Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
Celtic
وابسته به نژاد سلت
Other Matches
epistasy
اختفای اثرات یک نژاد بوسیله نژاد دیگری
epistasis
اختفای اثرات یک نژاد بوسیله نژاد دیگری
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
issues
نژاد
races
نژاد
phylum
نژاد
race
نژاد
issued
نژاد
issue
نژاد
origin
نژاد
origins
نژاد
blood
نژاد
stirps
نژاد
congenerous
هم نژاد
phylon
نژاد
raced
نژاد
descents
نژاد
descent
نژاد
strain
نژاد
strains
نژاد
siblings
هم نژاد
Lurs
نژاد لر
sibling
هم نژاد
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
ethnocentrism
نژاد پرستی
full blood
نژاد خالص
full blooded
از نژاد اصیل
half breed
از نژاد مختلف
Slav
از نژاد اسلاو
full-blooded
پاک نژاد
eugenics
اصلاح نژاد
mongrels
پست نژاد
mongrel
پست نژاد
highborn
نیک نژاد
outcrossing
پیوند دو نژاد
ethnocentric
نژاد پرست
Slavs
از نژاد اسلاو
racism
نژاد پرستی
Norman
از نژاد نرمان
ethnography
نژاد پرستی
pedigree
ریشه نژاد
Normans
از نژاد نرمان
ethnology
نژاد شناسی
mutt
سگ پست نژاد
pedigrees
ریشه نژاد
genocide
نژاد ستیزی
genocide
نژاد زدایی
anglian
مربوط به نژاد
biotype
جانداران هم نژاد
master race
نژاد برتر
the black race
نژاد سیاه
Celts
نژاد سلت
purebred
پاک نژاد
Celt
نژاد سلت
Adegenerate ( decadent ) race .
نژاد فاسد
racists
نژاد پرست
mutts
سگ پست نژاد
underbred
از نژاد غیراصیل
racist
نژاد پرست
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
quadroon
از نژاد سفید وسیاه
interbreed
اصلاح نژاد کردن
white civilization
تمدن نژاد سفید
schnauzer
سگ " تری یر "المانی نژاد
inbreed
از یک نژاد ایجاد کردن
euthenics
اصلاح نژاد محیطی
improvement in stock breading
اصلاح نژاد چارپایان
africander
افریقایی فرنگی نژاد
bon ton
خوش نژاد اشرافی
semitics
نژاد شناسی سامی
heaven born
خدایی اسمانی نژاد
game fowl
نژاد خروس جنگی
anglo saxon
نژاد انگلیسی وساکنسونی
akkadian
نژاد اکد یا اکاد
gerontomorphosis
پیر شدگی نژاد
hamitic
مربوط به نژاد حام
hamito semitic
از نژاد حامی وسامی
top dog
نژاد یا شخص غالب
creoles
دارای نژاد مخلوط
anti-Semitic
مخالف نژاد سامی
negrophobe
بیمناک از نژاد سیاه
of alow parentage
فرومایه پست نژاد
humankind
بشریت نژاد انسان
paleface
نژاد سفید پوست
creole
دارای نژاد مخلوط
African American
نژاد آفریقایی آمریکایی
skinhead
رذل نژاد پرست
skinheads
رذل نژاد پرست
turanian
مردمی از نژاد التایی اورال
non human
غیر متعلق به نژاد انسان
wiltshire
نژاد گوسفند سفیدرنگ انگلیسی
broodmare
مادیان برای تولید نژاد
a racist attack
حمله ای با غرض نژاد پرستی
Eurasian
از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
Eurasians
از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
non-human
غیر متعلق به نژاد انسان
purebred
جانور یا گیاه خوش نژاد
hamp shire
نژاد خوک سیاه امریکایی
jersey giant
نژاد ماکیان خانگی بزرگ
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cross fertile
اصلاح نژاد از راه لقاح متقابل
anti-Semitic
مقرون به دشمنی با نژاد سامی یایهود
Semitic
از نژاد سام بن نوح زبان سامی
eugenic
از نژاد یانسب خوب اصلاح نژادی
segregationist
طرفدار جدایی نژاد سفید وسیاه
selected breed
[گوسفند یا چهارپای اصلاح نژاد شده]
Afro-American
نژاد آفریقایی آمریکایی
[عبارت قدیمی]
orthogenesis
اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
amerind
نژاد مختلط امریکایی و سرخ پوست یا اسکیمو
gamodeme
نژاد دور افتاده یا منزوی موجود زنده
mixed marriage
پیوند مرمانی که از دو نژاد یادو کیش باشند
amphimictic
مناسب برای تولید و تناسل واختلاط نژاد
studhorse
اسب مخصوص تخم کشی واصلاح نژاد
slovak
نژاد اسلواک ساکن قسمت مرکزی چکوسلواکی
cacogenics
رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
melanochroi
سیه مویان نژاد سیاه موی سبزه روی
kaffir
کافر نام قبیله ای درافریقای جنوبی از نژاد بانتو
kafir
کافر نام قبیله ای درافریقای جنوبی از نژاد بانتو
linebreeding
پرورش نژاد انسان یا حیوان درجهت یا هدف معینی
pan germanism
نظریه مبتنی بر برتری نژاد اریایی ژرمنی بر سایر نژادها
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
jackrabbit
نژاد خرگوشهای بزرگ شمال امریکا که گوشهای دراز و اویخته دارند
lombards
گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associates
وابسته وابسته کردن
associate
وابسته وابسته کردن
associated
وابسته وابسته کردن
associating
وابسته وابسته کردن
incrossbreed
تولید شده در اثر امیزش نژاد امیزش نژادی کردن
teutonic
از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
immunogenetics
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
subspecies
قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
shorthorn
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
lincoln
ایالت لینکلن شایر انگلستان گوسفند نژاد لینکلن شایر ابراهام لینکلن
federated
وابسته
commissarial
وابسته به
cephalic
وابسته به سر
carpal
وابسته به مچ
cantabrigian
وابسته به
febile
وابسته به تب
federates
وابسته
federate
وابسته
pyrexial
وابسته به تب
comprador
وابسته
federating
وابسته
interdependent
وابسته
adjective
وابسته
adjectives
وابسته
pertianing
وابسته
riverrine
وابسته به
akin
وابسته
elysian
وابسته به
pyrexic
وابسته به تب
plantar
وابسته به کف پا
of kin
وابسته
congenerous
وابسته
monitorial
وابسته به
thereof=of that
وابسته به ان
attache
وابسته
appurtenant
وابسته
thereof
وابسته به ان
affiliating
وابسته
levitical
وابسته به
belonging
وابسته ها
aquatic
وابسته به اب
tuitionary
وابسته به
attributable
وابسته به
diphtheric
وابسته به
germane
وابسته
attached
وابسته
pertaining
وابسته
elfin
وابسته به جن
israelitish
وابسته به
affiliates
وابسته
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com