English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English Persian
commercial attache وابسته تجاری
Other Matches
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
commercial <adj.> تجاری
corporate [commercial] <adj.> تجاری
for-profit <adj.> تجاری
commercial تجاری
mercantile تجاری
commerical تجاری
relating to business <adj.> تجاری
business <adj.> تجاری
businesses شرکت تجاری
commercial marine کشتی تجاری
business failure ناکامی تجاری
commercial company شرکت تجاری
commercial area منطقه تجاری
business mechines ماشینهای تجاری
brands علامت تجاری
branding علامت تجاری
brand علامت تجاری
business graphics گرافیکهای تجاری
trademark مارک تجاری
business inventories موجودی تجاری
business شرکت تجاری
trade balance موازنه تجاری
commerical language زبان تجاری
trademarks مارک تجاری
trademarks علامت تجاری
trademark علامت تجاری
trade mark علامت تجاری
market freedom ازادی تجاری
trade price قیمت تجاری
trade restriction محدودیت تجاری
memorandum of association شرکتنامه تجاری
trade name اسم تجاری
trade names اسم تجاری
trade barrier ممانعت تجاری
deal توافق تجاری
deals توافق تجاری
trade barriers موانع تجاری
trade credit اعتبار تجاری
trade cycle دور تجاری
trade discount تخفیف تجاری
trade fairs نمایشگاه تجاری
trade fair نمایشگاه تجاری
factorship نمایندگی تجاری
business failure شکست تجاری
business cycle دور تجاری
commercial relations مناسبات تجاری
management group ائتلاف تجاری
consortia ائتلاف تجاری
argosy کشتی تجاری
balance of trade تراز تجاری
balance of trade موازنه تجاری
commercials اگهیهای تجاری
consortium ائتلاف تجاری
consortiums ائتلاف تجاری
instrument of commerce سند تجاری
business enterprise بنگاه تجاری
trade unions اتحادیه تجاری
trade union اتحادیه تجاری
franchise حق اشتراک تجاری
trades unions اتحادیه تجاری
trade balance surplus مازاد تراز تجاری
big business واحد تجاری بزرگ
procyclical در جهت دور تجاری
trade balance deficit کسری تراز تجاری
trade agreement موافقت نامه تجاری
advertising تبلیغ و آگهی تجاری
free zone منطقه ازاد تجاری
extensions تمدید اسناد تجاری
businedd data processing داده پردازی تجاری
tight squeeze <idiom> شرایط سخت تجاری
trade cycle دوره فعالیت تجاری
unfair trade practice اعمال تجاری نادرست
trade pack بسته بندی تجاری
refusal to accept a bill نکول اسناد تجاری
ship's master کاپیتان کشتی تجاری
small business computer کامپیوتر کوچک تجاری
commercial road traffic ترافیک جاده تجاری
extension تمدید اسناد تجاری
to go away [off] on business به سفر تجاری رفتن
business software نرم افزارهای تجاری
liner trade کشتیرانی منظم تجاری
franchise حق استفاده از اسم تجاری
franchises حق استفاده از اسم تجاری
business data processing داده پردازی تجاری
to go away on a business trip به سفر تجاری رفتن
shopping centre [British] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
mall مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail park مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
cutty sark نام تجاری نوعی ویسکی
registered trade mark علامت تجاری ثبت شده
common business oreinted language زبان با گرایش متداول تجاری
strip mall مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail park مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
comecon گروه تجاری بلوک شرق
strip mall مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
mall مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
prestel سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
kaypro علامت تجاری کامپیوترهای قابل حمل
presentation graphics گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده
favorable balance of trade موازنه مساعد بازرگانی تراز مثبت تجاری
entrepremership اداره و سازماندهی فعالیتهای تجاری یا مقاطعه کاری
underconsumption theory of نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
depression کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
depressions کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
edu سسه تحصیلاتی است ونه شرکت تجاری
factoring agent فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید
framework صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
consumer advertising تبلیغات تجاری بمنظور جلب توجه مصرف کننده
frameworks صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
business park [ساخت شرکت تجاری در منطقه ای با چشم انداز طبیعی]
common زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
personal ریز کامپیوتر کم هزینه برای مصارف خانگی و تجاری سبک
commoners زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
enterpreneur شخصی که یک سازمان تجاری را پایه گذاری کرده واداره میکند
finance company شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
finance house شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
accounts package نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
accounting package نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
commonest زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
big blue ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
turning points نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
turning point نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
biz نوعی گروه خبری که حاوی بخشهای تجاری و موقیعتهای مختلف است
cobol زبان برنامه سازی که بیشتر در برنامههای کاربردی تجاری به کار می رود
BIX سیستم تجاری online که توسط مجله Byte ساخته شده است
west coast computer faire یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
visicalc یک برنامه مشهور صفحه گسترده الکترونیکی نام تجاری یک بسته نرم افزاری
business کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
refinancing تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinance تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinanced تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinances تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
clearing and switch buying توافق تجاری دوجانبهای که براساس ان دو کشور متعهدبه مبادله مقدار معینی کالامی گردند
cobol Language BusinessOriented Common یک زبان برنامه نویسی سطح بالا برای کاربردهای تجاری
businesses کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
associating وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
sbc یک کامپیوتر کوچک با قابلیت اجرای انواعی ازکاربردهای اساسی تجاری Computer Board Single یک برد CPU ,
presentation software برنامه نرم افزاری که به کاربر امکان ایجاد نمایش تجاری با گراف و داده و متن و تصویر میدهد
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
Delphi مین کننده online تجاری اطلاعات که حاوی بخشهایی است که به پایگاه داده خود اینترنت دسترسی دارند
Eudora برنامه نرم افزاری تجاری معروف برای ارسال و دریافت مدیریت پیام های پست الکترونیکی از طریق اینترنت
port a punch card علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
businesses مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
business مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
offices اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
office اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
brand loyalty وفاداری به کالایی خاص وفاداری به علامت تجاری یک محصول
Royal Bokhara فرش سلطنتی بخاراتی [این واژه تجاری به فرش های ترکمنی با کیفیت بالا اطلاق می شود.]
branded goods کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
chater party اجاره نامه یا قرارداد اجاره کشتی تجاری
presentation graphics گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
disclaimer عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
report program generator زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
disclaimers عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
brand leader بهترین علامت تجاری بهترین مارک
innovation theory ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com