English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
programmatic وابسته به پروگرام
Other Matches
program روش کار پروگرام
programs روش کار پروگرام
programmes پروگرام دستور کار
programme پروگرام دستور کار
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associating وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
subordinated وابسته
levitical وابسته به
subordinate وابسته
aquatic وابسته به اب
pertinent وابسته
germane وابسته
affiliates وابسته
congenerous وابسته
subordinates وابسته
affiliating وابسته
commissarial وابسته به
comprador وابسته
pertianing وابسته
subordinating وابسته
affiliate وابسته
related وابسته
affiliated وابسته
dependant وابسته
attendants وابسته
of kin وابسته
thereof=of that وابسته به ان
adjective وابسته
appurtenant وابسته
interdependent وابسته
akin وابسته
israelitish وابسته به
plantar وابسته به کف پا
attendant وابسته
dependent وابسته
belonging وابسته ها
dependants وابسته
cephalic وابسته به سر
attache وابسته
syncop وابسته به غش
carpal وابسته به مچ
pyrexic وابسته به تب
pyrexial وابسته به تب
cantabrigian وابسته به
pyretic وابسته به تب
thereof وابسته به ان
federating وابسته
federates وابسته
federated وابسته
federate وابسته
adjectives وابسته
contingents وابسته
monitorial وابسته به
correspondent وابسته
diphtheric وابسته به
elfin وابسته به جن
relevant وابسته
sexual organs وابسته به
wedded وابسته
messianic وابسته به
hanger on وابسته
correspondents وابسته
riverrine وابسته به
febile وابسته به تب
contingent وابسته
elysian وابسته به
attributable وابسته به
attached وابسته
tuitionary وابسته به
pertaining وابسته
relative وابسته
surgical وابسته به جراحی
jugular وابسته بوریدوداجی
oracular وابسته به وحی
degenerative وابسته به انحطاط
predial or prae وابسته به زمین
matrimonial وابسته به عروسی
jugulars وابسته بوریدوداجی
marian وابسته به مریم
homicidal وابسته به ادمکشی
connubial وابسته به زناشویی
preemptive وابسته به حق شفعه
promethean وابسته به پرومیتوس
uranological وابسته به اسمانشناسی
solar وابسته بخورشید
photographic وابسته به عکاسی
manurial وابسته بکود
materialistic وابسته به مادیات
paralytic وابسته به فلج
mantic وابسته به پیشگویی
paralytics وابسته به فلج
totemistic وابسته به توتم
totemic وابسته به توتم
generic وابسته به تیره
marines وابسته به دریانوردی
uxorial وابسته به عیال
mayoral وابسته به شهردار
affiliated company شرکت وابسته
toplogic وابسته به مکانشناسی
tonsorial وابسته به سلمانی
microscopic وابسته به میکروسکپ
air attache وابسته هوایی
jesuitic وابسته به یسوعیون
altitudinal وابسته به اوج
vaccinal وابسته به واکسن
viral وابسته به ویروس
time dependent وابسته به زمان
provencal وابسته بشهر
toxicological وابسته به زهرشناسی
aesculapian وابسته به دارگونه طب
logarithmic وابسته به لگاریتم
masticatory وابسته به جویدن
cosmic وابسته بگیتی
aesthetically وابسته به زیبایی
aesthetic وابسته به زیبایی
matricidal وابسته بمادرکشی
landed وابسته بزمین
lactic وابسته به شیر
kufic وابسته به کوفه
emotive وابسته به احساسات
pancreatic وابسته به لوزالمعده
acoustical وابسته به شنوایی
adipic وابسته به چربی
maximal وابسته به حداکثر
aerological وابسته بهواشناسی
ethnicity وابسته به نژادشناسی
subversion وابسته به خرابکاری
social وابسته بجامعه
tussive وابسته به سرفه
planetary وابسته به سیاره
focal وابسته بکانون
press attache وابسته مطبوعاتی
scientific وابسته بعلم
ethnic وابسته به نژادشناسی
tutelary وابسته بقیمومت
troy وابسته به تروا
investigatory وابسته به رسیدگی
vital وابسته به زندگی
structurally وابسته به بنا
lukan وابسته به لوقا
structurally وابسته به ساختمان
human وابسته بانسان
humans وابسته بانسان
tubulifloral وابسته به استکانیان
tubuliferous وابسته به استکانیان
limnetic وابسته به اب شیرین
limnic وابسته به اب شیرین
structural وابسته به ساختمان
seminal وابسته به منی
municipal وابسته بشهرداری
presbyterial وابسته به کشیش ها
lucan وابسته به لوقا
structural وابسته به بنا
vital وابسته بزندگی
oratorical وابسته به سخنرانی
porcine وابسته بخوک
leninist وابسته به لنین
laryngitic وابسته به نای
psychiatric وابسته به روانپزشکی
laryngeal وابسته بنای
prefectoral وابسته به اداری
preemptive وابسته به پیشدستی
trachean وابسته به نای
naval وابسته به کشتی
malarial وابسته به مالاریا
maritime وابسته بدریانوردی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com