English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English Persian
metropolitan وابسته به پایتخت یا شهرعمده
Other Matches
capital پایتخت
Rome پایتخت ایتالیا
Bujumbura پایتخت Burundi
Abuja ابوجا پایتخت نیجریه
Ottawa شهراتاوا پایتخت کانادا
Accra آکرا [پایتخت غنا]
manil پایتخت جزیرههای فیلیپین
Lima پایتخت کشور پرو
capital حرف درشت پایتخت
Bruxelles بروکسل پایتخت بلژیک
Brussels بروکسل پایتخت بلژیک
the provinces استانهانقاط یک کشوربجز پایتخت ان
Baghdad شهر بغداد پایتخت عراق
the hague لاهه :نام پایتخت هلند
Warsaw شهر ورشو پایتخت لهستان
Ankara شهر آنکارا پایتخت ترکیه
pekin شهر پکن پایتخت کشور چین
Dhaka شهر داکا پایتخت کشور بنگلادش
Baku شهر باکو پایتخت جمهوری آذربایجان
Croatia کشور کروات که پایتخت آن شهر زاگرب است
Manila مانیلا پایتخت جزایر فیلیپین کاغذ مانیل
manilla مانیلا پایتخت جزایر فیلیپین کاغذ مانیل
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
Kuwait شهر کویت پایتخت کشور کویت
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associate وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
syncop وابسته به غش
pyrexic وابسته به تب
cephalic وابسته به سر
pyretic وابسته به تب
commissarial وابسته به
israelitish وابسته به
plantar وابسته به کف پا
thereof=of that وابسته به ان
carpal وابسته به مچ
congenerous وابسته
cantabrigian وابسته به
dependants وابسته
dependant وابسته
attendant وابسته
attendants وابسته
comprador وابسته
pyrexial وابسته به تب
interdependent وابسته
dependent وابسته
pertinent وابسته
related وابسته
affiliate وابسته
affiliated وابسته
affiliates وابسته
affiliating وابسته
tuitionary وابسته به
belonging وابسته ها
aquatic وابسته به اب
germane وابسته
pertaining وابسته
elfin وابسته به جن
attached وابسته
monitorial وابسته به
levitical وابسته به
of kin وابسته
adjective وابسته
adjectives وابسته
attache وابسته
akin وابسته
appurtenant وابسته
federate وابسته
federated وابسته
federates وابسته
federating وابسته
thereof وابسته به ان
attributable وابسته به
messianic وابسته به
riverrine وابسته به
elysian وابسته به
subordinates وابسته
hanger on وابسته
pertianing وابسته
subordinated وابسته
subordinate وابسته
relevant وابسته
diphtheric وابسته به
febile وابسته به تب
wedded وابسته
contingents وابسته
contingent وابسته
correspondents وابسته
correspondent وابسته
sexual organs وابسته به
relative وابسته
subordinating وابسته
scolopendrine وابسته به هزارپاها
tussive وابسته به سرفه
gregorian وابسته به گریگوری
skiey وابسته باسمان
provencal وابسته بشهر
flexional وابسته به صرف
naval وابسته به کشتی
sister services خدمات وابسته
limnetic وابسته به اب شیرین
tutelary وابسته بقیمومت
limnic وابسته به اب شیرین
nasal وابسته به منخرین
nasal وابسته به بینی
lukan وابسته به لوقا
pessimistic وابسته به بدبینی
mission وابسته به ماموریت
missions وابسته به ماموریت
folkish وابسته به فولکلور
lucan وابسته به لوقا
promethean وابسته به پرومیتوس
undersurface وابسته بزیرسطح
programmatic وابسته به پروگرام
logarithmic وابسته به لگاریتم
floricultural وابسته به گلکاری
maritime وابسته بدریانوردی
marine وابسته به دریانوردی
air attache وابسته هوایی
sorcerous وابسته به جادوگری
troy وابسته به تروا
landed وابسته بزمین
trophic وابسته بتغذیه
saturnian وابسته بزحل
eugenic وابسته به به نژادی
pancreatic وابسته به لوزالمعده
degenerative وابسته به انحطاط
acoustical وابسته به شنوایی
adipic وابسته به چربی
trigonometric وابسته به مثلثات
hematic وابسته به خون
aerological وابسته بهواشناسی
aesculapian وابسته به دارگونه طب
affiliated company شرکت وابسته
satellitory وابسته به اقمارسیارات
exegetic وابسته به تفسیر
scansorial وابسته بصعود
marines وابسته به دریانوردی
skyey وابسته باسمان
gular وابسته به مری
materialistic وابسته به مادیات
paralytic وابسته به فلج
paralytics وابسته به فلج
fetal وابسته به جنین
tubulifloral وابسته به استکانیان
gutturo nasal وابسته بگلووبینی
faunistic وابسته به جانوران
societal وابسته به اجتماع
scientail وابسته به علم
far eastern وابسته بخاوردور
tubuliferous وابسته به استکانیان
haemic وابسته بخون
generic وابسته به تیره
facultative وابسته به faculty
lenten وابسته به چله
connubial وابسته به زناشویی
ventricular وابسته به شکم
gasolinic وابسته به بنزین
ventilatory وابسته به بادگیر
emotive وابسته به احساسات
psychiatric وابسته به روانپزشکی
porcine وابسته بخوک
mayoral وابسته به شهردار
maximal وابسته به حداکثر
vaccinal وابسته به واکسن
uxorial وابسته به عیال
menstrual وابسته به قاعده گی
sex linked وابسته به جنسیت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com