Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
ethnological
وابسته به نژادشناسی مربوط بعلم طوایف بشر
Other Matches
archeologic
وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
ethnologic
وابسته به نژادشناسی
ethnicity
وابسته به نژادشناسی
ethnic
وابسته به نژادشناسی
ethnical
وابسته به نژادشناسی
geogonostical
مربوط بعلم زمین شناسی
geogonostic
مربوط بعلم زمین شناسی
scientific
وابسته بعلم
pedagogical
وابسته بعلم اموزش
metaphsical
وابسته بعلم ماورا
moral
وابسته بعلم اخلاق
ballistic
مربوط بعلم حرکت اجسامی که درهوا پرتاپ میشوند
gastronomical
وابسته بعلم خوب خوردن
thermodynamic
وابسته بعلم ترمودینامیک دماپویا
rhetoric
وابسته بعلم بدیع یامعانی بیان
psychophysical
وابسته بعلم روابط میان تن وروان
biologic
وابسته بعلم حیات یا زندگی شناسی
metaphysical
وابسته بعلم ماوراء طبیعی علوم معقول
geodesical
وابسته بعلم زمین پیمایی درسطح کره
ethnically
مطابق علم طوایف بشر
gubernatorial
مربوط به حکمران وابسته به فرماندار
anthropological
وابسته بانسان شناسی مربوط بطبیعت انسانی
phlogistic
وابسته به اصل اتش مربوط به اماس وتب
peroneal
وابسته به نازک نی مربوط بقسمت خارجی ساق پا
elocutionary
وابسته بشیوه سخنوری مربوط بحسن تقریر
bathymetric
مربوط باندازه گیری عمق وابسته به ژرفاسنجی
hygeian
وابسته به دارگونهء تندرستی مربوط به رب النوع صحت بهداشت
genetic
وابسته به پیدایش یا اصل هر چیز مربوط به تولید و وراثت
anthropography
نژادشناسی
macrurous
مربوط به دسته دم درازان از سخت پوستان وابسته به خرچنگهای دریایی
occasional
وابسته به فرصت یا موقعیت مربوط به بعضی از مواقع یاگاه و بیگاه
ethnically
ازلحاظ نژادشناسی
ethnologically
مطابق علم نژادشناسی
pugilistic
وابسته به مشت بازی مربوط به مشت زنی
bacteriologic
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
civil appropriation
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
hypobaric
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
associate
وابسته وابسته کردن
associated
وابسته وابسته کردن
associating
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
relevant
مربوط
vespertinal
مربوط به شب
pertinent
مربوط به
related
مربوط
pertinent
مربوط
affined
مربوط
as for
مربوط به
irrelevant
نا مربوط
caprine
مربوط به بز
correspondents
مربوط به
correspondent
مربوط به
apposite
مربوط
hydraulic
مربوط به اب
for
مربوط به
condequent
مربوط
coordinate
مربوط
lineal
مربوط به خط
germane
مربوط
coherent
مربوط
pertinenet
مربوط
pertaining
مربوط به
cretaceous
مربوط به گچ
eight bit system
مربوط به یک
proper
مربوط
curatorial
مربوط به
pyrotechnic
مربوط به فن اتشبازی
vindicative
مربوط به توجیه
treats
مربوط بودن به
narcotic
مربوط به موادمخدره
personal
مربوط به کسی
synergistic
مربوط به همکاری
ecumenical
مربوط به سرتاسرجهان
dictatorial
مربوط به دیکتاتور
verbs
مربوط به صدا
photo-
مربوط به نور
bear on
مربوط بودن
aesthetic
مربوط به علم
bardic
مربوط به رامشگری
domiciliary
مربوط به خانه
vespertine
مربوط به شب شبانه
mammary
مربوط به پستان
mammary
مربوط به پستانداران
basal
مربوط به ته یابنیان
astrological
مربوط به نجوم
psychiatric
مربوط به روانپزشکی
divisional
مربوط به تقسیم
villatic
مربوط به دهکده
dictoral
مربوط به دکتری
contiguous
مربوط بهم
treated
مربوط بودن به
treat
مربوط بودن به
aesthetically
مربوط به علم
verb
مربوط به صدا
substantival
مربوط به اسم
occupational
مربوط به شغل
procephalic
مربوط به جلو سر
cerebellar
مربوط به مخچه
yester
مربوط به دیروز
chromatic
مربوط به رنگها
marital
مربوط به زناشویی
ceremonials
مربوط به جشن
amebic
مربوط به امیب
thermal
مربوط به گرما
commisural
مربوط به درزوپیوندگاه
zibelline
مربوط به سمور
chromic
مربوط به کرومیوم
churchly
مربوط به کلیسا
matrimonial
مربوط به ازدواج
collegial
مربوط به دانشکده
ceremonial
مربوط به جشن
computational
مربوط به یک محاسبه
c
مربوط به کامپیوتر
britannic
مربوط به بریتانیا
coherently
بطور مربوط
brumal
مربوط به زمستان
superciliary
مربوط به ابرو
corresponsive
مربوط بیکدیگر
weaponary
مربوط به اسلحه
calligraphic
مربوط به خطاطی
caloric
مربوط به کالری
capitular
مربوط بفصل
professorate
مربوط به استادی
astro
مربوط به نجوم
surgical
مربوط به جراحی
woodsy
مربوط به جنگل
avuncular
مربوط بدایی
affiliate
مربوط ساختن
concerns
مربوط بودن به
concern
مربوط بودن به
existential
مربوط به هستی
aeronautical
مربوط به فضانوردی
anal
مربوط به مقعد
sensorimotor
مربوط به حس حرکت
acrobatic
مربوط به بندبازی
fractional
مربوط به بخشهایی
fractional
مربوط به بخشها
shipboard
مربوط به ناو
dependent
مربوط محتاج
outbound
مربوط به خارج
affiliated
مربوط ساختن
fossils
مربوط بادوارگذشته
affiliates
مربوط ساختن
fossil
مربوط بادوارگذشته
affiliating
مربوط ساختن
nuclear
مربوط به اتمی
retired
مربوط به بازنشستگی
racing
مربوط بمسابقه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com