Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
object module
واحد مقصود
Search result with all words
object module
واحد مقصود ماژول مقصود
Other Matches
object code
خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود
object code
برنامه مقصود دستورالعملهای مقصود
absolute system of units
سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
powering
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
knot
نات
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
morpheme
واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
cpu
واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
functional unit
واحد در حال کار واحد تابعی
meanings
مقصود
meaning
مقصود
designs
مقصود
design
مقصود
significance
مقصود
objectives
مقصود
objective
مقصود
no offences was meant
مقصود
objectless
بی مقصود
purposelessly
مقصود
objecting
مقصود
direct objects
مقصود
indirect objects
مقصود
point
مقصود
object
مقصود
innuendo
مقصود
objects
مقصود
innuendos
مقصود
objected
مقصود
innuendoes
مقصود
knot
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
object routin
روال مقصود
inexpressive
نرساننده مقصود
object program
برنامه مقصود
misconstrue
در فهمیدن مقصود
purposive
متضمن مقصود
objective language
زبان مقصود
object machine
ماشین مقصود
object language
زبان مقصود
idea
مقصود معنی
sentiment
نیت مقصود
purposes
غرض مقصود
purpose
غرض مقصود
purpose
هدف مقصود
he has an a. to grind
مقصود دارد
purposefully
با داشتن مقصود
purposes
هدف مقصود
misconstruing
در فهمیدن مقصود
nonce
مقصود فعلی
misconstrues
در فهمیدن مقصود
misconstrued
در فهمیدن مقصود
object code
دستورالعمل مقصود
object computer
کامپیوتر مقصود
ideas
مقصود معنی
target language
زبان مقصود
target program
برنامه مقصود
to what end?
برای چه مقصود
target disk
دیسک مقصود
To achieve ones object ( aim ) .
به مقصود خود رسیدن
now what did you mean by it
مقصود شماچه بود
drifts
مقصود جریان اهسته
for the nonce
برای مقصود فعلی
drifting
مقصود جریان اهسته
drifted
مقصود جریان اهسته
drift
مقصود جریان اهسته
proposition
مقصود قیاس منطقی
object deck
دسته کارت مقصود
propositioning
مقصود قیاس منطقی
And exactly what do you mean by that ?
مقصود ؟( درمقام اعتراض )
i misapprehended him
مقصود او را درست نفهمیدم
propositioned
مقصود قیاس منطقی
propositions
مقصود قیاس منطقی
what is the purpose of thislaw
مقصود از این قانون چیست
lad der
وسیله پیشرفت یارسیدن به مقصود
do you see what i mean?
ایا میفهمید مقصود من چیست
object oriented programming
برنامه نویسی مقصود گرا
what do you meant
مقصود شما چیست چه مراددارید چه می خواهید
much little
هنگامی که درجه کمتری مقصود باشد
The moral point of this story is that…
مقصود از این کتاب داستان درواقع اینست که ...
dedicated
کامپیوتری که فقط برای مقصود خاصی است
that is i. to this purpose
برای این مقصود مناسب یاکافی نیست
areas
بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
area
بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
feather bedding
مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
feather-bedding
مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
fullwrite professional
یک برنامه جدید واژه پردازی برای کامپیوتر مکینتاش که متن را با نمودارهای متمایل به مقصود کاملا" عجین میکند
source computer
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
meanest
مقصود داشتن هدف داشتن
mean
مقصود داشتن هدف داشتن
meaner
مقصود داشتن هدف داشتن
univalent
واحد
unit
واحد
ones
واحد
units
واحد
one
واحد
unitage
یک واحد
singlets
خط واحد
singlet
خط واحد
unilinear
در یک خط واحد
modules
واحد
measure
واحد
module
واحد
single
واحد
at the same time
در ان واحد
monad
واحد
plank
واحد
gold standard
واحد طلا
pounds
واحد وزن
pounding
واحد وزن
motifs
واحد تکراری
motif
واحد تکراری
fee
بهای واحد
plant
واحد صنعتی
plants
واحد صنعتی
stepping
واحد مجزا
step
واحد مجزا
unit record
رکورد واحد
pounded
واحد وزن
concern
واحد اقتصادی
cpu
واحد کنترل
cost unit
قیمت واحد
astronomical unit
واحد نجومی
control unit
واحد کنترل
arithmetic unit
واحد محاسبه
command unit
واحد فرمان
building unit
واحد ساختمانی
bril
واحد درخشندگی
basic shaft
محور واحد
contractors yard
واحد ساختمانی
unitization
تعیین واحد
cu
واحد کنترل
concerns
واحد اقتصادی
derived unit
واحد فرعی
absolute unit
واحد مطلق
angstrom unit
واحد انگستروم
disk unit
واحد دیسک
arithmetic unit
واحد حساب
disk unit
واحد گرده
secondary unit
واحد فرعی
work unit
واحد کار
datum
یک واحد داده
data unit
واحد داده
data item
واحد داده
basic construction unit
واحد ساختمانی
unit price
واحد قیمت
unit hydrograph
هیدروگراف واحد
object module
واحد مقصد
unit elasticity
کشش واحد
unit distance
با فاصله واحد
unit cost
هزینه واحد
output unite
واحد خروجی
unit load
واحد بار
unit matrix
ماتریس واحد
unit price
واحد بهاء
mpu
واحد میکروپروسسور
unit position
مکان واحد
unit of time
واحد زمانی
unit of issue
واحد توزیع
unit of fire
واحد اتش
unit of currency
واحد پولی
unit of account
واحد محاسبه
peripheral unit
واحد جنبی
personality module
واحد شخصیت
rad
یک واحد دوزاتمی
repeating unit
واحد تکراری
shipping unit
واحد حمل
single density
با تراکم واحد
single precision
دقت واحد
single tax
مالیات واحد
storage unit
واحد ذخیره
storage unit
واحد انباره
storming column
واحد مامورحمله
quarterstaff
واحد یموت
pyramiding
مدیریت واحد
phot
واحد روشنایی
physical unit
واحد فیزیکی
phyton
واحد گیاهی
processing unit
واحد پردازش
unified budget
بودجه واحد
terminal unit
واحد پایانی
processing unit
واحد پردازنده
program module
واحد برنامه
terminal unit
واحد پایانه
tape unit
واحد نوار
display unit
واحد نمایشگر
unit weight
وزن واحد
heat unit
واحد حرارت
henry
واحد خودالقایی
identity matrix
ماتریس واحد
imaginary unit
واحد موهومی
industrial unit
واحد صنعتی
information unit
واحد اطلاعات
fuse unit
واحد فیوز
fuse element
واحد فیوز
display unit
واحد نمایش
driver unit
واحد محرک
dust arrester
واحد گردگیری
dyadic unit
واحد دو عضوی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com