English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
fluid dram واحد سنجش مایعات برابر با8/1 اونس مایع
Other Matches
libra برابر با61 اونس
pneumercator شاغول سنجش ارتفاع مایعات
hydrometer الت سنجش وزن ویژه مایعات
fluid ounces واحد گنجایش مایعات معادل 61/1 پینت
fluid ounce واحد گنجایش مایعات معادل 61/1 پینت
measuring unit واحد سنجش
scruple واحد سنجش چیزجزئی
roentgen واحد سنجش تشعشع اتمی
hydro kinetic وابسته به حرکت مایعات ونیروی محرکه مایعات
fathoming واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
fathom واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
fathoms واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
ton واحد وزنی برابر با 0001کیلوگرم
fathomed واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
tons واحد وزنی برابر با 0001کیلوگرم
metric hundredweight واحد وزنی برابر 05 کیلو گرم
backlit display واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد
verst واحد درازا در روسیه برابر 6701 متر
cabled واحد طول دریایی برابر 022 یارد
cable واحد طول دریایی برابر 022 یارد
measuring technique متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
footcandle واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
inch واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
inches واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
inching واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
inched واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
gal واحد شتاب برابر یک سانتی متر بر مجذور ثانیه دختر
gals واحد شتاب برابر یک سانتی متر بر مجذور ثانیه دختر
millibar واحد فشار جو برابر یک هزارم " بار" یاهزار "دین "در هر سانتیمتر مربع
lumen واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
sthene واحد نیرو در سیستم غیرمتریک معادل نیرویی که به جرمی برابر یک تن شتاب یک متر بر مجذور ثانیه
cwts واحد ورن برابر 34 کیلوگرم امریکا یا 05 کیلوگرم انگلستان
cwt واحد ورن برابر 34 کیلوگرم امریکا یا 05 کیلوگرم انگلستان
man hour واحد زمان کار که برابر یک ساعت کار یک فرد است وبرای پرداخت مزد منظورمیشود
ounce اونس
ounces اونس
oz مخفف اونس
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
uncia یک دوازدهم یک اینچ یک اونس
ounce per inch square اونس اینچ مربع
pascal's law هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
l.l.c liquid-liquidchromatography کروماتوگرافی مایع- مایع
scalar توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
ppi gauge معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
howitzer توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
liquid liquid chromatography کروماتوگرافی مایع- مایع
doubled سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
powers واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
equilibrium حد تعادل مایعات
emissions دفع مایعات
succussion لرزش مایعات
emission دفع مایعات
viscosity چسبندگی مایعات
hosghead پیمانه مایعات
knot نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
density سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
wet tank تانکر حمل مایعات
hydraulics هیدرولیک مکانیک مایعات
rundlet واحدگنجایش مایعات قدیمی
hydrostatics علم تعادل مایعات
buttery [انبار غذا و مایعات]
hydrokinetics علم جنبش مایعات
runlet واحدگنجایش مایعات قدیمی
aeration هوا دادن به مایعات
cpu واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
morpheme واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
isodomon [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
agitators اسباب بهم زدن مایعات
wet cooper سازنده چلیک برای مایعات
agitator اسباب بهم زدن مایعات
hydrometallurgy استخراج یاتهیه فلزات بوسیله اب یا مایعات
phosphate esters مایعات هیدرولیکی مقاوم در برابراتش و حرارت
turbulator اسباب مخصوص بهم زدن مایعات
functional unit واحد در حال کار واحد تابعی
liquid measure مقیاس اندازه گیری مایعات حجم سنج
fluor مایعات بدن حیوانات مواد فلورین دار
adsorption انقباض گازها و مایعات روی سطوح سخت و جامد
aerostatics مبحث مطالعهء اجسام ساکن و مایعات و گازها در هوا
sensitive to corrosion حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
back pressure valve سوپاپ مخصوص ممانعت ازپس زنش مایعات در داخل لوله
viscosity valve شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
triplicate سه برابر سه برابر کردن
wet stowage نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
polar motion وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
without recourse عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
splash proof enclosure حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
pondering سنجش
ponders سنجش
assays سنجش
scaling سنجش
pondered سنجش
ponder سنجش
evaluation سنجش
appraisals سنجش
appraisal سنجش
assay سنجش
evaluations سنجش
scalar سنجش
measurements سنجش
degress of comparison سنجش
measure سنجش
assessments سنجش
g سنجش
assessment سنجش
deliberation سنجش
deliberations سنجش
evalution سنجش
measurement سنجش
poneration سنجش
ponderingly با سنجش
measurment سنجش
ponderation سنجش
measuring diaphragm دیافراگم سنجش
volumetric analysis سنجش حجمی
measuring current جریان سنجش
measuring diaphragm ممبران سنجش
measuring error خطای سنجش
ponderable قابل سنجش
measuring frequency فرکانس سنجش
measuring generator مولد سنجش
measuring coil بوبین سنجش
measuring circuit مدار سنجش
ratings سنجش توان
ponderability سنجش پذیری
pulmometry سنجش گنجایش شش
voltage measuring سنجش ولتاژ
rating سنجش توان
voltage measuring سنجش فشارالکتریکی
market appraisal سنجش بازار
measuring cable کابل سنجش
measuring junction محل سنجش
measuring junction نقطه سنجش
measuring method اسلوب سنجش
measuring thermocouple عنصرحرارتی سنجش
measuring system سیستم سنجش
measurable سنجش پذیر
measuring technique روش سنجش
comparison تطبیق سنجش
comparisons تطبیق سنجش
metage حق سنجش قپانداری
measurment سنجش اندازه
measuring voltage فشار سنجش
surveyor's chain زنچیر سنجش
sociometry سنجش افکاراجتماعی
measuring technique تکنیک سنجش
measuring unit عضو سنجش
measuring thermocouple ترموکوپل سنجش
method of measurment روش سنجش
measuring period مدت سنجش
measuring period دوره سنجش
measuring point نقطه سنجش
measuring position محل سنجش
emergency measure سنجش اضطراری
measuring range حیطه سنجش
measuring range ناحیه ی سنجش
measuring rectifier یکسوکننده سنجش
measuring relay رله سنجش
measuring sensitivity حساسیت سنجش
measuring switch کلید سنجش
font metric سنجش فونت
frequency measurement سنجش فرکانس
measuring transductor ترانسدوکتور سنجش
depth measurement سنجش گودی
meter وسیله سنجش
high accuracy measurement سنجش دقیق
colorimetry سنجش رنگ
comparative measurement سنجش قیاسی
assays ازمایش سنجش
comparative measurement سنجش مقایسهای
datum line خط مبنای سنجش
graduated steel straight edge شینه سنجش
incommensurable سنجش ناپذیر
assay ازمایش سنجش
indirect measurement سنجش غیرمستقیم
meters وسیله سنجش
accuracy to gage دقت سنجش
biometrics زیست سنجش
clocked با سنجش زمان
delib erator سنجش کننده
precision measurment سنجش دقیق
liquids مایع
anti icing fluid مایع ضد یخ
fulidal مایع
water مایع
watered مایع
watering مایع
waters مایع
steepest مایع
steep مایع
fluidal مایع
liquid/gas separator مایع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com