English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (14 milliseconds)
English Persian
naval attache وابسته دریایی
Search result with all words
naval وابسته به نیروی دریایی
maritime وابسته به بازرگانی دریایی
macrurous مربوط به دسته دم درازان از سخت پوستان وابسته به خرچنگهای دریایی
medusal وابسته به ستارههای دریایی
medusan وابسته به ستارههای دریایی
naval attache وابسته نیروی دریایی
nymphean وابسته به حوری دریایی حور نشین
nymphic وابسته به حوری یا پری دریایی
Other Matches
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
kites کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officer معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
kite کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officers معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
stadimeter مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
terns پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
maritime ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
crash position indicator برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
crash locator beacon برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
light ship کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associated وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
spotting board طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
shark سگ دریایی
sea دریایی
seas دریایی
sea pier سد دریایی
maritime دریایی
pelagian دریایی
thalassic دریایی
thalaesic دریایی
salty دریایی
naval دریایی
sea born دریایی
sharks سگ دریایی
marine دریایی
nautical دریایی
marines دریایی
saltiest دریایی
saltier دریایی
benthic ته دریایی
dogfish سگ دریایی
gunnery توپخانه دریایی
pirating دزد دریایی
naval campaign نبرد دریایی
navy time وقت دریایی
armadas نیروی دریایی
armada نیروی دریایی
naval district ناحیه دریایی
navy time ساعت دریایی
naval نیروی دریایی
naval افسرنیروی دریایی
pirates راهزنی دریایی
seaweeds سبزال دریایی
naval campaign جنگ دریایی
naval station پایگاه دریایی
hurricane lamp چراغ دریایی
seaweeds علف دریایی
hurricane lamps چراغ دریایی
seaplane هواپیمای دریایی
seaplanes هواپیمای دریایی
pirates دزد دریایی
naval base پایگاه دریایی
neptunian ابی دریایی
pirated راهزنی دریایی
marines تکاور دریایی
seaweeds خزه دریایی
pirating راهزنی دریایی
naval establishment تاسیسات دریایی
naval establishment قسمت دریایی
kelp اشنه دریایی
submarine زیر دریایی
navy ناوگان دریایی
naval forces نیروهای دریایی
naval stores کالای دریایی
naval port بندر دریایی
submarines زیر دریایی
jellyfish عروس دریایی
naval forces نیروی دریایی
marine تفنگدار دریایی
marines تفنگدار دریایی
navies نیروی دریایی
water nymph حوری دریایی
way bill بارنامه دریایی
water nymph الهه دریایی
water spot گردباد دریایی
navies ناوگان دریایی
naval war جنگ دریایی
naval support پشتیبانی دریایی
marine تکاور دریایی
navy نیروی دریایی
seaweeds جلبک دریایی
u boat زیر دریایی
evening naval twilight غروب دریایی
fairy bird پرستوک دریایی
fairy bird چلچله دریایی
salangane پرستوک دریایی
salangane چلچله دریایی
scray پرستوک دریایی
triphibious هواپیمای دریایی
triphibian هواپیمای دریایی
scray چلچله دریایی
on shore winds باد دریایی
evening naval twilight شفق دریایی
lanterns چراغ دریایی
lantern چراغ دریایی
ocean manifest بارنامه دریایی
oceanid حوری دریایی
oceanophyte گیاه دریایی
sill of a dock سد حوض دریایی
rip گرداب دریایی
ripped گرداب دریایی
rips گرداب دریایی
erne دال دریایی
erne عقال دریایی
sirenic حوری دریایی
tidal wave سیلاب دریایی
sea swallow پرستوک دریایی
hydrographic chart نقشه دریایی
ossifrage عقاب دریایی
floating trade تجارت دریایی
floatplane هواپیمای دریایی
thalassocracy سلطه دریایی
fucus کتانجک خس دریایی
gribble موریانه دریایی
pharos فانوس دریایی
pelagic دریایی دریانشین
pelagian جانور دریایی
geographical mile میل دریایی
thetis حوری دریایی
pigboat زیر دریایی
osprey عقاب دریایی
fanal فانوس دریایی
hydro aeroplane هواپیمای دریایی
finger fish ستاره دریایی
holothurian حلزون دریایی
holothurian راب دریایی
sea pad ستاره دریایی
hogfish گراز دریایی
tinfish اژدر دریایی
fish hawk دال دریایی
flag officer افسر دریایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com