Dictiornary-Farsi | وابسته به کهکشان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
galactic	وابسته به کهکشان


Other Matches

galactic noise	تشعشع رادیویی کهکشان صوت پراکنی از جانب کهکشان
barred spiral galaxy	کهکشان مارپیچی مسدود کهکشان مارپیچی میله دار
jacob's ladder	کهکشان
vexatious lactea	کهکشان
galaxies	کهکشان
galaxy	کهکشان
Milky Way	کهکشان
island universe	کهکشان
the milky way	کهکشان
typical galaxy	کهکشان نمونه
metagalaxy	ماورای کهکشان
supergalaxy	کهکشان بزرگ
irregular galaxy	کهکشان نامنتظم
proto galaxy	کهکشان اولیه
Milky Way	راه کهکشان
spiral galaxy	کهکشان مارپیچی
elliptical galaxy	کهکشان بیضوی
elliptical galaxy	کهکشان بیضی گون
milky way galaxy	کهکشان راه شیری
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
zygose	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
morphic	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associates	وابسته وابسته کردن
associated	وابسته وابسته کردن
associating	وابسته وابسته کردن
associate	وابسته وابسته کردن
physico chemical	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
attributable	وابسته به
attendant	وابسته
attache	وابسته
belonging	وابسته ها
subordinates	وابسته
elysian	وابسته به
attendants	وابسته
relative	وابسته
commissarial	وابسته به
pyrexic	وابسته به تب
subordinating	وابسته
thereof	وابسته به ان
pyrexial	وابسته به تب
pyretic	وابسته به تب
comprador	وابسته
levitical	وابسته به
aquatic	وابسته به اب
congenerous	وابسته
riverrine	وابسته به
plantar	وابسته به کف پا
pertinent	وابسته
affiliating	وابسته
affiliates	وابسته
affiliated	وابسته
related	وابسته
thereof=of that	وابسته به ان
monitorial	وابسته به
dependent	وابسته
dependant	وابسته
dependants	وابسته
diphtheric	وابسته به
affiliate	وابسته
subordinated	وابسته
hanger on	وابسته
correspondents	وابسته
correspondent	وابسته
elfin	وابسته به جن
attached	وابسته
israelitish	وابسته به
relevant	وابسته
wedded	وابسته
federating	وابسته
federates	وابسته
cephalic	وابسته به سر
messianic	وابسته به
pertianing	وابسته
federated	وابسته
federate	وابسته
carpal	وابسته به مچ
interdependent	وابسته
cantabrigian	وابسته به
germane	وابسته
febile	وابسته به تب
contingents	وابسته
syncop	وابسته به غش
appurtenant	وابسته
sexual organs	وابسته به
adjectives	وابسته
tuitionary	وابسته به
contingent	وابسته
subordinate	وابسته
akin	وابسته
of kin	وابسته
pertaining	وابسته
adjective	وابسته
altitudinal	وابسته به اوج
piscatory	وابسته به ماهیگیری
piscatorial	وابسته به صیدماهی
auricular	وابسته بشنوایی
air attache	وابسته هوایی
army attache	وابسته زمینی
petrologic	وابسته به سنگ
associated company	شرکت وابسته
piscatory	وابسته به صیدماهی
perigean	وابسته به حضیضی
pistillary	وابسته به مادگی گل
astronautical	وابسته به فضانوردان
piscatorial	وابسته به ماهیگیری
analphabetic	وابسته به بیسوادی
antichristian	وابسته به دجال
petiolar	وابسته به برگدم
archimedean	وابسته به ارشمیدس
anginal	وابسته به گلودرد
attache	وابسته نظامی
pharyngal	وابسته به گلوگاه
army attache	وابسته نظامی
photic	وابسته به تولیدنور
aortal	وابسته بشاهرگ
auditive	وابسته به شنوایی
aortic	وابسته بشاهرگ
photic	وابسته به نوروروشنایی
perlitic	وابسته به مروارید
peruvian	وابسته به پرو
pharmacologic	وابسته بداروشناسی
affiliated company	شرکت وابسته
jugulars	وابسته بوریدوداجی
ethnic	وابسته به نژادشناسی
psychologic	وابسته به روانشناسی
puberal	وابسته به بلوغ
seminal	وابسته به منی
pubertal	وابسته به بلوغ
municipal	وابسته بشهرداری
pyrrhic	وابسته به " پیروس "
pythian	وابسته به "اپولو"
ethnicity	وابسته به نژادشناسی
provencal	وابسته بشهر
structurally	وابسته به بنا
structurally	وابسته به ساختمان
pygmean	وابسته به پیگمی ها
structural	وابسته به بنا
structural	وابسته به ساختمان
humans	وابسته بانسان
human	وابسته بانسان
pharisaic	وابسته به فریسی
pygmaean	وابسته به پیگمی ها
scientific	وابسته بعلم
rectal	وابسته به مقعد
rectorial	وابسته به rector
solar	وابسته بخورشید
photographic	وابسته به عکاسی
rhinal	وابسته به بینی
surgical	وابسته به جراحی
oracular	وابسته به وحی
matrimonial	وابسته به عروسی
homicidal	وابسته به ادمکشی
ranine	وابسته به وزغ
investigatory	وابسته به رسیدگی
vital	وابسته به زندگی
vital	وابسته بزندگی
menstrual	وابسته به قاعده گی
porcine	وابسته بخوک
psychiatric	وابسته به روانپزشکی
radio carpal	وابسته به زندبالاومچ
radio ulnar	وابسته به زندبالاوزندپائین
subversion	وابسته به خرابکاری
social	وابسته بجامعه
landed	وابسته بزمین
generic	وابسته به تیره
paralytics	وابسته به فلج
paralytic	وابسته به فلج
materialistic	وابسته به مادیات
connubial	وابسته به زناشویی
marines	وابسته به دریانوردی
marine	وابسته به دریانوردی
pocky	وابسته به ابله