English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 218 (14 milliseconds)
English Persian
preglacial وابسته به پیش از دوره یخ
Search result with all words
probationary وابسته به دوره کاراموزی یاازمایشی
holocene وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
mesozoic وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
millenial وابسته به دوره هزار ساله
miocene وابسته به دوره سوم
miocenic وابسته به دوره سوم
neozoic وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
paleocene وابسته به دوره پالیوسین
paleolithic وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
paleozoic وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
postexilic وابسته به دوره بعد از اسارت یهود دربابل
pre chellean وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
preexilic وابسته به قبل از دوره اسارت یهود در بابل
premedical دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
protogenetic وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
protogenic وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
sexantenary وابسته به عد د06 یا دوره 06ساله
Other Matches
cooling-off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregnum فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
colporteur کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
production cycle زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
semifinal مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
associate وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
bordering دوره
bordered دوره
border دوره
contemporaries هم دوره
contemporary هم دوره
instar دوره
set دوره
reviewal دوره
careers دوره
edge دوره
edges دوره
era دوره
phases دوره
phased دوره
phase دوره
he has run his race دوره
eras دوره
sets دوره
setting up دوره
Ice Age دوره یخ
careering دوره
periphery دوره
to have ones fling دوره
term دوره
rhythm دوره
perimeters دوره
compass دوره
rimless بی دوره
stadia دوره
perimeter دوره
felloe دوره
felly دوره
termed دوره
peripheries دوره
pool دوره
pools دوره
terming دوره
stadium دوره
course : دوره
coursed : دوره
courses : دوره
stadiums دوره
epochs دوره
period دوره
sessions دوره
session دوره
one's d. دوره
rhythms دوره
career دوره
rim دوره
rims دوره
cycles دوره
epoch دوره
circuit دوره
circuits دوره
pooled دوره
careered دوره
outlined دوره
outlines دوره
cycled دوره
outlining دوره
outline دوره
cycle دوره
periods دوره
periodicity دوره
stretch خط ممتد دوره
infection period دوره نهفتگی
induction period دوره انگیزش
rimmed دوره دار
the a of infancy دوره بچگی
testing time دوره ازمون
stretches خط ممتد دوره
stretched خط ممتد دوره
termtime دوره تصدی
the iron age دوره ستمگری
idle time دوره عطالت
incunabula نخستین دوره
period of vibratio دوره ارتعاش
period of roll دوره تناوب
pliocene دوره پلیوسن
termtime دوره تحصیلی
pedlary دوره گردی
life cycle دوره عمر
tempering cycle دوره بازپخت
period of incubation دوره نهفتگی
term of maintenance دوره نگاهداری
life cycle دوره زندگی
the iron age دوره بی رحمی
the rim of a wheel دوره چرخ
trivium دوره نخستین
tournaments یک دوره مسابقه
to serve apprenticeship دوره شاگردی
trimester دوره سه ماهه
action period دوره کنش
advance course دوره عالی
triennium دوره سه ساله
advanced course دوره عالی
transition period دوره انتقال
transition period دوره گذار
period of production دوره تولید
tournament یک دوره مسابقه
trochoid دوره گرد
to run over دوره کردن
latency period دوره نهفتگی
latency دوره کمون
pentad دوره پنجساله
period of delivery دوره تحویل
practice period دوره تمرین
tip circle دوره نوک
inning یک دوره بازی
period of instrument دوره سنجه
internship دوره انترنی
period of office دوره تصدی
cycled دوره گردش
refersher course دوره استثنایی
neonatal period دوره نوزادی
cycles دوره گردش
Ice Age دوره یخبندان
senescence دوره سالخوردگی
refersher course دوره توجیهی
careered دوره زندگی
career دوره رسمی
career دوره زندگی
meeting یک دوره مسابقه
meetings یک دوره مسابقه
oxidizing period دوره احیاء
quadrentnium دوره چهارساله
quadrennium دوره چهارساله
oxidizing period دوره اکسیداسیون
house-party دوره خانگی
schooltime دوره تحصیلی
innings دوره تصدی
number of cycle تعداد دوره ها
return perion دوره تناوب
recurrence interval دوره تناوب
refreshing course دوره بازاموزی
careering دوره زندگی
rest period دوره استراحت
retention period دوره ابقا
cycle دوره گردش
retrace interval دوره بازگشت
retrace period دوره بازگشت
retrace time دوره بازگشت
return interval دوره بازگشت
careering دوره رسمی
careers دوره زندگی
careers دوره رسمی
careered دوره رسمی
fiscal years دوره مالی
sexennium دوره شش ساله
encompassing دوره کردن
encompasses دوره کردن
payback period دوره برگشت
measuring period دوره سنجش
production period دوره تولید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com