| Total search result: 201 (13 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| ultramontane |
وابسته به کشورها و مردمی که درانطرف کوه ها وارتفاعات هستند |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| the outer world |
مردمی که بیرون از محیط شخص هستند |
| standards |
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند |
| standard |
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند |
| humane <adj.> |
مردمی |
| humanitarian <adj.> |
مردمی |
| humanities |
مردمی مروت |
| humanization |
مردمی سازی |
| democratic leadership |
رهبری مردمی |
| humanity |
مردمی مروت |
| political sclence |
علم سیاست کشورها |
| country teams |
تیمهای اعزامی به کشورها |
| turanian |
مردمی از نژاد التایی اورال |
| grand inquisitor |
رئیس دادگاه رسیدگی دربرخی کشورها |
| pentarch |
یکی از پنج تن مردمی که در جایی حکومت کنند |
| out relief |
دستگیری مردمی که در بنگاه اعانه بودباش ندارند |
| Racial prejudice prevails in some countries. |
دربرخی کشورها تعصبات نژادی وجود دارد |
| offshore |
در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها |
| particularism |
اعطا استقلال سیاسی به کشورها و اجزاء متشکله یک امپراطوری |
| unprofitable servants |
مردمی که خرسندند باینکه تنهاانچه وفیفه ایشان است بکنند |
| rhythm-and-blues |
نام نوعی موسیقی مردمی امریکایی که ریتم تند دارد و از آن مشتق شده |
| preferentialism |
اصول دادن امتیازات به برخی کشورها نسبت به حقوق گمرکی کالای انها |
| comdex |
نمایشگاه بازرگانی کامپیوترهای بزرگ در امریکا و سایر کشورها کامدکس processing Data municationand |
| comparative cost |
اصل تخصص کشورها درتولید کالاهایی که ان را ازدیگر ممالک ارزانتر ومرغوبتر تهیه می کنند |
| cads |
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند |
| cad |
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند |
| Roman law |
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است |
| marshall plan |
طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید |
| phallic |
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب |
| monrovia powers |
اتحادیهای سست بنیان متشکل از 91کشور افریقایی که اولین باردر سال 1691 طی کنفرانسی که نمایندگان این کشورها درمونروویا واقع در لیبریاتشکیل داده بودند وجود پیداکرد |
| olympian |
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک |
| syzygial |
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم |
| bureaucratic |
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری |
| subglacial |
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان |
| dialectological |
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی |
choral |
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی |
| telepathic |
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر |
| rectal |
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ |
| puritanical |
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان |
| sothic |
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی |
| vehicular |
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر |
| lexicographic |
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری |
| phylar |
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد |
rag rug |
قالیچه چهل تکه [در بعضی از کشورها نظیر مصر و مکزیک ابتدا نوارهای باریکی به عرض دو یا سه سانتی متر بافته شده و سپس لبه های آن به یکدیگر دوخته می شود که حالت فرش راه راه به آن می بخشد.] |
| monarchic |
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت |
| kinetic |
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه |
| erotic |
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros |
| cliquy |
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه |
| cliquey |
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه |
| supervisory |
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری |
| frontal |
وابسته به پیشانی وابسته بجلو |
| sister services |
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته |
| zygose |
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی |
| lithic |
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم |
| plants indigenous to that soil |
هستند |
| ScriptX |
هستند |
| they are all of one mind |
هستند |
| are |
هستند |
| there are numbers who |
بسیاری هستند که |
| they are at loggerheads |
هر دو سنگ یک من هستند |
| who are they? |
انها کی هستند |
| they are well matched |
هم کفو هستند |
| analog |
ی از حالت آنالوگ هستند |
| The roads are obstructed. |
جاده ها مسدود هستند. |
| Such people are wicked . |
اینگونه آدمها شر هستند |
| they are well matched |
حریف یکدیگر هستند |
| analogue |
ی از حالت آنالوگ هستند |
| analogues |
ی از حالت آنالوگ هستند |
| such as are happy |
انهایی که خوشبخت هستند |
| 5, 7, 9 are odd numbers . |
5؟7؟9 اعداد فرد هستند |
| morphic |
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود |
| Neanderthal |
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه |
| hermitical |
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین |
| X/OPEN |
ول ایجاد سیستمهای باز هستند |
| Take things as you find them. <proverb> |
مسائل را همانگونه نه هستند بپذیر . |
| Price are fixed here . |
دراینجا قیمتها ثابت هستند |
| These football players are the pick of the bunch . |
این فوتبالیست ها گل سر سبد هستند |
| The two are rhyming words . |
این دو لغت هم قافیه هستند |
| However difficult the circumstances [are] , ... |
هر قدر هم که شرایط دشوار هستند، ... |
| They are at daggers drawn. They are bitter enemies. |
بخون یکدیگه تشنه هستند |
| ring topology |
در حلقه بهم وصل هستند |
| the ins |
انان که سر کا یا دارای متامی هستند |
| numeric |
که فقط حاوی اعداد هستند |
series |
مداری که قط عات آن با هم سری هستند |
| dialectical materialism |
اساسا اقتصادی یا مادی هستند . |
| great dangers impend over us |
خطرهای بزرگی متوجه ما هستند |
| target audience |
گروه اجتماعی که هدف تبلیغ هستند |
| Prices are rising ( falling ) . |
قیمت ها درحال افزایش (کاهش ) هستند |
| I musn't eat food containing ... |
من نباید غذایی را که دارای ... هستند بخورم. |
| a further 50 are in prospect |
۵۰ تای دیگر مورد انتظار هستند |
| outs and ins |
انانی که سر کار دارای مقامی هستند |
| regular guy <idiom> |
شخص مهربانی که همه با دوست هستند |
| the strangers in tehran |
بیگانگان یاخارجی هایی که در تهران هستند |
| Boys will be boys. |
پسرها حالا دیگه اینطور هستند. |
| array |
آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند |
| arrays |
آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند |
| This canary and its mate are in the same cage |
این قناری وجفتش در یک قفس هستند |
| What percentage of the people are literate? |
چند درصد مردم با سواد هستند ؟ |
| finished |
کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند |
| capability |
لیستی از اعمالی که قابل انجام هستند |
| People are looking for new ideas. |
مردم عقب فکرهای تازه هستند |
| bank holiday |
روزهای هفته که بانکها تعطیل هستند |
| things in possession |
اموالی که بالفعل در تصرف شخص هستند |
| modes |
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند |
| buffer |
کل حروفی که قابل نگهداری در بافر هستند |
| downsize |
که در آنها ایستگاههای کاری هوشمند هستند. |
| mode |
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند |
| The twins look just like each other. |
دوقلوها خیلی شبیه یکدیگر هستند. |
anticlastic |
[ظاهری با دو قوس که دو منحنی برخلاف هم هستند.] |
| nut structure |
ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند |
| associated |
وابسته وابسته کردن |
| associate |
وابسته وابسته کردن |
| associates |
وابسته وابسته کردن |
| associating |
وابسته وابسته کردن |
| form |
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند. |
| hylotheism |
اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند |
| rotaglider |
گلایدرهایی که دارای بالهای دورانی ازاد هستند |
| the iron interest |
کسانی که در معاملات اهن علاقه مند هستند |
| queues |
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند |
| storage |
مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند |
| queue |
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند |
channel |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
| queued |
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند |
| queueing |
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند |
| Where are the luggage trolleys? |
چرخ دستی اسباب و اثاثیه کجا هستند؟ |
| channeled |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
| repertoire |
لیست حروفی که قابل نمایش یاچاپ هستند |
| channeling |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
| They are openly seeking his being sacked. |
آنها آشکارا به دنبال اخراج شدن او هستند. |
| channelled |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
| channels |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
Are animals able to think ? |
آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟ |
| queen's ware |
فروف لعابی انگلیسی که خامهای رنگ هستند |
| clocks |
سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند |
| to feel a pang of guilt |
ناگهانی احساس بکنند که گناه کار هستند |
| set |
تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند |
| sets |
تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند |
| setting up |
تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند |
| formed |
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند. |
| forms |
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند. |
| Where are the luggage trolleys? |
چرخ دستی حمل بار کجا هستند؟ |
| coresident |
دو یا چند برنامه که همزمان در حافظه اصلی هستند |
| clock |
سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند |
| libraries |
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند |
| library |
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند |
| sig |
علاقمند به یک نرم افزاریاسخت افزار خاصی هستند |
| bank holiday |
هر یک از تعطیلات رسمی که در آن مدارس و بانکها و غیره تعطیل هستند |
| I cant get into these shoes. |
این کفشها پایم نمی رود ( کوچک هستند ) |
| Theyre twins and it is impossible to know one from the other . |
آنها دو قلو هستند ومعلوم نیست کدوم کدومه |
| monogenism |
عقیده باینکه همه تژادهای ادمی از یک تخم هستند |
| cyclic item |
اقلام پیوسته اقلامی که خیلی مورد احتیاج هستند |
| queueing |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
| identities |
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند |
| queued |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
| resource |
گرافیکی که مفید هستند یا توسط چیزی استفاده می شوند |
| perspective |
ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند |
| perspectives |
ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند |
| checks |
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند |
| queues |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
| check |
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند |
| checked |
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند |
| identity |
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند |
| queue |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
purpuric acid |
اسید فرضی که نمک های آن ارغوانی رنگ هستند |
| 1 and 2 are poles apart. <idiom> |
۱ و ۲ یک دنیا باهم فرق دارند [بسیار متفاوت هستند] . |
| association for women in computing |
متشکل از افرادی که پردازش کامپیوتر علاقه مند هستند |
| physico chemical |
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی |
| poplitaeal |
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی |
| epistemologycal |
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی |
| popliteal |
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی |
| parallels |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
| sequential |
فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند |
| parallelled |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
| paralleling |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
| Well, now everyone's here, we can begin. |
خوب حالا که همه اینجا هستند ما می توانیم شروع کنیم. |
| ring |
نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند |
| tabling |
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند |
| tables |
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند |
| microcomputer |
ریزکامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپ شده هستند |
| table |
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند |
| rapid |
محلهای ذخیره سازی که به سرعت قابل خواندن و نوشتن هستند |
| tabled |
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند |
| consistency check |
داده ها یا موضوعات مط ابق با قالب از پیش فرض شده هستند |
| parallel |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
| synchronous |
سیستمی که در آن تمام وسایل با سیگنال ساعت اصلی همان هستند |
| haplont |
موجوداتی که دارای تعداد کروموزوم هایی مانندسلولهای جنسی هستند |
| paralleled |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
| serials |
فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند |
| serial |
فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند |
| buffer pool |
تعدادی میانگیر که در دسترس سیستم کنترل ورودی-خروجی هستند |
| evolutionism |
روش فکری کسانی که در جمیع امورمعتقد به سیر تکاملی هستند |
| parallelling |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
| fastest |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
| fast |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
| fasted |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
| fasts |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
| short timer |
پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند |
| backbones |
گروههای کاری و شبکههای کوچکتر به عنوان بخش هایی به آن وصل هستند |
| synchronizes |
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند |
| special contracts |
منظور عقودی هستند که نام و صیغه خاص و شرایط ویژه دارند |
| bar printer |
چاپگری که در آن حروفی که روی بازو هستند به کاغذ می چسبند یا چاپ می شوند |