English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
thermoregulatory وابسته تنظیم حرارت
Other Matches
thermoregulation تنظیم حرارت
thermostats تنظیم کننده حرارت
thermoregulator دستگاه تنظیم حرارت
thermostat تنظیم کننده حرارت
thermotaxis تنظیم خودبخود حرارت در بدن دماواکنش
thermostat تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
thermostats تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
hypothermal وابسته به تقلیل درجه حرارت
geothermal وابسته به حرارت مرکزی زمین
geothermic وابسته به حرارت مرکزی زمین
thermonuclear وابسته بدرجه حرارت هسته اتمی
exothermal حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
exothermic حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
thermal stress ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
pyrolysis تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
sight adjustment تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tunes تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tunes تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
page انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
sight alinement تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
sidelay تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
go no go اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
vehemence حرارت
clammy بی حرارت
warm با حرارت
temperature حرارت
adust با حرارت
fervidness حرارت
fired حرارت
fires حرارت
heats حرارت
pyogenic حرارت زا
warmest با حرارت
enthrusiasm حرارت
mettlesome با حرارت
warmed با حرارت
warms با حرارت
ardor حرارت
hotness حرارت
fire حرارت
heat حرارت
fervidity حرارت
verve حرارت
temperatures حرارت
warmth حرارت
ardour حرارت
thermophysics فیزیک حرارت
heat unit واحد حرارت
heats گرما حرارت
heat transfer انتقال حرارت
steamiest پر حرارت پر بخار
calefactory حرارت بخش
steamier پر حرارت پر بخار
heat گرما حرارت
heat حرارت دادن
steamy پر حرارت پر بخار
temperatures درجه حرارت
heats حرارت دادن
thermometer حرارت سنج
impetuosity تندی حرارت
transformation of heat تبادل حرارت
interchange of heat تبادل حرارت
heat absorption جذب حرارت
actinometre حرارت سنج
impressment جدیت حرارت
actinometer حرارت سنج
initiative شوق و حرارت
energetically از روی حرارت
fervently از روی حرارت
heat conductor هادی حرارت
heat of hydration حرارت ئیدراسیون
heat expansion انبساط حرارت
thermometers حرارت سنج
heat exchange تبادل حرارت
ardency شور و حرارت
heat economy اقتصاد حرارت
heat drop افت حرارت
gradients افت حرارت
gradient افت حرارت
initiatives شوق و حرارت
thermotherapy حرارت درمانی
low heat cement سیمان کم حرارت
central heating حرارت مرکزی
expansion heat حرارت انبساط
zeal ذوق حرارت
strenuousness حرارت و اصرار
enthalpy حرارت فعال
calorification تولید حرارت
ginger تندی حرارت
temperature درجه حرارت
calorimeter حرارت سنج
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
thermal resolution حداقل اختلاف حرارت
enthusiasm هواخواهی با حرارت شوروذوق
heat conductivity قابلیت هدایت حرارت
critical temperature درجه حرارت بحرانی
enthusiasms هواخواهی با حرارت شوروذوق
heatedly از روی هیجان یا حرارت
operating temperature درجه حرارت کار
heat affected zone منطقه حرارت دیده
diathermy معالجه بوسیله حرارت
thermolysis تحلیل حرارت بدن
pre heat حرارت دادن مقدماتی
Fahrenheit درجه حرارت فارنهایت
preheat قبلا حرارت دادن
temperature درجه حرارت دما
live wire آدم پر حرارت و با پشتکار
hyperpyrexia درجه حرارت بالاتر از صد
temperatures درجه حرارت دما
thermostable باثبات در اثر حرارت
live wires آدم پر حرارت و با پشتکار
sunbaked حرارت افتاب دیده
ignition temperature درجه حرارت احتراق
burner تولیدکننده حرارت در بالن
burners تولیدکننده حرارت در بالن
final temperature درجه حرارت نهایی
central heating system دستگاه حرارت مرکزی
thermostats نافم درجه حرارت
thermal exposure میزان جذب حرارت
reducer کم کننده شعله یا حرارت
preheats قبلا حرارت دادن
isothermal نقاط هم حرارت اب دریا
isothermal layer سطوح هم حرارت اب دریا
fervidly از روی حرارت و غیرت
preheated قبلا حرارت دادن
low temperature درجه حرارت پایین
filament temperature درجه حرارت فیلامان
to steam ahead or away با حرارت کار کردن
thermostat نافم درجه حرارت
steam heating ایجاد حرارت با بخار
thermal resolution حداقل سنجش حرارت
tempering temperature درجه حرارت بازپخت
forced convection تبادل حرارت اجباری
intermediate temperature درجه حرارت متوسط
ambient temperature درجه حرارت محیطی
maximum temperature درجه حرارت حداکثر
intermediate temperature درجه حرارت میانی
internal temperature درجه حرارت داخلی
thermostability قابلیت استحکام در مقابل حرارت
muffle furnace کوره با حرارت غیر مستقیم
stenothermy کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
high temperature alloy الیاژ درجه حرارت بالا
maximum surface temperature درجه حرارت سطحی حداکثر
radiant exposure پخش حرارت یا انرژی حرارتی
thermal exposure در معرض حرارت قرار گرفتن
psychrophilic رشدکننده در درجه حرارت کم سرمازی
pyrometallurgy استخراج فلزات در اثر حرارت
thermolabile بی ثبات یا ناپایدار درمقابل حرارت
vulcanization تحت تاثیر حرارت اتشفشانی
telethermoscope حرارت سنج از مسافات دور
internal temperature rise افزایش درجه حرارت داخلی
radiant دستگاه پخش کننده حرارت
magnetic transition temperature درجه حرارت تبدیل مغناطیسی
heat rash عرق جوش حرارت سوزان
maximum safe temperature درجه حرارت مجاز حداکثر
declaimed با حرارت علیه کسی صحبت کردن
daily range of soil temperature دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
anneal حرارت زیاد دادن و بعد سردکردن
phosphate esters مایعات هیدرولیکی مقاوم در برابراتش و حرارت
declaim با حرارت علیه کسی صحبت کردن
declaims با حرارت علیه کسی صحبت کردن
termograph دستگاهی که حرارت روزانه را ثبت میکند
declaiming با حرارت علیه کسی صحبت کردن
seize گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
pyrolyze در اثر حرارت تغییر شیمیایی دادن
pyrocondensation تغلیظ یا تکاثف شیمیایی بوسیله حرارت
isotherm follower دستگاه تشخیص سطوح هم حرارت اب دریا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com