Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
verst
واحد درازا در روسیه برابر 6701 متر
Other Matches
furlong
واحد درازا مساوی با یک هشتم میل
furlongs
واحد درازا مساوی با یک هشتم میل
edict of emancipation
فرمانی که به تاریخ سوم مارس 1681 به وسیله الکساندر دوم امپراطور روسیه صادر و به موجب ان به "سرفها" یعنی ثلث جمعیت روسیه که فاقدازادی واقعی بودند
ton
واحد وزنی برابر با 0001کیلوگرم
tons
واحد وزنی برابر با 0001کیلوگرم
fathoming
واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
fathomed
واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
fathom
واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
fathoms
واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
metric hundredweight
واحد وزنی برابر 05 کیلو گرم
cable
واحد طول دریایی برابر 022 یارد
cabled
واحد طول دریایی برابر 022 یارد
inching
واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
fluid dram
واحد سنجش مایعات برابر با8/1 اونس مایع
footcandle
واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
inches
واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
inched
واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
inch
واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
gals
واحد شتاب برابر یک سانتی متر بر مجذور ثانیه دختر
gal
واحد شتاب برابر یک سانتی متر بر مجذور ثانیه دختر
millibar
واحد فشار جو برابر یک هزارم " بار" یاهزار "دین "در هر سانتیمتر مربع
lumen
واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
sthene
واحد نیرو در سیستم غیرمتریک معادل نیرویی که به جرمی برابر یک تن شتاب یک متر بر مجذور ثانیه
cwt
واحد ورن برابر 34 کیلوگرم امریکا یا 05 کیلوگرم انگلستان
cwts
واحد ورن برابر 34 کیلوگرم امریکا یا 05 کیلوگرم انگلستان
man hour
واحد زمان کار که برابر یک ساعت کار یک فرد است وبرای پرداخت مزد منظورمیشود
absolute system of units
سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
howitzer
توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
Russia
روسیه
muscovy
روسیه
russian revolution
انقلاب روسیه
russian
اهل روسیه
vexatious russia
از راه روسیه
russ
اهل روسیه
lengthway
از درازا
length
درازا
lengthways
از درازا
longways
از درازا
longitude
درازا
longitudes
درازا
lengths
درازا
lengthwise
از درازا
tzarina
ملکه روسیه تزاری
long measure
اندازه درازا
transverse joint
درز از درازا
longitudinal joint
درز از درازا
half length
نصف درازا
bears
لقب روسیه ودولت شوروی
bear
لقب روسیه ودولت شوروی
lasted
به درازا کشیدن پایستن
elongation
افزایش درازا کشامد
lasts
به درازا کشیدن پایستن
last
به درازا کشیدن پایستن
conduplicate
از درازا دولا شده
linear or long measure
اندازه یا مقیاس در درازا
menshevik
عضو حزب سوسیال دمکرات روسیه
finlander
اهل فینلاند ذرشمال غربی روسیه
doubled
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
powering
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
duma
انجمن شهر مجلس شورای روسیه تزاری
knot
نات
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
discant
نوعی اواز به درازا بحث کردن
densities
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
morpheme
واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
cpu
واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
isodomon
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
The novel depicts life in prerevolutionary Russia.
این رمان زندگی در پیش از انقلاب روسیه را نشان می دهد.
functional unit
واحد در حال کار واحد تابعی
trotskism
سیستم فکری تروتسکی همکار لنین که به وسیله استالین از روسیه طرد شد
Yiddish
زبان عبری رایج میان کلیمیان روسیه ولهستان والمان وغیره
iconostasis
[پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
sensitive to corrosion
حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
triplicate
سه برابر سه برابر کردن
knot
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
without recourse
عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
leninism
اصول عقاید لنین مارکسیسم با تفسیر واستنباطی که لنین از ان به منظور انطباق با ایدئولوژی مذکور با وضع روسیه کرده است
bakuninism
اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
splash proof enclosure
حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
Lenkoran medallion
ترنج لن کران
[این نوع ترنج در فرش های قفقازی و ترکمنی بکار می رود و نام آن از شهری به همین اسم در آذربایجان روسیه گرفته شده و جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
greige carpet
فرش خود رنگ
[فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
he is twice the man he was
دو برابر
doubled up
دو برابر
decuple
ده برابر
eq
برابر با
ninefold
نه برابر
euqal
برابر
equipollent
برابر
abreast
برابر
homological
برابر
level with each other
برابر
one hundred times as many
صد برابر
bracketed
برابر
paripassu
برابر
square
برابر
squared
برابر
as much a
دو برابر
squares
برابر
squaring
برابر
breast
برابر
breasts
برابر
opposite
برابر
opposites
برابر
one fold
یک برابر
equal
برابر
even
<adj.>
برابر
versus
در برابر
three fold
سه برابر
identical
برابر
two fold
دو برابر
tantamount
برابر
for
در برابر
equaled
برابر
equaling
برابر
vs
در برابر
equalled
برابر
equalling
برابر
tripling
سه برابر
triples
سه برابر
tripled
سه برابر
triple
سه برابر
double
دو برابر
doubled
دو برابر
symmetric
برابر
sextuple
شش برابر
tenfold
ده برابر
equals
برابر
threefold
سه برابر
sixfold
شش برابر
lifelong
برابر یک عمر
doubled
: دو برابر دوتا
doubler
دو برابر کننده
double
اندازه دو برابر
equalling
برابر مساوی
levelled
سطح برابر
doubled
اندازه دو برابر
parallel
برابر خط موازی
paralleling
برابر خط موازی
counterbalances
نیروی برابر
doubled
دو برابر بزرگتر
equals
برابر مساوی
peer
برابر بودن با
peered
برابر بودن با
peering
برابر بودن با
equivalent
برابر مشابه
eualize
برابر کردن
equivalents
برابر مشابه
equal
برابر مساوی
equalze
برابر کننده
equalled
برابر مساوی
equaled
برابر مساوی
doubled
دو برابر کردن
antithesis
برابر نهاده
equality gate
برابر سازی
equaling
برابر مساوی
eight fold
هشت برابر
treble
سه برابر کردن
parallelled
برابر خط موازی
fair play
شرایط برابر
leveled
سطح برابر
counterweight
وزنه برابر
counterweights
وزنه برابر
levels
سطح برابر
manifold
چند برابر
identical
کاملا" برابر
doubled up
دو برابر بزرگتر
equalization
برابر کردن
double
: دو برابر دوتا
trebles
سه برابر کردن
doubled up
اندازه دو برابر
double
دو برابر کردن
antitheses
برابر نهاده
level
سطح برابر
doubled up
: دو برابر دوتا
anti thesis
برابر نهاد
parallelling
برابر خط موازی
against payment
در برابر پول
parallels
برابر خط موازی
doubled up
دو برابر کردن
dead even
دقیقا برابر
double
دو برابر بزرگتر
counterbalanced
نیروی برابر
counterbalance
نیروی برابر
equilateral
دو پهلو برابر
trebled
سه برابر کردن
par
برابر کردن
trebling
سه برابر کردن
senary
شش برابر ششگانه
octuple
هشت برابر
nip and tuck
تقریبا برابر
triple precision
دقت سه برابر
money worth
برابر پول
millionfold
یک میلون برابر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com