English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
marxian وابسته به کارل مارکس
Other Matches
marxian پیروعقیده کارل مارکس
Marxism روش فکری کارل مارکس فیلسوف المانی
dictatorship of proletariat اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
revisionism روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
Marxism عقیده مارکس
Marxist مارکس گرا
Marxists مارکس گرا
Marxism مارکس گرائی
dialectical materialism فرضیهء استدلالی مارکس
dialectic هگل و مارکس ان را جهت تعلیل و توجیه امور
radical economists منظور گروهی ازاقتصاددانان کلاسیک مانندمالتوس و مارکس میباشد
economic determinism یکی ازاصول عقاید مارکس که به موجب ان جمیع تحولات اجتماعی وسیاسی ناشی ازجبر اقتصادی تلقی می گردد
Marxist طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxists طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
dictatorships این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
dictatorship این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
bakuninism اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
dogmatic marxism مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
fabianism نحله سوسیالیستی معتدل که به سال 4881 درانگلستان تشکیل شد و در واقع پایه حزب کارگر محسوب میشود . اصحاب این مسلک باعقاید مارکس در زمینه لزوم کشمکش طبقاتی و نیز انقلاب و شدت عمل جهت وصول به اهداف سوسیالیزم موافقت ندارند
marxist economics نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associated وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
thereof=of that وابسته به ان
adjectives وابسته
attributable وابسته به
adjective وابسته
cantabrigian وابسته به
pertianing وابسته
interdependent وابسته
of kin وابسته
akin وابسته
elysian وابسته به
subordinate وابسته
subordinated وابسته
subordinates وابسته
subordinating وابسته
attache وابسته
carpal وابسته به مچ
syncop وابسته به غش
commissarial وابسته به
dependants وابسته
comprador وابسته
congenerous وابسته
pertinent وابسته
dependent وابسته
related وابسته
affiliate وابسته
affiliated وابسته
affiliates وابسته
affiliating وابسته
dependant وابسته
thereof وابسته به ان
federate وابسته
federated وابسته
cephalic وابسته به سر
federates وابسته
belonging وابسته ها
diphtheric وابسته به
aquatic وابسته به اب
federating وابسته
attendants وابسته
attendant وابسته
tuitionary وابسته به
monitorial وابسته به
plantar وابسته به کف پا
wedded وابسته
relevant وابسته
febile وابسته به تب
messianic وابسته به
relative وابسته
sexual organs وابسته به
hanger on وابسته
levitical وابسته به
pyrexic وابسته به تب
pyrexial وابسته به تب
pyretic وابسته به تب
israelitish وابسته به
attached وابسته
appurtenant وابسته
riverrine وابسته به
pertaining وابسته
correspondents وابسته
contingent وابسته
contingents وابسته
correspondent وابسته
elfin وابسته به جن
germane وابسته
jugular وابسته بوریدوداجی
jugulars وابسته بوریدوداجی
rectorial وابسته به rector
aortal وابسته بشاهرگ
aortic وابسته بشاهرگ
pharmacologic وابسته بداروشناسی
scientific وابسته بعلم
pythian وابسته به "اپولو"
pygmaean وابسته به پیگمی ها
porcine وابسته بخوک
pharyngal وابسته به گلوگاه
antichristian وابسته به دجال
air attache وابسته هوایی
altitudinal وابسته به اوج
pubertal وابسته به بلوغ
investigatory وابسته به رسیدگی
photic وابسته به تولیدنور
subversion وابسته به خرابکاری
vital وابسته به زندگی
vital وابسته بزندگی
photic وابسته به نوروروشنایی
analphabetic وابسته به بیسوادی
menstrual وابسته به قاعده گی
anginal وابسته به گلودرد
psychiatric وابسته به روانپزشکی
pygmean وابسته به پیگمی ها
radio carpal وابسته به زندبالاومچ
army attache وابسته نظامی
radio ulnar وابسته به زندبالاوزندپائین
perlitic وابسته به مروارید
perigean وابسته به حضیضی
ranine وابسته به وزغ
archimedean وابسته به ارشمیدس
surgical وابسته به جراحی
oracular وابسته به وحی
rectal وابسته به مقعد
photographic وابسته به عکاسی
matrimonial وابسته به عروسی
solar وابسته بخورشید
penological وابسته به کیفرشناسی
pharisaic وابسته به فریسی
petrologic وابسته به سنگ
astronautical وابسته به فضانوردان
pyrrhic وابسته به " پیروس "
petiolar وابسته به برگدم
homicidal وابسته به ادمکشی
associated company شرکت وابسته
peruvian وابسته به پرو
periclean وابسته به پریکلس
army attache وابسته زمینی
perigeal وابسته به حضیضی
mission وابسته به ماموریت
marines وابسته به دریانوردی
planetary وابسته به سیاره
connubial وابسته به زناشویی
plumbous وابسته به سرب
materialistic وابسته به مادیات
press attache وابسته مطبوعاتی
paralytic وابسته به فلج
presbyterial وابسته به کشیش ها
missions وابسته به ماموریت
paralytics وابسته به فلج
social وابسته بجامعه
kufic وابسته به کوفه
structurally وابسته به بنا
marine وابسته به دریانوردی
focal وابسته بکانون
pessimistic وابسته به بدبینی
nasal وابسته به منخرین
nasal وابسته به بینی
preemptive وابسته به حق شفعه
preemptive وابسته به پیشدستی
prefectoral وابسته به اداری
predial or prae وابسته به زمین
oratorical وابسته به سخنرانی
prefectorial وابسته به اداری
potamic وابسته به رودها
naval وابسته به کشتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com