English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English Persian
ethnic وابسته به نژادشناسی
ethnicity وابسته به نژادشناسی
ethnical وابسته به نژادشناسی
ethnologic وابسته به نژادشناسی
Search result with all words
ethnological وابسته به نژادشناسی مربوط بعلم طوایف بشر
Other Matches
anthropography نژادشناسی
ethnically ازلحاظ نژادشناسی
ethnologically مطابق علم نژادشناسی
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associated وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
attendants وابسته
carpal وابسته به مچ
cantabrigian وابسته به
cephalic وابسته به سر
tuitionary وابسته به
interdependent وابسته
of kin وابسته
riverrine وابسته به
attendant وابسته
elysian وابسته به
commissarial وابسته به
diphtheric وابسته به
monitorial وابسته به
dependant وابسته
subordinates وابسته
congenerous وابسته
subordinated وابسته
comprador وابسته
dependants وابسته
subordinating وابسته
adjective وابسته
related وابسته
affiliate وابسته
affiliated وابسته
affiliates وابسته
affiliating وابسته
dependent وابسته
belonging وابسته ها
aquatic وابسته به اب
attributable وابسته به
germane وابسته
pertaining وابسته
elfin وابسته به جن
sexual organs وابسته به
attached وابسته
pyretic وابسته به تب
pyrexial وابسته به تب
adjectives وابسته
thereof=of that وابسته به ان
akin وابسته
attache وابسته
pertianing وابسته
appurtenant وابسته
thereof وابسته به ان
syncop وابسته به غش
federate وابسته
federated وابسته
federates وابسته
federating وابسته
plantar وابسته به کف پا
pertinent وابسته
pyrexic وابسته به تب
wedded وابسته
relative وابسته
levitical وابسته به
messianic وابسته به
israelitish وابسته به
contingent وابسته
relevant وابسته
subordinate وابسته
correspondent وابسته
correspondents وابسته
hanger on وابسته
contingents وابسته
febile وابسته به تب
plumbous وابسته به سرب
materialistic وابسته به مادیات
paralytic وابسته به فلج
paralytics وابسته به فلج
pleural وابسته به شامه شش
platinic وابسته به پلاتین
generic وابسته به تیره
inhibitive وابسته به جلوگیری
gnomonic وابسته به شاخص
inner directed درون وابسته
inspectoral وابسته به بازرس ها
infusorial وابسته به نمرویان
pocky وابسته به ابله
connubial وابسته به زناشویی
pessimistic وابسته به بدبینی
mission وابسته به ماموریت
missions وابسته به ماموریت
predial or prae وابسته به زمین
indonesian وابسته به اندونزی
potamic وابسته به رودها
gregorian وابسته به گریگوری
inferential وابسته به استنتاج
naval وابسته به کشتی
maritime وابسته بدریانوردی
inflexional وابسته به صرف
gular وابسته به مری
marine وابسته به دریانوردی
marines وابسته به دریانوردی
nasal وابسته به منخرین
glandulous وابسته به غدد
geomantic وابسته به رمالی
aesculapian وابسته به دارگونه طب
affiliated company شرکت وابسته
air attache وابسته هوایی
altitudinal وابسته به اوج
interrogatory وابسته به سئوال
iranian وابسته به ایران
iraqi وابسته به عراق
photic وابسته به تولیدنور
photic وابسته به نوروروشنایی
analphabetic وابسته به بیسوادی
irrigational وابسته به ابیاری
isthmian وابسته به باریکه
isthmic وابسته به باریکه
jesuitic وابسته به یسوعیون
anginal وابسته به گلودرد
aerological وابسته بهواشناسی
adipic وابسته به چربی
glandulose وابسته به غدد
intercollegiate وابسته بکالج ها
pancreatic وابسته به لوزالمعده
gerontic وابسته به پیری
interferential وابسته به دخالت
internuptial وابسته به عروسی
interoceptive وابسته به احشاء
landed وابسته بزمین
pistillary وابسته به مادگی گل
piscatory وابسته به صیدماهی
emotive وابسته به احساسات
degenerative وابسته به انحطاط
piscatory وابسته به ماهیگیری
piscatorial وابسته به صیدماهی
piscatorial وابسته به ماهیگیری
acoustical وابسته به شنوایی
antichristian وابسته به دجال
nasal وابسته به بینی
petiolar وابسته به برگدم
humnanist وابسته به بشردوستی
homicidal وابسته به ادمکشی
hunnish وابسته به هونها
hyperbolic وابسته به هذلولی
hydrologic وابسته به اب شناسی
hydrological وابسته به خواص اب
psychiatric وابسته به روانپزشکی
porcine وابسته بخوک
hygroscopic وابسته به نم نما
pygmean وابسته به پیگمی ها
pygmaean وابسته به پیگمی ها
pythian وابسته به "اپولو"
pyrrhic وابسته به " پیروس "
menstrual وابسته به قاعده گی
vital وابسته بزندگی
vital وابسته به زندگی
radio carpal وابسته به زندبالاومچ
solar وابسته بخورشید
aesthetic وابسته به زیبایی
aesthetically وابسته به زیبایی
cosmic وابسته بگیتی
horatian وابسته به هوراس
rhinal وابسته به بینی
jugular وابسته بوریدوداجی
jugulars وابسته بوریدوداجی
matrimonial وابسته به عروسی
oracular وابسته به وحی
surgical وابسته به جراحی
rectorial وابسته به rector
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com