Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
argument association
وابسته سازی نشانوند
Other Matches
argument
نشانوند
arguments
نشانوند
argumant
نشانوند
dummy argument
نشانوند ساختگی
actual argument
نشانوند واقعی
incubative
وابسته بجوجه سازی
keramic Šetc
وابسته به سفال سازی
dismissive
وابسته به مرخص سازی
associations
وابستگی وابسته سازی
association
وابستگی وابسته سازی
dummy argument
ارگومان یا نشانوند ساختگی
ceramic
وابسته به سفال سازی سفالینی
ich nographic
وابسته به طراحی و زمینه سازی
optometric
وابسته به میزان دید و عینک سازی
improvisatory
وابسته به بدیهه گویی یابدیهه سازی
improvisatorial
وابسته به بدیهه گویی یابدیهه سازی
ichnographic
وابسته به طراحی یازمینه سازی طرحی
hymnologic
وابسته به سرود شناسی یاسرود سازی
neological
ناشی از تجد د مذهبی وابسته به اصول نوین یاواژه سازی در زبان
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustration
خنثی سازی محروم سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
associating
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
associated
وابسته وابسته کردن
associate
وابسته وابسته کردن
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
adjectives
وابسته
interdependent
وابسته
attache
وابسته
pertaining
وابسته
dependent
وابسته
carpal
وابسته به مچ
pertinent
وابسته
attendants
وابسته
plantar
وابسته به کف پا
comprador
وابسته
thereof
وابسته به ان
levitical
وابسته به
israelitish
وابسته به
belonging
وابسته ها
federate
وابسته
federated
وابسته
pyrexic
وابسته به تب
pyrexial
وابسته به تب
federates
وابسته
pyretic
وابسته به تب
cantabrigian
وابسته به
thereof=of that
وابسته به ان
diphtheric
وابسته به
elfin
وابسته به جن
federating
وابسته
akin
وابسته
adjective
وابسته
attendant
وابسته
tuitionary
وابسته به
contingents
وابسته
monitorial
وابسته به
germane
وابسته
subordinate
وابسته
subordinated
وابسته
subordinates
وابسته
subordinating
وابسته
congenerous
وابسته
dependants
وابسته
dependant
وابسته
of kin
وابسته
contingent
وابسته
correspondents
وابسته
correspondent
وابسته
hanger on
وابسته
attributable
وابسته به
related
وابسته
appurtenant
وابسته
affiliate
وابسته
affiliated
وابسته
affiliates
وابسته
wedded
وابسته
messianic
وابسته به
cephalic
وابسته به سر
pertianing
وابسته
aquatic
وابسته به اب
affiliating
وابسته
relevant
وابسته
commissarial
وابسته به
riverrine
وابسته به
syncop
وابسته به غش
relative
وابسته
sexual organs
وابسته به
febile
وابسته به تب
elysian
وابسته به
attached
وابسته
truncation
بی سر سازی
padding
له سازی
individualised
تک سازی
individualises
تک سازی
individualising
تک سازی
individualize
تک سازی
individualized
تک سازی
individualizes
تک سازی
local anasthesia
سر سازی
retortion
خم سازی
individualization
تک سازی
individuation
تک سازی
stylization
مد سازی
retortion
کج سازی
flection
خم سازی
compaction
تو پر سازی
idolization
بت سازی
bridgework
پل سازی
individualizing
تک سازی
flooring
کف سازی
pavements
کف سازی
pavement
کف سازی
deflexion
خم سازی
repk lection
پر سازی
bridge building
پل سازی
a posteriori
وابسته به پدیدهسنجی
Indians
وابسته به هندی ها
comics
وابسته به کمدی
comic
وابسته به کمدی
Indian
وابسته به هندی ها
myelogenous
وابسته بمغزاستخوان
corneal
وابسته به قرنیه
allergic
وابسته به حساسیت
microscopical
وابسته به ریزبین
after-shave
وابسته به پس از ریشتراشی
migratory
وابسته به مهاجرت
nasal
وابسته به منخرین
buccal
وابسته به گونه
insular
وابسته به جزیره
mimetic
وابسته به تقلید
facultative
وابسته به faculty
sympathetics
پی یا عصب که وابسته به
nasolabial
وابسته به لب و بینی
subordinate class
طبقه وابسته
far eastern
وابسته بخاوردور
mythologic
وابسته به اساطیر
hygroscopic
وابسته به نم نما
hydrological
وابسته به خواص اب
homeric
وابسته به هومر
horatian
وابسته به هوراس
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com