که طبقه پرولتاریا باید با جنبش و اعمال قوه و بدون اینکه منتظر فرسودگی خودبخودی سیستم کاپیتالیستی باشد قدرت سیاسی را به دست گیرد.
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associating وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
contingent وابسته
federate وابسته
federated وابسته
pyretic وابسته به تب
pyrexial وابسته به تب
federates وابسته
federating وابسته
attendants وابسته
subordinating وابسته
contingents وابسته
cephalic وابسته به سر
of kin وابسته
attributable وابسته به
elysian وابسته به
subordinate وابسته
subordinated وابسته
subordinates وابسته
belonging وابسته ها
aquatic وابسته به اب
attendant وابسته
commissarial وابسته به
affiliated وابسته
related وابسته
comprador وابسته
relative وابسته
plantar وابسته به کف پا
thereof وابسته به ان
pertinent وابسته
hanger on وابسته
affiliates وابسته
affiliating وابسته
pyrexic وابسته به تب
tuitionary وابسته به
syncop وابسته به غش
diphtheric وابسته به
monitorial وابسته به
dependent وابسته
dependant وابسته
dependants وابسته
congenerous وابسته
appurtenant وابسته
adjectives وابسته
attache وابسته
attached وابسته
akin وابسته
relevant وابسته
adjective وابسته
pertaining وابسته
riverrine وابسته به
pertianing وابسته
messianic وابسته به
interdependent وابسته
thereof=of that وابسته به ان
sexual organs وابسته به
levitical وابسته به
elfin وابسته به جن
affiliate وابسته
febile وابسته به تب
israelitish وابسته به
germane وابسته
carpal وابسته به مچ
correspondents وابسته
correspondent وابسته
cantabrigian وابسته به
wedded وابسته
ranine وابسته به وزغ
altitudinal وابسته به اوج
penological وابسته به کیفرشناسی
astronautical وابسته به فضانوردان
rectal وابسته به مقعد
rectorial وابسته به rector
adipic وابسته به چربی
aerological وابسته بهواشناسی
aesculapian وابسته به دارگونه طب
aesthetically وابسته به زیبایی
affiliated company شرکت وابسته
oracular وابسته به وحی
associated company شرکت وابسته
air attache وابسته هوایی
photographic وابسته به عکاسی
perlitic وابسته به مروارید
periclean وابسته به پریکلس
photic وابسته به تولیدنور
peruvian وابسته به پرو
petiolar وابسته به برگدم
structural وابسته به بنا
mythologic وابسته به اساطیر
rhinal وابسته به بینی
maritime وابسته بدریانوردی
aortic وابسته بشاهرگ
matrimonial وابسته به عروسی
pharyngal وابسته به گلوگاه
pharmacologic وابسته بداروشناسی
pharisaic وابسته به فریسی
aortal وابسته بشاهرگ
cosmic وابسته بگیتی
petrologic وابسته به سنگ
photic وابسته به نوروروشنایی
perigeal وابسته به حضیضی
analphabetic وابسته به بیسوادی
surgical وابسته به جراحی
army attache وابسته زمینی
anginal وابسته به گلودرد
antichristian وابسته به دجال
army attache وابسته نظامی
perigean وابسته به حضیضی
archimedean وابسته به ارشمیدس
jugular وابسته بوریدوداجی
jugulars وابسته بوریدوداجی
piscatorial وابسته به ماهیگیری
psychologic وابسته به روانشناسی
vital وابسته به زندگی
social وابسته بجامعه
vital وابسته بزندگی
menstrual وابسته به قاعده گی
presbyterial وابسته به کشیش ها
press attache وابسته مطبوعاتی
planetary وابسته به سیاره
focal وابسته بکانون
pyrrhic وابسته به " پیروس "
oratorical وابسته به سخنرانی
prefectorial وابسته به اداری
pythian وابسته به "اپولو"
preemptive وابسته به پیشدستی
preemptive وابسته به حق شفعه
nasal وابسته به بینی
subversion وابسته به خرابکاری
structurally وابسته به بنا
structural وابسته به ساختمان
municipal وابسته بشهرداری
seminal وابسته به منی
provencal وابسته بشهر
ethnic وابسته به نژادشناسی
ethnicity وابسته به نژادشناسی
promethean وابسته به پرومیتوس
programmatic وابسته به پروگرام
mosaic وابسته به موسی
puberal وابسته به بلوغ
pubertal وابسته به بلوغ
humans وابسته بانسان
scientific وابسته بعلم
human وابسته بانسان
gasolinic وابسته به بنزین
investigatory وابسته به رسیدگی
nasal وابسته به منخرین
pessimistic وابسته به بدبینی
generic وابسته به تیره
radio carpal وابسته به زندبالاومچ
radio ulnar وابسته به زندبالاوزندپائین
naval وابسته به کشتی
platinic وابسته به پلاتین
prefectoral وابسته به اداری
solar وابسته بخورشید
landed وابسته بزمین
pistillary وابسته به مادگی گل
emotive وابسته به احساسات
pancreatic وابسته به لوزالمعده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com