Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
hu man
وابسته ب ه انسان بشری
Other Matches
superhuman
ابر انسان فوق بشری
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
AI
طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند
neoanthropic
وابسته به انسان جدید
theophanic
وابسته به تجلی خدا به انسان
truncal
وابسته به تنه انسان یا درخت
anthropometric
وابسته به مبحث اندازه گیری بدن انسان
Manx
وابسته به جزیره انسان لهجهای که در جزیره نامبرده بدان سخن میگویند
human language
زبان بشری
litterae humaniores
عواطف بشری
idols of the tribe
اوهام بشری
summa
اثار دانش بشری
human oriented language
زبان ارایش یافته بشری
anthrop
پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
anthropo
پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
group dynamics
مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
artificial intelligence
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id
مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography
علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
feelings indigenous to man
احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
in human shape
انسان
human being
انسان
homo
انسان
mortals
انسان
mortal
انسان
loard of creation
انسان
human beings
انسان
homosapiens
انسان
man
انسان
mans
انسان
manward
بطرف انسان
atomy
اسکلت انسان
anthropoid
انسان نما
anthropophobia
انسان هراسی
brisket
سینه انسان
anthropocentrism
انسان محوری
misanthrope
انسان گریز
misanthropes
انسان گریز
humanly
مثل انسان
The human body
بدن انسان
human movement
حرکت انسان
heidelberg man
انسان هایدلبرگ
anthropoids
شبه انسان
egalitarian
طرفدارتساوی انسان
homo economicus
انسان اقتصادی
rumps
کفل انسان
anthropologist
انسان شناس
homo politicus
انسان اجتماعی
humanist
انسان گرا
humansit
انسان دوست
homosapiens
نوع انسان
rump
کفل انسان
hominid
جنس انسان
anthropoids
انسان نما
humanitarian
انسان گرایانه
marginal man
انسان حاشیهای
dewlaps
غبغب انسان
cannibalism
ادمخواری انسان
voicing
صدای انسان
subhuman
مادون انسان
economic man
انسان اقتصادی
anthropomorphic
شبیه انسان
superhuman
برتر از انسان
humankind
نوع انسان
mankind
نوع انسان
humanoid
شبیه انسان
humanoids
شبیه انسان
primitive
انسان اولیه
eudemonology
گفتاردرسعادت انسان
palm
کف دست انسان
palms
کف دست انسان
kindlity
انسان وار
anthropomorphism
انسان انگاری
voice
صدای انسان
misanthropy
انسان بیزاری
voices
صدای انسان
dewlap
غبغب انسان
anthropology
انسان شناسی
pithecanthrope
انسان میمونی
godman
انسان خداوار
infrahuman
پایین تر از انسان
anthropoid
شبه انسان
homo faber
انسان ابزارساز
bods
بدن انسان
bod
بدن انسان
infrahuman
مادون انسان
the outward man
انسان فاهر
human nature
طبیعت انسان
buffs
جلا پوست انسان
buff
جلا پوست انسان
pre adamite
انسان پیش از ادم
misanthropic
مربوط به انسان گریزی
equalitarian
طرفدار تساوی انسان
anthropometry
انسان سنجی جسمانی
trunks
خرطوم بینی انسان
trunk
خرطوم بینی انسان
ethos
صفات وشخصیت انسان
feces
مدفوع انسان وحیوان
anthropomorphic
دارای شکل انسان
manxman
اهل جزیره انسان
hypomorph
انسان سرگرد وپاکوتاه
varment
انسان یاحیوان مزاحم
man of mould
انسان خاکی یا فانی
man made
ساخته دست انسان
man-made
مصنوع انسان انسانی
man-made
ساخته دست انسان
humankind
بشریت نژاد انسان
theophany
فهور خدابه انسان
theophany
تجلی خدا به انسان
humanism
مکتب اصالت انسان
physical anthropology
انسان شناسی جسمانی
anthropology
علم انسان شناسی
varmint
انسان یاحیوان مزاحم
man trap
دام برای انسان
man made
مصنوع انسان انسانی
cultural anthropology
انسان شناسی فرهنگی
neoanthropic
شبیه انسان جدید
homosapiens
نام علمی انسان
homo sapiens
انسان اندیشه ورز
voices
صدای سخنرانی انسان
foliate mask
صورت مجسمه انسان
voicing
صدای سخنرانی انسان
kindlily
بطورملایم انسان وار
supermen
موجود مافوق انسان
aping
میمون انسان نما
superman
موجود مافوق انسان
voice
صدای سخنرانی انسان
prehuman
پیش از پیدایش انسان
ape
میمون انسان نما
aped
میمون انسان نما
apes
میمون انسان نما
gorillas
بزرگترین میمون شبیه انسان
anthropogenic
مربوط به پیدایش و تکامل انسان
zombi
انسان زنده شد ادم احمق
automaton
ماشینی که کارهای انسان را میکند
anthropology
مبحث روابط انسان با خدا
self born
پیدا شده در نفس انسان
automatons
ماشینی که کارهای انسان را میکند
pithecanthrope
برزخ میان انسان و میمون
polygenesis
پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
anthropic
مربوط به دوران پیدایش انسان
ash
بقایای جسد انسان پس از مرگ
preadolescence
دوره قبل از بلوغ انسان
man-eaters
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
man-eater
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
man eater
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
man is a risible creature
انسان مخلوقی است خنده کن
satyr
موجود نیمه انسان ونیمه بز
hu man
دارای خوی انسانی انسان
glanders
بیماری مسری اسب و انسان
anthropophagous
تغذیه کننده از گوشت انسان
macaque
بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
macaca
بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
kinesiology
تشریح حرکات بدنی انسان
crutch
محل انشعاب بدن انسان
crutches
محل انشعاب بدن انسان
floruit
دوره رشد وپیشرفت انسان
trichotomy
تقسیم وجود انسان به سه قسمت
zombie
انسان زنده شد ادم احمق
humanization
انسان پروری متمدن سازی
droid
یک ادم ماشینی شبیه انسان
as memory serves
هر وقت بیاد انسان بیاید
zombies
انسان زنده شد ادم احمق
satyrs
موجود نیمه انسان ونیمه بز
subhuman
دارای صفاتی شبیه انسان
non-human
غیر متعلق به نژاد انسان
non human
غیر متعلق به نژاد انسان
gorilla
بزرگترین میمون شبیه انسان
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
misanthropist
کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
bleb
برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
theanthropic
مجسم کننده ذات خدادرهیکل انسان
liberalism
اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
inhabitiveness
میل طبیعی انسان به بود باش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com