Dictiornary-Farsi | وابسته بکار فرعی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)

English	Persian
avocational	وابسته بکار فرعی


Other Matches

subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
portal to portal	وابسته بمدتی که کارگر از درورودی تا شروع بکار صرف مینماید
subspecies	قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
by pass	بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass	گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype	بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
stbtitle	عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
sublease	اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
incidents	فرعی
branch line	خط فرعی
minor	فرعی
tributaries	فرعی
extrinsic	فرعی
half deck	پل فرعی
by	فرعی
tributary	فرعی
branch lines	خط فرعی
subsidiary	فرعی
ancillary	فرعی
subsidiaries	فرعی
subaltern	فرعی
subalterns	فرعی
incident	فرعی
inferiors	فرعی
sub dam	سد فرعی
inferior	فرعی
min	فرعی
petty	فرعی
adjuncts	فرعی
secondary	فرعی
by-effect	اثر فرعی
second class	فرعی
fall-out [side effect]	اثر فرعی
succursal	فرعی
accessorial	فرعی
secondary effect	اثر فرعی
spillover effect	اثر فرعی
adjunct	فرعی
lateral	فرعی
derivatives	فرعی
adverse reaction	اثر فرعی
accessory	فرعی
byeffect	اثر فرعی
derivative	فرعی
Neanderthal	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
subclass	طبقه فرعی
alternate position	موضع فرعی
floor jack	اهرم فرعی
subdivision	بخش فرعی
quadrantal points	جهات فرعی
subdivisions	بخش فرعی
an off street	کوچه فرعی
jamb-shaft	ستون فرعی
subcultures	فرهنگ فرعی
extension telephone	تلفن فرعی
subagency	نمایندگی فرعی
secondary position	موضع فرعی
lay-shaft	میله فرعی
overtones	صدای فرعی
alternative airfield	فرودگاه فرعی
subclass	شعبه فرعی
accessory	دعوای فرعی
sideway	فرعی از پهلو
secondary markets	بازارهای فرعی
blessed folder	مخزن فرعی
borrowed light	نورگیر فرعی
secondary port	بندر فرعی
bracteole	برگچه فرعی
subsidiary company	شرکت فرعی
affluent	رود فرعی
sidepiece	چیز فرعی
subgenus	جنس فرعی
subgenus	تیره فرعی
subordinating	فرعی پایین تر
episodes	داستان فرعی
bye election	انتخابات فرعی
subfamily	تیره فرعی
by pass	گذرگاه فرعی
by pass	لوله فرعی
subdirectory	فهرست فرعی
radicle	فرعی نازک
underplot	داستان فرعی
subfamily	خانواده فرعی
accessory substances	مواد فرعی
nervus accessorius	عصب فرعی
by lane	کوچه فرعی
accessory nerve	عصب فرعی
by election	انتخابات فرعی
subharmonic	هماهنگ فرعی
bayou	نهرکوچک یا فرعی
backway	جاده فرعی
pseudocarp	میوه فرعی
by work	کار فرعی
by way	راه فرعی
avocation	کار فرعی
stop street	خیابان فرعی
extraneous	تصادفی فرعی
daughter chain	زنجیر فرعی
auxiliary switch	کلید فرعی
auxiliary activity	فعالیت فرعی
slave station	ایستگاه فرعی
by product material	فراورده فرعی
cotype	نوعی فرعی
byname	اسم فرعی
bypath	جاده فرعی
byways	راه فرعی
colonnette	ستون فرعی
byway	راه فرعی
sidetrack	جاده فرعی
subcontracts	قرارداد فرعی
subcontracting	قرارداد فرعی
subcontracted	قرارداد فرعی
subcontract	قرارداد فرعی
sidetracked	جاده فرعی
consequent pole	قطب فرعی
byroad	جاده فرعی
coproduct	محصول فرعی
subordinate clause	جملهوارهی فرعی
second fiddle	شخص فرعی
spur track	جاده فرعی
articulated connecting rod	شاتون فرعی
sub contractor	پیمانکار فرعی
by path	جاده فرعی
diverticulum	جاده فرعی
dixings	ارایشهای فرعی
dog leg	شاخه فرعی
overtone	صدای فرعی
accessory	لوازم فرعی
sub network	شبکه فرعی
walk-on	بازیگر فرعی
sub sector	بخش فرعی
subculture	فرهنگ فرعی
subculture	کشت فرعی
subcultures	کشت فرعی
subordinate clauses	جملهوارهی فرعی
annexe	ساختمان فرعی
extensions	تلفن فرعی
extension	تلفن فرعی
by product	نتیجه فرعی
derived unit	واحد فرعی
by product	محصول فرعی
by product	فراورده فرعی
secondary unit	واحد فرعی
derived units	واحدهای فرعی
derived units	احاد فرعی
sub station	پست فرعی
by-product	محصول فرعی
by-products	محصول فرعی
suborder	راسته فرعی
sideshows	نمایش فرعی
sideshow	نمایش فرعی
intercardinal headings	جهات فرعی
intercardinal points	جهات فرعی
bypass	مسیر فرعی
side effects	اثرات فرعی
rootlet	ریشه فرعی
subsidiary	متمم فرعی
extension	شماره فرعی
tine	شاخ فرعی
subsidiary occupations	مشاغل فرعی
incidental effect	اثر فرعی
incidentals	اقلام فرعی
minor league	لیگ فرعی
side line occupations	مشاغل فرعی
municipal road	راه فرعی
side issue	موضوع فرعی
appendage	دستگاه فرعی
side effect	اثر فرعی
side-effect	اثر فرعی
substation	ایستگاه فرعی
side-effects	اثر فرعی
side issue	مسئله فرعی
side issues	موضوع فرعی
side issues	مسئله فرعی
bypassing	مسیر فرعی