English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (13 milliseconds)
English Persian
avian وابسته به مرغان
ornithic وابسته به مرغان
Search result with all words
gallinaceous وابسته به مرغان و پروندگان دانه خوار
limicoline وابسته به مرغان کرانه زی
raptorail وابسته به تیره ربایندگان یا مرغان
Other Matches
bird مرغان
birds مرغان
chickenpox آبله مرغان
stormpetrel مرغان توفان
birds of prey مرغان شکاری
stormy petrel مرغان توفان
trogon مرغان رنگارنگ
ratitoe شتر مرغان
natatores مرغان شناور
the f. of birds پروازیاپرش مرغان
birder شکارچی مرغان
birds are singing مرغان میخوانند
chicken pox ابله مرغان
swine pox یکجورابله مرغان
varicella ابله مرغان
hen roost قرارگاه مرغان
aves طبقه مرغان
birds are singing مرغان چهچه میزنند
waterfowler شکارچی مرغان شناگر
ornis کلیه مرغان یک سرزمین
sicklebill مرغان منقار خمیده
king of birds پادشاه مرغان :دال
birds of passage مرغان مهاجریا مسافر
loggerhead انواع مرغان مگس خوار
decoy duck مرغابی ای که مرغان دیگررابدام میاندازد
chicken-pox {sg} آبله مرغان [پزشکی] [بیماری]
chicken pox {sg} آبله مرغان [پزشکی] [بیماری]
accipitrine متعلق به مرغان شکاری بازمانند
varicella آبله مرغان [پزشکی] [بیماری]
puffin مرغان دریایی ازخانواده بطریق یا پنگوئن
birder نگاهدارنده وتربیت کننده مرغان وپرندگان
aviarist کسی که مرغداری میکند متصدی مرغان
puffins مرغان دریایی ازخانواده بطریق یا پنگوئن
avifauna کلیه مرغان یک سرزمین پرندگان یک ناحیه
wing shooting شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
decoys طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoy طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoying طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoyed طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
mocking bird یکجور پرنده درامریکای شمالی که صدای مرغان دیگر رابخوبی تقلید میکند
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
wild fowl مرغان وحشی پرندگان وحشی
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
pertaining وابسته
hanger on وابسته
thereof وابسته به ان
appurtenant وابسته
thereof=of that وابسته به ان
pertinent وابسته
attached وابسته
pyretic وابسته به تب
plantar وابسته به کف پا
elysian وابسته به
germane وابسته
elfin وابسته به جن
sexual organs وابسته به
federating وابسته
attache وابسته
federates وابسته
dependant وابسته
dependants وابسته
federated وابسته
federate وابسته
monitorial وابسته به
akin وابسته
attendant وابسته
affiliate وابسته
attributable وابسته به
israelitish وابسته به
affiliated وابسته
aquatic وابسته به اب
febile وابسته به تب
pyrexic وابسته به تب
affiliates وابسته
affiliating وابسته
interdependent وابسته
dependent وابسته
related وابسته
attendants وابسته
adjectives وابسته
pyrexial وابسته به تب
levitical وابسته به
adjective وابسته
belonging وابسته ها
riverrine وابسته به
tuitionary وابسته به
syncop وابسته به غش
contingent وابسته
comprador وابسته
relative وابسته
of kin وابسته
subordinating وابسته
congenerous وابسته
cephalic وابسته به سر
cantabrigian وابسته به
subordinates وابسته
correspondents وابسته
correspondent وابسته
contingents وابسته
diphtheric وابسته به
commissarial وابسته به
subordinate وابسته
relevant وابسته
subordinated وابسته
pertianing وابسته
messianic وابسته به
carpal وابسته به مچ
wedded وابسته
olfactive وابسته به بویایی
radio ulnar وابسته به زندبالاوزندپائین
radio carpal وابسته به زندبالاومچ
memory dependent وابسته حافظه
clitoric وابسته به چوچوله
psychologic وابسته به روانشناسی
orthopedic وابسته به استخوانپزشکی
social وابسته بجامعه
faunistic وابسته به جانوران
subversion وابسته به خرابکاری
ranine وابسته به وزغ
scientific وابسته بعلم
planetary وابسته به سیاره
maximal وابسته به حداکثر
menstrual وابسته به قاعده گی
vital وابسته بزندگی
nicotinic وابسته به نیکوتین
focal وابسته بکانون
vital وابسته به زندگی
investigatory وابسته به رسیدگی
cufic وابسته به کوفه
negroid وابسته به سیاهان
onomastic وابسته به اسم
cloistral وابسته به صومعه
mayoral وابسته به شهردار
municipal وابسته بشهرداری
chaldaic وابسته بکلده
darky وابسته به نژادسیاه
deathy وابسته بمردن
pygmean وابسته به پیگمی ها
human وابسته بانسان
cephalalgic وابسته بسردرد
structural وابسته به بنا
ethnic وابسته به نژادشناسی
ethnicity وابسته به نژادشناسی
pythian وابسته به "اپولو"
far eastern وابسته بخاوردور
cellulosic وابسته بسلولز
chlorotic وابسته به یرقان
neuralgic وابسته به پی درد
deltaic وابسته به دلتا
structural وابسته به ساختمان
puberal وابسته به بلوغ
seminal وابسته به منی
clitoral وابسته به چوچوله
cuticular وابسته به پوست
pubertal وابسته به بلوغ
cuttural attache وابسته فرهنگی
facultative وابسته به faculty
humans وابسته بانسان
clerkly وابسته به کشیش
cycloidal وابسته به دایره
pyrrhic وابسته به " پیروس "
toxicological وابسته به زهرشناسی
aesthetic وابسته به زیبایی
aesthetically وابسته به زیبایی
cosmic وابسته بگیتی
non self maintained discharge تخلیه وابسته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com