Total search result: 202 (12 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
renal |
وابسته به کلیه ها |
|
|
Search result with all words |
|
adrenocortical |
وابسته به قشر غدهء فوق کلیه |
Other Matches |
|
nephrogenic |
ایجادشده در کلیه منشعب از کلیه |
hotter |
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند |
hot |
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند |
hottest |
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند |
phallic |
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب |
reins |
کلیه ها |
all |
کلیه |
kidneys |
کلیه |
kidney |
کلیه |
all- |
کلیه |
entireforce |
کلیه قوا |
renal calculus |
ریگ کلیه |
all arms |
کلیه نیروها |
all hands |
کلیه پرسنل |
entireforce |
کلیه نیرو |
all men |
کلیه مردم |
paranephric |
مجاور کلیه |
nephralgia |
قولنج کلیه |
reniform |
کلیه مانند |
floating kidney |
کلیه متحرک |
nephroptosis |
کلیه متحرک |
renal gravel |
حصات کلیه |
reniform |
شبیه کلیه |
renal gravel |
ریک کلیه |
paranephros |
غده روی کلیه |
tenantary |
کلیه مستاجرین یک ملک |
reins |
محل کلیه در بدن |
ornis |
کلیه مرغان یک سرزمین |
azoth |
علاج کلیه دردها |
against all risks |
در براب کلیه خطرات |
all available |
کلیه توپخانه حاضر به تیر |
demesne |
کلیه زمین مایملک یک شخص |
chronic renal disease [CRD] |
نارسایی مزمن کلیه [پزشکی] |
Chronic kidney disease [CKD] |
نارسایی مزمن کلیه [پزشکی] |
the t. population |
کلیه جمعیت همه مردم |
disclaim all liability |
کلیه بدهیها را انکار کردن |
The ship and all its crew were lost . |
کشتی با کلیه سر نشینانش گه ( مفقود ) شد |
kidney stone [Calculus renalis] |
سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری] |
renal calculus [Calculus renalis] |
سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری] |
syngraph |
سندی که به مهر و امضا کلیه |
nephrolith |
سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری] |
the total population |
تمامی نفوس کلیه جمعیت |
chronic kidney failure [CKF] |
نارسایی مزمن کلیه [پزشکی] |
chronic renal failure [CRF] |
نارسایی مزمن کلیه [پزشکی] |
bureaucratic |
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری |
olympian |
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک |
syzygial |
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم |
choral |
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی |
subglacial |
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان |
dialectological |
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی |
telepathic |
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر |
flora |
کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه |
To sweep the board . |
کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن |
tenantry |
اجاره داری کلیه مستاجرین یک ملک |
adrenal |
مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه |
nephrosis |
بیماری کلیه که بیشترلولههای کلیوی را مبتلامیکند |
fauna |
کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان |
avifauna |
کلیه مرغان یک سرزمین پرندگان یک ناحیه |
vehicular |
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر |
lexicographic |
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری |
phylar |
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد |
sothic |
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی |
rectal |
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ |
puritanical |
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان |
To pool resources to gether . |
کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن |
suet |
چربی سخت دور کلیه وکمر گوسفند |
All thing considered. |
باتوجه به کلیه مسایل (تمام جوانب امر ) |
troop test |
ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی |
showdown |
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی |
corporative state |
حکومتی که صاحبان کلیه مشاغل در ان شریک باشند |
showdowns |
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی |
cortin |
ماده فعاله قشر غده فوق کلیه |
All wages were scaled up to 15 per cent . |
کلیه دستمزدها به میزان 15درصد افزایش یا فتند |
Cicim |
جاجیم و یا کلیه بافت های ساده کفپوش |
gentelmen's agreement |
کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد |
comprehensive job |
کاری که کلیه اجزا ان در رشته واحدی مجتمع شود |
banc |
جلسهای که با حضور کلیه قضات یک دادگاه تشکیل شود |
formalism |
اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور |
We ought to (should)examineit in all itsaspects. |
باید کلیه جهات وجوانب آنرا بررسی کنیم |
erotic |
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros |
supervisory |
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری |
cliquy |
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه |
monarchic |
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت |
cliquey |
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه |
kinetic |
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه |
watershed management |
کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها |
identity matrix |
ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند |
This is contray to all moral principles ( codes ) . |
این کار مخالف کلیه اصول وضوابط اخلاقی است |
garrison forces |
قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات |
farraginous |
تلفیق کننده کلیه شرایط واخلاقهای متفاوت وجنسهای مخالف |
pure interest |
سود ویژه منافعی که پس از کسر کلیه استهلاکات به سرمایه گذارپرداخت میشود |
grand slam |
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند |
grand slams |
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند |
rio treaty |
پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا |
we underwrite the company |
ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم |
legalism |
اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود |
executed contract |
قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود |
adrenaline |
هورمون قسمت مرکز غده فوق کلیه که بالا برندهء خون و فشارخون است |
ideology |
روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان |
ejectment |
باز پس گرفتن زمین غصبی ازغاصب بعلاوه کلیه خسارات وارده به مالک اصلی |
ideologies |
روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان |
historcicism |
فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود |
frontal |
وابسته به پیشانی وابسته بجلو |
lithic |
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم |
zygose |
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی |
sister services |
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته |
member banks |
در ایالات متحده کلیه بانکها براساس اساسنامه خود بایستی عضونظام فدرال رزرو در ایند |
cosmopolitanism |
سیستم " جهان وطنی " اعتقاد به لزوم حسن تفاهم واحترام متقابل بین کلیه ملل واقوام عالم |
codress procedure |
روش ذکر گیرندگان به صورت رمزی روش رمز کردن کلیه پیام |
brooded |
کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی |
broods |
کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی |
brood |
کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی |
morphic |
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود |
Neanderthal |
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه |
hermitical |
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین |
delivered duty paid |
یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد |
reports |
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود |
reported |
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود |
report |
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود |
associate |
وابسته وابسته کردن |
associated |
وابسته وابسته کردن |
associates |
وابسته وابسته کردن |
associating |
وابسته وابسته کردن |
popliteal |
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی |
physico chemical |
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی |
epistemologycal |
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی |
poplitaeal |
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی |
reputed owner |
در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است |
codress |
نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی |
splash |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
splashes |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
splashing |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
cross examination |
به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند |
attainder |
سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی |
nuclide |
کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته |
fourteen points |
طرح برنامهای برای صلح که "وودرو ویلسن " رئیس جمهور امریکا در 8 ژانویه 8191 ضمن خطابهای به کنگره امریکا اعلام کرد و درواقع پیامی به کلیه ملل ودول جهان تلقی شد |
life cycle hypothesis |
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است . |
quantity equation of exchange |
یعنی حاصلضرب حجم پول در سرعت گردش پول باارزش پولی کلیه تولیدات برابر است معادله مقداری مبادله که براساس نظریه مقداری پول است و اولین بار توسط ایروینگ فیشر عنوان شد .این معادله بصورت زیراست :PQ = V |
affiliates |
وابسته |
affiliating |
وابسته |
carpal |
وابسته به مچ |
germane |
وابسته |
pertaining |
وابسته |
attached |
وابسته |
akin |
وابسته |
thereof=of that |
وابسته به ان |
cephalic |
وابسته به سر |
cantabrigian |
وابسته به |
pertinent |
وابسته |
affiliated |
وابسته |
attendant |
وابسته |
attendants |
وابسته |
messianic |
وابسته به |
appurtenant |
وابسته |
elfin |
وابسته به جن |
diphtheric |
وابسته به |
pertianing |
وابسته |
affiliate |
وابسته |
thereof |
وابسته به ان |
riverrine |
وابسته به |
federates |
وابسته |
federated |
وابسته |
israelitish |
وابسته به |
attributable |
وابسته به |
federate |
وابسته |
congenerous |
وابسته |
comprador |
وابسته |
syncop |
وابسته به غش |
commissarial |
وابسته به |
federating |
وابسته |
aquatic |
وابسته به اب |
adjectives |
وابسته |
of kin |
وابسته |
interdependent |
وابسته |
plantar |
وابسته به کف پا |
attache |
وابسته |
tuitionary |
وابسته به |
hanger on |
وابسته |
adjective |
وابسته |
related |
وابسته |
contingent |
وابسته |
correspondent |
وابسته |
correspondents |
وابسته |
subordinating |
وابسته |
wedded |
وابسته |
pyrexic |
وابسته به تب |
dependent |
وابسته |
pyrexial |
وابسته به تب |
pyretic |
وابسته به تب |
contingents |
وابسته |
sexual organs |
وابسته به |
levitical |
وابسته به |
relative |
وابسته |
subordinates |
وابسته |
relevant |
وابسته |
subordinated |
وابسته |
febile |
وابسته به تب |
subordinate |
وابسته |
belonging |
وابسته ها |
dependants |
وابسته |