Dictiornary-Farsi | وابسته به ونوس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
venusian	وابسته به ونوس


Other Matches

hesperus	ونوس
aphrodite	ونوس یونانی
venus	ونوس خنیاگرفلک
adonic	جوان زیبایی که معشوق ونوس بود
attribute	[نشان قدرت شخصیت های اسطوره ای مانند آپولو و ونوس]
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
hermitical	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating	وابسته وابسته کردن
associated	وابسته وابسته کردن
associate	وابسته وابسته کردن
associates	وابسته وابسته کردن
physico chemical	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
dependent	وابسته
subordinated	وابسته
diphtheric	وابسته به
attributable	وابسته به
subordinate	وابسته
subordinates	وابسته
subordinating	وابسته
elysian	وابسته به
affiliate	وابسته
belonging	وابسته ها
aquatic	وابسته به اب
monitorial	وابسته به
dependant	وابسته
of kin	وابسته
tuitionary	وابسته به
cephalic	وابسته به سر
appurtenant	وابسته
carpal	وابسته به مچ
cantabrigian	وابسته به
pertianing	وابسته
interdependent	وابسته
attache	وابسته
thereof=of that	وابسته به ان
adjective	وابسته
adjectives	وابسته
federate	وابسته
attendants	وابسته
dependants	وابسته
affiliating	وابسته
affiliates	وابسته
affiliated	وابسته
related	وابسته
plantar	وابسته به کف پا
pertinent	وابسته
federating	وابسته
thereof	وابسته به ان
congenerous	وابسته
commissarial	وابسته به
syncop	وابسته به غش
federates	وابسته
federated	وابسته
attendant	وابسته
akin	وابسته
correspondent	وابسته
correspondents	وابسته
pyrexic	وابسته به تب
wedded	وابسته
relative	وابسته
hanger on	وابسته
pertaining	وابسته
pyretic	وابسته به تب
comprador	وابسته
febile	وابسته به تب
relevant	وابسته
attached	وابسته
messianic	وابسته به
sexual organs	وابسته به
riverrine	وابسته به
pyrexial	وابسته به تب
contingents	وابسته
elfin	وابسته به جن
contingent	وابسته
israelitish	وابسته به
germane	وابسته
levitical	وابسته به
psychiatric	وابسته به روانپزشکی
aortal	وابسته بشاهرگ
radio carpal	وابسته به زندبالاومچ
antichristian	وابسته به دجال
aortic	وابسته بشاهرگ
pythian	وابسته به "اپولو"
homicidal	وابسته به ادمکشی
porcine	وابسته بخوک
scientific	وابسته بعلم
pyrrhic	وابسته به " پیروس "
investigatory	وابسته به رسیدگی
vital	وابسته به زندگی
photic	وابسته به تولیدنور
vital	وابسته بزندگی
menstrual	وابسته به قاعده گی
analphabetic	وابسته به بیسوادی
anginal	وابسته به گلودرد
pygmaean	وابسته به پیگمی ها
pygmean	وابسته به پیگمی ها
photic	وابسته به نوروروشنایی
altitudinal	وابسته به اوج
pharmacologic	وابسته بداروشناسی
radio ulnar	وابسته به زندبالاوزندپائین
perigean	وابسته به حضیضی
perigeal	وابسته به حضیضی
associated company	شرکت وابسته
periclean	وابسته به پریکلس
oracular	وابسته به وحی
astronautical	وابسته به فضانوردان
matrimonial	وابسته به عروسی
attache	وابسته نظامی
jugulars	وابسته بوریدوداجی
jugular	وابسته بوریدوداجی
rhinal	وابسته به بینی
cosmic	وابسته بگیتی
aesthetically	وابسته به زیبایی
surgical	وابسته به جراحی
army attache	وابسته زمینی
ranine	وابسته به وزغ
solar	وابسته بخورشید
aesthetic	وابسته به زیبایی
photographic	وابسته به عکاسی
pharisaic	وابسته به فریسی
rectal	وابسته به مقعد
petrologic	وابسته به سنگ
petiolar	وابسته به برگدم
peruvian	وابسته به پرو
rectorial	وابسته به rector
archimedean	وابسته به ارشمیدس
perlitic	وابسته به مروارید
army attache	وابسته نظامی
pharyngal	وابسته به گلوگاه
air attache	وابسته هوایی
missions	وابسته به ماموریت
maritime	وابسته بدریانوردی
marine	وابسته به دریانوردی
marines	وابسته به دریانوردی
connubial	وابسته به زناشویی
materialistic	وابسته به مادیات
paralytic	وابسته به فلج
paralytics	وابسته به فلج
pocky	وابسته به ابله
plumbous	وابسته به سرب
generic	وابسته به تیره
social	وابسته بجامعه
subversion	وابسته به خرابکاری
structurally	وابسته به بنا
planetary	وابسته به سیاره
focal	وابسته بکانون
preemptive	وابسته به پیشدستی
preemptive	وابسته به حق شفعه
predial or prae	وابسته به زمین
pessimistic	وابسته به بدبینی
potamic	وابسته به رودها
nasal	وابسته به منخرین
nasal	وابسته به بینی
prefectoral	وابسته به اداری
press attache	وابسته مطبوعاتی
oratorical	وابسته به سخنرانی
naval	وابسته به کشتی
mission	وابسته به ماموریت
presbyterial	وابسته به کشیش ها
structural	وابسته به بنا
structural	وابسته به ساختمان
degenerative	وابسته به انحطاط
pistillary	وابسته به مادگی گل
piscatory	وابسته به صیدماهی
piscatory	وابسته به ماهیگیری
acoustical	وابسته به شنوایی
piscatorial	وابسته به صیدماهی
adipic	وابسته به چربی
piscatorial	وابسته به ماهیگیری
aerological	وابسته بهواشناسی
aesculapian	وابسته به دارگونه طب