Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
sand blast unit
واحد ماسه پاشی
Other Matches
sand blasting
ماسه پاشی
sand dressing
ماسه پاشی
sand blast nozzle
شیپوره ماسه پاشی
sand blasting practice
عملیات ماسه پاشی
molding sand preparation plant
واحد تهیه ماسه قالب گیری
building sand
خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
to puddle clay and sand
ازرس و ماسه گل ساختن ماسه و گل رس را بهم امیختن
quicksand
ماسه روان ماسه دانه نچسبیده
absolute system of units
سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
quicksand
ماسه ناپای ماسه غلطان
sprinkling
آب پاشی
spray
سم پاشی
sprayed
سم پاشی
spraying
سم پاشی
sprays
سم پاشی
sand blasting
شن پاشی
foam sprinkler system
شبکه کف پاشی
wet down
اب پاشی کردن
mulching
مالچ پاشی
baiting
دانه پاشی
aspersion
اب پاشی و اب افشانی
powering
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
paint spraying equipment
تجهیزات رنگ پاشی
knot
نات
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
old red sandstone
سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
sprinkled
گلنم زدن اب پاشی کردن
wet down
بوسیله اب پاشی خیس کردن
sprinkle
گلنم زدن اب پاشی کردن
sprinkles
گلنم زدن اب پاشی کردن
perfusion
غسل تعمید بوسیله اب پاشی
libation
نوشابه پاشی نوشیدن شراب
libations
نوشابه پاشی نوشیدن شراب
morpheme
واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
cpu
واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
functional unit
واحد در حال کار واحد تابعی
stirrup pump
تلمبه قابل حمل اب پاشی برای اتش نشانی
knot
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
hosed
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
gritting
ماسه
gritted
ماسه
gravel
ماسه
grit
ماسه
crushed stone sand
ماسه
yield of cdoncrete
ماسه
sand
ماسه
ballast
ماسه
sands
ماسه
green sand
ماسه تر
body sand
ماسه پر کننده
sandbanks
کرانه ماسه
sand
ماسه ریختن شن
magazines
مخزن ماسه
magazine
مخزن ماسه
sand stone
ماسه سنگ
sandrock
ماسه سنگ
grit
ماسه درشت
quick sand
ماسه روان
uniform sand
ماسه یکنواخت
uniform sand
ماسه یکدست
running sand
ماسه بادی
arenaceous
ماسه وار
quicksand
ماسه متحرک
quicksand
ماسه بادی
sandbank
کرانه ماسه
gritting
ماسه درشت
sanbar
کران ماسه
gritted
ماسه درشت
sandstorms
ماسه باد
sandstorm
ماسه باد
sandstone
سنگ ماسه
sandstone
ماسه سنگ
sandblasting
ماسه پرانی
sanding
ماسه گذاری
sand layer
لایه ماسه
sand filling
ماسه گرفتگی
desilter
ماسه گیر
detritic sand
ماسه فرسایهای
sand equivalent
همسنگ ماسه
quarries
معدن شن و ماسه
quarry
معدن شن و ماسه
quarrying
معدن شن و ماسه
marine sand
ماسه دریایی
fine sand
ماسه ریز
sand clay
رس ماسه دار
marine sand
ماسه بادی
masonry sand
ماسه ملاتی
dune sand
ماسه بادی
sanded
ماسه دار
sands
ماسه ریختن شن
sand store
انبار ماسه
sandband
کران ماسه
sandblast
باپاشیدن ماسه
heap of sand
توده ماسه
sand pile
توده ماسه
masonry sand
ماسه بنایی
pit sand
ماسه معدنی
he was neat
بی ماسه خالص
greensand
ماسه سبز
sand trap
ماسه گیر
sandy soil
زمین ماسه زار
micaceous sandstone
ماسه سنگ میکادار
sandy earth
زمین ماسه دار
sand cone method
طریقه جابجایی ماسه
sand dredger
ماشین مکنده ماسه
aggradation
فراسازی ماسه گرفتگی
sandblast machine
ماشین ماسه پاش
gritting
خاک ماسه سنگ
sand lime brick
اجر ماسه اهکی
pipe sand trap
ماسه گیر لولهای
grit
درشت ماسه سنگ
siliceous sandstone
ماسه سنگ سیلیس
sand mix
ماسه اغشته سرد
gritted
خاک ماسه سنگ
sand pit
گود ماسه برداری
gritted
درشت ماسه سنگ
grit
خاک ماسه سنگ
sabulous
ریگزار ماسه دار
gritting
درشت ماسه سنگ
molding sand
ماسه قالب گیری
backing sand
ماسه پشت قالب
core sand
ماسه ریخته گری
calcareous sandstone
ماسه سنگ اهکی
explosion shot
ضربه چوب به ماسه
feldspathic sandstone
ماسه سنگ فلدسپاتی
foundry sand
ماسه ی ریخته گری
brownstone
[ماسه سنگ قهوه ای رنگ]
sandy limestone
سنگ اهک ماسه دار
mottled sandstone
ماسه سنگ رگه دار
chalky sandstone
ماسه سنگ نرم اهکی
send yaghting
مسابقه با وسیله بادباندارروی شن و ماسه
molasse
سنگ ماسه اهکی رسدار
argillaceous sand stone
ماسه سنگ خاک رسی
loamy sandstone
ماسه سنگ خاک رسی
sand asphalt
ماسه اغشته گرم یا سرد
blast grit
ماسه هوا داده شده
Dry sand absorbs water.
ماسه خشک آبرا جذب می کند
fluke
قسمت تیز لنگر که به ماسه مینشیند
sand trap
قطعه زمین پر از ماسه بعنوان مانع
send sailing
مسابقه با وسیله بادبان دارروی شن و ماسه
sand box
جعبه شن و ماسه
[مخصوص بازی بچه ها]
sandpit
جعبه شن و ماسه
[مخصوص بازی بچه ها]
sandbox
[British]
جعبه شن و ماسه
[مخصوص بازی بچه ها]
flukes
قسمت تیز لنگر که به ماسه مینشیند
proportioning
توزین شن و ماسه و سیمان و اب جهت تهیه بتن
wet classifler
سرندی که باان شن و ماسه را جهت دانه بندی شستشومیدهند
accretion
هر تجمع لای شن ماسه و غیره که بوسیله جریان آب ایجاد شود
alluviation
رسوبات ماسه و شن ناشی ازکم شدن سرعت جریان رودخانه
binders
ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
binder
ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
core binder
ماده چسبی که برای تقویت به ماسه ریخته گری اضافه میشود
batch
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batches
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
dry pack
مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
batcher
دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
coffin
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
ballast
هرچیز سنگینی چون شن و ماسه که در ته کشتی میریزند تا از واژگون شدنش جلوگیری کند
coffins
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
puddle
ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
puddles
ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
admixtures
موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
aggregates
مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregate
مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
at the same time
در ان واحد
unit
واحد
monad
واحد
ones
واحد
plank
واحد
modules
واحد
module
واحد
one
واحد
unitage
یک واحد
unilinear
در یک خط واحد
univalent
واحد
singlets
خط واحد
measure
واحد
units
واحد
single
واحد
singlet
خط واحد
heat unit
واحد حرارت
main unit
واحد اصلی
output unite
واحد خروجی
motor unit
واحد حرکتی
identity matrix
ماتریس واحد
fuse unit
واحد فیوز
processing unit
واحد پردازش
fuse element
واحد فیوز
plants
واحد صنعتی
program module
واحد برنامه
processing unit
واحد پردازنده
absolute unit
واحد مطلق
angstrom unit
واحد انگستروم
repeating unit
واحد تکراری
rad
یک واحد دوزاتمی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com